logo22logo22logo22logo22
            Not found textSee all results
            • صفحه اصلی
            • آرشیو فصلنامه
              • گاهنامه شماره ۱ تا ۵
                • گاهنامه شماره ۱
                • گاهنامه شماره ۲
                • گاهنامه شماره ۳
                • گاهنامه شماره ۴
                • گاهنامه شماره ۵
              • فصلنامه شماره ۶ تا ۱۳
                • فصلنامه شماره ۶
                • فصلنامه شماره ۷
                • فصلنامه شماره ۸
                • فصلنامه شماره ۹
                • فصلنامه شماره ۱۰
                • فصلنامه شماره ۱۱
                • فصلنامه شماره ۱۲
                • فصلنامه شماره ۱۳
              • فصلنامه شماره ۱۴ تا ۲۶
                • فصلنامه شماره ۱۴-۱۵
                • فصلنامه شماره ۱۶-۱۷
                • فصلنامه شماره ۱۸
                • فصلنامه شماره ۱۹-۲۰
                • فصلنامه شماره ۲۱-۲۲
                • فصلنامه شماره ۲۳-۲۴
                • فصلنامه شماره ۲۵-۲۶
              • فصلنامه شماره ۲۷ تا ۴۲
                • فصلنامه شماره ۲۷-۲۸
                • فصلنامه شماره ۲۹-۳۰
                • فصلنامه شماره ۳۱-۳۲
                • فصلنامه شماره ۳۳-۳۴
                • فصلنامه شماره ۳۵-۳۶
                • فصلنامه شماره ۳۷-۳۸
                • فصلنامه شماره ۳۹-۴۰
                • فصلنامه شماره ۴۱-۴۲
              • فصلنامه شماره ۴۳-۴۴
              • فصلنامه شماره ۴۵-۴۶
              • فصلنامه شمارۀ ۴۷-۴۸
              • فصلنامه شمارۀ ۴۹-۵۰
              • فصلنامه شماره ۵۱-۵۲
              • فصلنامه شماره ۵۳-۵۴
            • دانلود فصلنامه نورالصادق
            • موضوعات مطالب
              • اخلاق و معارف
              • آثار و مقالات
              • نظرها و اعتراف ها
              • پاسخ به شبهات
              • استفتائات
              • با خوانندگان نورالصادق
              • آشنایی با شخصیتها
            • دیدگاه شخصیت ها
            • درباره ما
            • تماس با ما
            ✕
                      Not found textSee all results

                      شرح حال علامه حائری سمنانی

                      • صفحه نخست
                      • آرشیو فصلنامه فصلنامه شماره 6 تا 13 فصلنامه شماره 9
                      • شرح حال علامه حائری سمنانی
                      بدل‌سازي در مکتب اهل‌بيت (علیهم السلام)
                      ۱۳۹۶/۰۹/۲۹
                      اشعار خاقانی در مذمت فلسفه و عرفان
                      ۱۳۹۶/۰۹/۲۹

                      شرح حال علامه حائري سمناني

                      یاسر فلاحی حسـین آبادی، محقق و پژوهشگر در فلـسفه

                       

                      در دين مبين اسلام يكي از مسائلي كه از اهميت به سزايي برخوردار است شناخت معاريف اين دين و پاسدارانِ شريعت محمدي و سنّت علوي است. در همين راستا معرفي چهره‌هاي كم‌نظير و جامع براي آشنايي اهل علم با آنان، سرشار از بركت و فايده است.

                      فيلسوف محقق و اصولي مدقق و فقيه مُبَّرز، نقّاد تيزهوش و تواناي فلسفه علامه «محمد صالح حائري سمناني» متوفاي ۱۳۹۱ هـ.ق، از حكما و علماي بزرگ امّا مجهول القدري است كه در يكصد ساله‌ي اخير در نقد عالمانه و استدلالي فلسفه و عرفان، احدي از علما به پايه وي نرسيده است. از خصوصيات نقد او احاطه كامل به آراء فلاسفه و عرفا و تسلط کامل بر رديه‌ها و نقدهایي است كه بر فلسفه و عرفان شده است و نيز استفاده از استدلال و منطق فيلسوفي براي به چالش كشيدن مطالب فلاسفه و عرفاست.

                      نقد علامه حائري، نقدي عقلي است و اين نه بدان معناست كه ايشان نقد اعتقادي و رَد اعتقادي بر فلسفه و عرفان نتواند بلكه، مبانيت اصول فلسفه و عرفان با مباني وحي ابتدا به خوبي براي ايشان آشكار و واضح بوده است، با اين حال براي آن كه دقت نظر و احاطه‌ي شگفت‌آور خويش را بر غوامض فلسفه و عرفان نشان دهد، علاوه بر نقد اعتقادي فلسفه به حلاّجي مسائل مهم فلسفي و عرفاني خصوصاً فلسفه‌ ي ‌اصالت وجودي با محوريت صدرا مي‌پردازد و ستون فقرات فلسفه ملاصدرا را، كه همان اصالت وجود است با مباني عقلي و برهاني مورد موشكافي قرار مي‌دهد.

                      علامه حائري در موضع يك فيلسوف مشَايي متشرع و وفادار به وحي و معارفِ و حياني و حِكَم نبوي و مخالف تأويل و استشهاد مكرر و بي‌ وجه به قرآن كريم و احاديث نبوي، به نقد فلسفه وجودي صدرا و البته عرفان مورد استناد صدرا يعني عرفان ابن عربی مي‌ پردازد.

                      مطالعه كتاب گران سنگ حكمت بوعلي سينا تسلّط و تظّلع علاّمه را بر اَهّمِ آثار عرفاني و فلسفي و بر ادبيات تاريخ فلسفه روشن مي‌نمايد.

                      كتاب حكمت بوعلي سينا كه به منزله‌ ي يك دايرة المعارف فلسفي انگاشته مي‌ شود به خوبي شكل‌ گيري مهمترين قواعد فلسفه اسلامي و تعابير متفاوت از آن‌ها را و جهت‌گيري‌هاي به خصوص حكمت متعاليه و تفاوتِ آن و مبانيت صريح آن با طريقه اعاظم فلاسفه‌ ي پيشين از جمله ابن سينا و نيز مغايرت آن با مباني شرع اقدس را به خوبي روشن مي‌سازد.

                      تأكيد علامه حائري بيشتر بر نقد فلسفي فلسفه صدراست نه نقد اعتقادي، چرا كه در زمينه‌ ي‌ نقد فلسفي حكمت متعاليه تا آن زمان كار چشم‌ گير و سترگي در حدّ و اندازه‌ي كتاب حكمت بوعلي سينا تأليف نشده بود.

                      بررسي اصالت وجود، وحدت وجود و اتحاد عاقل و معقول و صدها مطلب ديگري كه ايشان پس از مطالعه دقيق آثار صدرا خصوصاً اسفار و آثار ابن عربی به ويژه فتوحات، به خامه تحرير در آورده‌اند، حكايت از عدم شتاب‌ زدگي و نيز رعايت جانب ادب و انصاف در رابطه با معاريف فلسفه‌ي‌ وجودي را دارد.

                      در اعتراضات عقلي و استدلالي، علامه حائري بر اهّمِ براهينِ ملاصدرا در اثباتِ اصالتِ وجود ايشان در شكافتنِ بحث و آوردن اقوالِ مختلف و سپس داوري منصفانه اما بدون مسامحه حق مطلب را به خوبي ادا كرده‌اند.

                      به عنوان مثال: در قضيه‌ي غامضي مثل اتحاد عاقل و معقول با تبحّري خاص بيست وجه مختلف و تعبير متفاوت از اتحاد عاقل و معقول ارائه داده‌اند كه خواننده را به شگفتي وا مي‌دارد. تعبير دايرة المعارف فلسفي براي كتاب پنج جلدي حكمت بوعلي سينا عنواني به حق و به سزاست، چرا كه دانشجو و طلبه محقق را از مفاد و مباني دو مكتب مهم اصالتِ ماهيت و اصالتِ وجود و نيز از معايب و كاستي‌هاي حكمت متعاليه آگاه مي‌ نمايد.

                      خواندن كتاب علامه حائري تصوير سنتي و غالبي را كه اهل علم از حكمت مشاء و مكتب اصالت ماهيت دارند دگرگون ساخته و آن چه مي‌توان يك قلب تاريخي در تاريخ فلسفه نام نهاد را بر ملا ساخته و عدم مبانيت و مغايرت فلسفه مشّاء را با شرح انور به خوبي روشن مي‌نمايد و چهره‌ي ابن سينا را از چهره‌اي افسانه‌اي مستفاد از تواريخ ساختگي مي‌پيرايد و ابن سيناي متشرّع و وفادار به قرآن را به خواننده معرفي مي‌ نمايد.

                      علامه حائري كلمات واضحي در تمجيد شرع مطهر اسلام و اصول و فروع آن از بيانات شيخ الرئيس شاهد و نمونه مي‌آورد و اين گونه اظهار نظرها و كلمات شيخ بيشتر از مقداريست كه جاي ترديدي در تمسّك شيخ به عروة الوثقي دين باقي بگذارد. ولي به نظر اين جانب مهم‌ ترين خدمتي كه علامه فاضل و فيلسوف باهِر در اين كتاب انجام داده‌اند نقد حكمت متعاليه و پدر فكري اين مكتب يعني عرفانِ محي الديني است.

                      علامه‌ي محقق در تتبع خود و گردآوري منابع و مآخذ و مطالعه دقيق آن‌ها، كوچك‌ ترين تسامحي و كمترين كسالتي روا نداشته‌اند و مطلبي پيرامون موضوع مورد نقد نبوده كه از ديده‌ي تيزبين و ذهن جوّال علامه حائري مخفي مانده باشد. از مطالعه كتاب بر مي‌آيد ايشان تمام آثار شيخ را و نيز شارحان شيخ را (آن شارحاني كه امروز كمتر راجع به آن‌ها سخن گفته مي‌شود) و نيز آثار خواجه نصيرالدين طوسي را به طور دقيق موشكافي كرده و تبيين جامعي از فلسفه‌ ي بوعلي سيناي حكيم، ارائه كرده است.

                      در جلد سوم به بعد كتاب حكمت بوعلي سينا، علاّمه هر جا مجالي مي‌يابد ذوقيات و عرفانيات التقاطي ابن عربی را به چالش كشانده و تأويلات بعيد وي را آشكار كرده و تناقضات بديع او را به خوبي نشان داده و مخالفت عرفان ابن عربي را با اصول عقل و مباني شرع و علوم اوليايي و اوصيايي بيان مي‌دارد. به كيفيتي كه تاكنون هيچ كس جرأت بيان آن را نداشته و ندارد. همت، پشتكار، سعه‌ي صدر، عظمت هدف، قدرت بيان و قوت استدلال از ويژگي‌هاي كتاب حكمت بوعلي سيناست. نقد بي‌هوا و غرض كه در روزگار ما كمیاب وجه بارز اثر اوست. در پنج جلد حكمت بوعلي سينا، ايشان ضمن ارائه شِماي نسبتاً دقيق و كاملي از فلسفه ابن سينا به معرفي ديدگاه‌هاي فلاسفه ديگر نيز مي‌پردازد و در جلد سوم به بعد سمت و سوي اصلي نقد ايشان، حكمت متعاليه و عرفان محي‌الديني است.

                      در جلد سوم، قبل از ورود به مسئله اصلي كه همانا تقرير وحدت وجود و سپس نقد آن است، ابتدا به شرح تفضيلي و موسّعي از معناي وجود و تحقيق در ريشه شناسي لغتِ وجود مي‌پردازد. سپس مطالب صدرا و ملاهادي سبزواري را به طور مشروح بيان نموده و مورد بررسي قرار مي‌دهد.

                      نكته مهمي كه به عنوان مثال مي‌توانيم از مطالب علامه حائري براي تحريكِ ذائقه خوانندگان بيان نماييم بيان و رفع سوء تفاهم‌هايي است كه براي صدرا در مورد معناي وجود و نيز در باب اشتراك معنوي بودن وجود آمده است.و علامه به خوبي اين سوء برداشت‌ها و سوء تفاهم‌ها را بررسي و مرتفع نموده‌اند.

                      اكنون به معرفي بعضي رئوس كتاب حكمت بوعلي سينا به طور فهرست‌وار مي‌پردازيم:

                      ۱ـ نفي سنخيت بين علت و معلول

                      ۲ـ نفي وجود ذهني

                      ۳ـ نفي وجود كلّي طبيعي در خارج

                      ۴ـ حقيقت جوهر علم

                      ۵ـ تجويز اعاده معدوم به عينه

                      ۶ـ اصالت مهيت جزئيه

                      ۷ـ تشابه اجسام در خرق و التيام و تخلخل و تكاثُف و قبض و بسط و جمع و تفريق و غيره كه از اين راه علامه اثبات معراج جسماني نموده‌اند.

                      ۸ـ دفع شبهه امساك فيض

                      ۹ـ اثبات حدوث عالم ايحاداً و ابقائاً كه به نظم و نثر، اين موضوع را در ۲۵۱ بيت تشريح كرده‌اند.

                      ۱۰ـ اثبات اين كه هدف و علت غايي ولايت محمّد و آل محمد(صلی الله علیه و آله) است.

                      ۱۱ـ بينونت باين بين علت و معلول.

                      ۱۲ـ حدوثِ همه ممكنات عالم امكان

                      ۱۳ـ واجب الوجود بالذات مستغني از اثبات است.

                      ۱۴ـ وحدت سمع و بصر در ذات واجب الوجود.

                      بعد از ذكر برخي از مهم‌ترين رئوس مطالب كتاب حكمت بوعلي سينا بايد به دو خصيصه‌ي بارز كتاب بوعلي به طور اختصار اشاره نماييم:

                      اول آن كه در اين كتاب اصول مسلّم فلسفي طبق تعليمات عاليه اهل بيت عصمت و طهارت (علیهم السلام) با انطباق افاضات وحي و قرآن بدون زحمت در اختيار علاقمندان قرار داده شده و طُرقي كه موجب انحراف فكري و ايجاد مذاهب مختلفه فلسفي شده همه را رد كرده‌اند.

                      مزيت بارز ديگر اين است كه قريب ۲۵ رساله و نامه‌هاي علمي از بوعلي و فلاسفه معاصر او و شارحين كتب علمي او كه اكثراً نسخه‌هاي كامل و صحيح كمياب يا منحصر به فرد است در اختيار مؤلف بوده و در اين كتاب نقد و ترجمه شده است. بعد ديگري از شخصيت علامه احاطه شگفت‌آور ايشان به ادبيات فارسي و عربي و كشف دقايق و ظرايف كلمات و عبارات در هر دو زبان است. نيمايوشيج و جلال‌الدين همايي وي را چنين ستوده‌اند:‌

                      منم كـه طالح در مانـــده‌ام در ايــن فكرت

                      تويي كه صـــالحي اي حايـــري ز من مگريز

                       

                      ابو نواس و غزالي و طوســـي اين سه تويي

                      كه كس نخوانده و نشـــناسدت به حق تميز

                       

                      و جلال همائي می گوید:

                       

                      نثر او در چشم دل بهتــر ز تســـــــميط لآلي

                      نظم او درگـــوش‌جان خوش‌تر ز ترجيح اغاني

                       

                      هم به نظم پارســــــــي باشد به آيين نظامي

                      هم بود در شــــــعر تازي بوالعلا و ابـن هـاني

                       

                      پايگاه عزتـــــــش باشد بدان رفعت كه آن جا

                      طاير انديـــــشه را دشـــــــوار باشد پر فشاني

                       

                      در پايان بي‌ مناسبت نمي‌ بينيم يادآوري نماييم كه، علامه حائري سمناني مدت ۱۲ سال در نجف اشرف شاگرد بزرگاني هم چون مرحوم آ‌خوند خراساني (صاحب كفاية الاصول) بوده‌اند و نيز علاوه بر درس آخوند از محضر دانشمنداني چون فقيه اهل بيت آيت الله حاج ميرزا خليل تهراني و نيز در علوم عقلي از محضر مرحوم ملا اسماعيل بروجردي استفاده فراواني برد.

                       

                      از آثار و تأليفات مهم علامه مي‌ توان به:

                      ۱ـ كتاب الامر بين الامرين

                      ۲ـ رساله امتناع شريك الباري

                      ۳ـ تاريخ معارف الامامية و معارف المذاهب الاسلاميه (۱۲ جلد)

                      ۴ـ اتحاد العاقل و المعقول

                      ۵ـ احياء الرجال

                      ۶ـ حاشيه بر رسائل شيخ انصاري

                      ۷ـ حاشيه بر مكاسب شيخ انصاري

                      ۸ـ تلخيص كفاية الاصول

                      ۹ـ ترجمه ادب الكبير از ابن مقفع

                      ۱۰ـ رساله ابطال الدور و التسلسل

                      ۱۱ـ حاشيه بر ملل و نحل شهرستاني

                      ۱۲ـ رساله الجبر و التفويض

                      ۱۳ـ تقرير ابحاث مرحوم آخوند خراساني (در طهارت، خمس، زكات و …)

                      ۱۴ـ حاشيه بر نجات العباد

                      ۱۵ـ ديوان شعر عربي

                      و حدود يکصد رساله و کتاب ديگر از بركات بيش از سه ربع قرن زندگي پر افتخار علمي علامه حائري سمناني است. به اميد آن که روزي حقِ تأليفات كم‌نظير ايشان به ويژه كتاب گران‌سنگ حكمت بوعلي سينا شناخته شود و مورد استفاده‌ي‌ كافي و وافي دانشمندان و محققين حوزه و دانشگاه قرار گيرد.

                      ان شاء الله طبع دايرة المعارف حكمت بوعلي سينا، در آينده با هيأتي جديد و منُقّح گامي بلند باشد براي خارج شدن از جزم انديشي فلسفي و ركود فكري چهارصد ساله، در حوزه‌ي‌ فلسفه و حكمت اسلامي.

                       

                      Share

                      مطالب مرتبط

                      ۱۳۹۶/۰۹/۲۹

                      اتلاف عمر در فلسفه


                      اطلاعات بیشتر
                      ۱۳۹۶/۰۹/۲۹

                      فتوای فقها در مورد خانقاه


                      اطلاعات بیشتر
                      ۱۳۹۶/۰۹/۲۹

                      اشعار خاقانی در مذمت فلسفه و عرفان


                      اطلاعات بیشتر

                      جستجو

                      ✕

                      سایر مطالب

                      • اتلاف عمر در فلسفه
                      • فتوای فقها در مورد خانقاه
                      • اشعار خاقانی در مذمت فلسفه و عرفان
                      • بدل‌سازي در مکتب اهل‌بيت (علیهم السلام)
                      • اعجاز قرآن
                      • عشق از نظر قرآن و حدیث
                      • ابن عربی در آیینه فصوص (قسمت دوم)
                      • غلو در قرآن و حديث (قسمت دوم)
                      • سلسله مقالاتی در نقد عرفان و فلسفه رایج (قسمت دوم)
                      • محي‌الدين از ديدگاه امام خميني (ره)
                      • ضربات مهلک بر نظریه وحدت وجود
                      • حكمت بوعلي سينا
                      • رابطه دین و فلسفه ( قسمت سوم)
                      • عرفان چيست و عارف کيست؟ (قسمت دوم)
                      • سلسله درسهای ایدئولوژی اسلامی (قسمت سوم)
                      مطالب مجله نور الصادق با ذکر منبع بلامانع است.
                      طراحی و پشتیبانی توسط سایتک
                                Not found textSee all results