با خوانندگان نورالصادق (علیه السلام)
بخشی از نامه ی متفکر بزرگ شیعه حضرت علامه آیت الله حاج شیخ مرتضی رضوی
… بگذار برخی از هم لباسی های من در پی مرید جمع کردن، هر کهانت را کرامت، و هر کفر را توحید، و هر عوام فریبی را دین شناسی و عرفان بنامند؛ دست در دست لندنی های کابالیست و استراسبورگ نشین های کابالیست، و بازو به بازوی صهیونیست های یهودی و صهیونیست های مسیحی و صهیونیست های مسلمان (که امروز کاملاً و عملاً بر علیه شیعه متحد شده اند) به مرید بازی های خود ادامه دهند. و شگفت این که یکی از همین ارسطوئیان و صدرویان ـ که گویا سالانه پنج میلیارد تومان بودجه موسسه ی به ظاهر قرآنی و در واقع کابالیستی اش است ـ می خواهد رساله پخش کند و مرجع شیعه شود. !!!
نترسید زیرا که این راه ترس بردار نیست، کسی که از جان و مالش می ترسد باید به راه دیگر برود. و تکرار می کنم: خودشناسی و «شناخت نقش کار خود» در این راه که برگزیده اید، اولین اصل اساسی ادامه ی این کار و تداوم جریان فواید اصیل و حیاتبخش آن است.
نه از موضع بالا سخن می گویم و نه در مقام پند و اندرز شما هستم، بل به مصداق «وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنين»(1) باید به همدیگر تذکّر دهیم، و امیدوارم شما نیز این طلبه ی کوچک را فراموش نکرده و تذکرات لازم را ارائه فرمائید.
یکی از ضعف های نفسانی و روانی ما انسان ها این است: «هر نقمت را بهتر می شناسیم، اما هر نعمت را چنان که باید نمی شناسیم» وقتی یک نعمت از دستمان می رود تازه به ارزش و اهمیت آن پی می بریم. توفیق کار در راه تبیین مکتب قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و زدودن آلودگی هایی که دشمنان آگاه و نیز کاهنان نماز شبخوان ناآگاه، بر مکتب وارد کرده اند، و نیز کنار زدن رسوبات تفسیری افرادی مانند تمیم داری (که هم یهودی بود و هم مسیحی) کابالیست، بالاترین و برترین توفیق است؛ نعمتی است که باید در راه آن از هیچ فداکاری حتی شهید شدن دریغ نکرد.
——————
پی نوشت ها:
۱ـ ذاریات: ۵۵
نامه ی یک مسلمان دردمند از آن سوی آب های خلیج فارس
بسم الله الرحمن الرحیم
اصفهان ـ محضر شخصیت بزرگوار حضرت آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی
با سلام و احترام و ادب خدا را شکر می کنم که با آنکه در علم و دانش، تعلیم و تربیت دینی آگاه نیستم اما به محبت شما علمای گمنام و گرانقدر دریچه ی قلبم را گشوده ام و تنها با جرعه ایی از چشمه ی گوارای کلام و گفتار و راه و دانش و بینش شما، که حقا کلام نورانی آن امامان کریم است، به عشق اهل بیت(علیهم السلام) دل را خنک و سیراب بلکه تشنه تر می نماییم خاصه در این مکان و دفتر نورانی که مزین بنام مبارک آقا امام صادق(علیه السلام) و دارالصادق است.
یقیناً خداوند شاهد و گواه است و می داند و می شنود و می بیند که حضرتعالی با آن همه زحمات شبانه روزی و بی وقفه در این راه پر خطر با کیاست و کاردانی و تدبیر، و با توانایی در کلام و نوشتار، این هدف مقدس را دنبال می کنید آن هم به عشق حضرت حق تبارک و تعالی و نور هدایت حضرت بقیه الله سلام الله علیه. و کار شما عزیزان در این دفتر نورالصادق در برابر آن همه بی دانشی ها و سخنان بی اساس که به شما حمله می کنند، چیزی جز جهاد در راه خدا نیست «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» و صبر و شکیبایی می کنید برای طلب خشنودی پروردگارتان… «وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ…» و آن هم در روزگاری که فرقه چینان، نه پیرو سخنان گهربار پیامبر خویش اند و نه پذیرای کردار جانشینان او. به شبهه کار می کنند و به شهوت و هوس، علماء خود را پیروی می کنند. و معروف را فقط به مذاق خود می شناسند و بدان خرسندند. و به رای و اندیشه ی خود تکیه دارند، گویی که امام خویش اند.
حضرت آیت الله صافی، ای عالم دانا و توانمند
نه هرکه دلی دارد خردمند و بخردی داند و نه هر که گوشی دارد نیک شنونده باشد و دانایی دارد و ما را همچون شتری زانو بسته و در اختیار خود دانند.
و چه دردی بیشتر از این…
می دانم خسته ات خواسته اند… می بینم ناتوانت خواسته اند… می دانــم رنــجورت خــواسته اند… می دانم راهت را بسته خواسته اند… اگر عالمی چون شما را و آیت الله سیدان را خانه نشین تان خواسته اند، اما خداوند چنان مقدر نکرد و ما این روشنایی ها را به آنان که تشنه ی این معارف اند می توانیم فقط با روشنگری هایی که بوسیله قلم که نور است و در مجله نورالصادق نگاشته شده است در افق بلند به آنها بنمایانیم.
سپاس و تقدیر و تشکر من حقیر ناچیز است که خدا یارتان باشد و این ره توشه ای است برای رسیدن لقای حقتان که همان همجواری با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) است. انشالله
خداوند عمر طولانی و با عزت به شما و همه ی علمای راستین مکتب امام صادق(صلی الله علیه و آله و سلم) عطا فرمایید.
با تقدیم احترام ـ ابراهیم عابدینی ـ خلیج فارس
دوم رمضان المبارک ۱۴۳۴