سید احمد سجادی
سیّد محمد عَصّار(م ۱۳۵۶ ق):
سید محمّد بن محمود حسینی لواسانی تهرانی ـ معروف به «عصّار» ـ از افاضل و مدرّسان نامی ایران در دوره ی قاجاریّه و صاحب تألیفاتی در زمینه ی فقه، اصول، کلام، حکمت و تفسیر بود. او ساکن مشهد مقدّس و مُتَوفّای همان دیار است.
وی پدر سیّد محمّد کاظم عصّار (م ۱۳۹۴ ق)، و از اولین استادان او بود؛ به حدّی که می توان گفت: پایه ی تحصیلات مقدماتی و سطح حَوزوی سیّد کاظم عصّار، در منزل و در محضر این پدر استحکام یافت…
سید محمد عصّار ـ بر خِلاف فرزند خود، سیّد کاظم ـ از مُنتقدان جدّی و سرسخت فلسفه ی ملاصدرا و منظومه ی حاجی سبزواری بود؛ او اعتقاد داشت که نباید «فلسفه ی صدرایی» را در جامعه ی اسلامی مبدّل به یک (اُتوریته) Autorite (= فلسفه ی استبدادی و مقدس سازی شده، که کسی نتواند آن را نقد کند) نمود، و این کار را ناشــی از تعــصّب و استــبداد فــکری می دانست. در نتیجه، مورد هَجمَه و توهین واقع شد و همین امر سبب غربت نسبی و تا حدّی احتیاط و انزوا و احتیاط وی گردید؛ به حدّی که پسرش ـ یعنی سید کاظم، نزدیکترین کس به او ـ نیز عملاً به جمع مخالفین پدر پیوست و حرمت پدری را ـ آن گونه که باید و شایدـ پاس نداشت…
دکتر مهدی محقّق در پیشگفتار زندگینامه خدمات سید کاظم عصّار چنین می گوید:
«… این نکته را لازم می دانم یادآور شوم که او (= سید کاظم) حاج ملاهادی سبزواری (صاحبِ منظومه) را بر پدر خود (= سید محمد) که او نیز عامی بزرگوار و پرمایه بود ـ مقدم می داشت و داستان زیر مُؤیّد این مطلب است… در کتابخانه ی آستان قدس رضوی (علیه السلام) کتابی از مرحوم سید محمد عصّار ـ پدر… سیّد کاظم عصّار ـ یافتم، که در آن به نقد شرح منظومه ی سبزواری پرداخته و نحوه ی عرضه ی مطالب فلسفی را به گونه ای دیگر پیشنهاد کرده بود. من در این اندیشه بودم که این تصمیم را با استادم (= سید کاظم) عصّار، در میان بگذارم؛ و یقین داشتم از این که اثری از پدر او چاپ و منتشر خواهد شد، خوشحال می شود و مرا بر این عمل تشویق می نماید. وقتی این امر را بر او عرضه داشتم؛ رنگ چهره ی خندان او زرد گردید و حالت ناخشنودی در سیمایش آشکار گشت …».
سپس بعد از نقل «اُتوریته سازی» سید کاظم از حاجی سبزواری و منظومه اش… ادامه می دهد: «سید محمد عصّار در کتاب خود، ایراداتی بر سبزواری وارد ساخته، و در برابر ابیات منظومه ی حاجی، ابیاتی را از خود پیشنهاد کرده است؛ از جمله به جای:
مُعرّفُ الوُجُـود شـَرحُ الاِسمِ (ی) و لَیـسَ بالحَـدِّ و لا بِالرَّسم (ی)
(یعنی؛ هرگونه تعریف برای مفهوم وجود، تنها شرح الاسم ـ یا تعریفی ظاهر بینانه و لفظی ـ است؛ و چنین تعریفی، نه از مصادیق تعریف به حدّ ـ یا ذاتیّات شیء ـ و نه از مصادیق تعریف به رسم ـ یا عَرَضیّات آن ـ خواهد بود)، بیت زیر را (از خود) پیشنهاد کرده است:
بداهـةُ الوُجُـود فِـی الاَکـوانِ (ی) مُغنٍ عَنِ التَّعـریفِ و البُرهانِ (ی)
(یعنی بدیهی بودن مفهوم وجود در کاینات ـ به شهادت حسّ و وجدان ـ بینیاز کننده ی آدمی است از ارائه ی تعریف لفظی برای آن و نیز از اقامه ی برهان استدلال و عقلی در اثبات آن).
ـ و به جای این بیت:
اِنَّ الوُجُـود عِنـدَنا اصیـلٌ (وُ) دَلیـلُ مَن خالَفَنـا عَلیــلٌ(وُ)
(یعنی: وجود ـ در مقابل ماهیّت ـ نزد ماـ تابعان ملاصدرا ـ اصل هر شیء یا مفهومی است = اَصالَةُ الوُجُود؛ و دلیل هر آن کس که با ما مخالفت بورزد، علیل و نادرست خواهد بود)، بیت زیر را پیشنهاد کرده است:
اصـالَةُ المـاهیّـَةِ احتمـالاً (ا) لا یَستَـحِقُّ البَـحثَ و الجِدالا
(یعنی همین قدر که اصالةُ الماهیَّةِ = مقدم بودن ماهیّت یک شیء بر وجود آن؛ نزد تصوّر ذهنی و عقلی آدمی، احتمال و امکان عقلی دارد؛ کافی است که سزاوار این همه بحث و جَدَل نباشد و آن را ممکن بدانیم). که از این جا معلوم می شود سید محمد عصّار اعتقادی به فرضیّه ی نظری «اصالت وجود و تقدّم آن بر ماهیّت شیء» ـ که ساخته ی اذهان ملاصدرا و تابعان او است و به اثبات نرسیده ـ نداشته، و اصالت ماهیّت و تقدّم آن بر وجود شیء» را دارای «امکان عقلی» می داند؛ پس دلیلی برای نفی این اثبات آن نداریم، به جز آنکه فلسفه صدرایی را «اُتوریته» و «مقدس سازی» کنیم…
درخشش علمی سید محمد عصـّار:
وی با آنکه مخالفان و بدخواهان فراوانی داشت، که پسرش سید کاظم عصّار را نیز با خود همراه و هم صَدا کرده بودند، همواره مورد توجه قشر وسیعی از جامعه ی علمی ایران بوده است. آقا بزرگ تهرانی ـ مؤلّف الذَّریعة اِلی تَصانیف الشّیعة ـ از او گاهی به لقب «ناظم» ـ یعنی منظومه سَرا ـ یاد کرده و چهل و هفت مرتبه از او در همین کتاب یاد کرده است…
آثار وی: عمده ترین آنها بدین قرار است:
۱ـ التَّأمیلات، در بیان وجه تَأمُّلات (= «فَتَأمَّل» گفتن های) مَکاسِب شیخ مرتضی انصاری
۲ و۳ ـ حاشیه ی قواعد علامه ی حلّی و حاشیه ی کشف الفواید وی
۴ـ حاشیه کَشفُ الرِّیبَة فی احکام الغیبةِ شهید ثانی
۵ ـ حاشیه ی منظومه ی سبزواری (که توضیح آن گذشت)
۶ ـ الحُجَجُ الرَّضَوِیَّةُ ـ فی تأیید الهِدایَةِ المَهدَویَّة وَ الرَّدِّ عَلَی البابِیَّةِ ـ که به زبان پارسی در ردّ فرقه ی بابیّه و شیخیّه نوشته است.
سید احمد سجادی ـ ۱۳۸۴/۲/۲۶
منابع:
الذَّریَعه، آقا بزرگ تهرانی؛
رَیحانةُ الأدَبَ، محمد علی مدرس تبریزی ۱۴۰/۴؛
زندگی نامه سید کاظم عصار، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی/ ۱۳ ـ ۱۷ و ۱۳۹ و ۱۴۰؛
فِهرِسُ اعلام الذّریعة، تحت نظر علی نقی منزوی ۲۱۷۵/۳؛لغت نامه، علی دهخدا.