حســــــن بصــــری و تخطی او از پیام غدیر
(دارالصادق – واحد پژوهش )
پیام غدیر و حسن بصری:
یکی از بارزترین افرادی که از پیام غدیر تخطی کرد و عَلَم مخالفت با حکم « من کنت مولاه فهذا علی مولاه »
را برداشت و با امیرالمؤمنین به مبارزه برخواست، سرسلسلة اهل تصوف معاند معروف ، حسن بصری بود .
گذری بر شناخت حسن بصری:
ابوعلی یا ابومحمد یا بنابر قول مشهور ابو سعید حسن بن یسار بصری پدرش از اُسرای میشان – دشت میشان خوزستان – بود که در زمان عمربن الخطاب فتح شده بود . وی در این جنگ به اسارت گرفته شد و به بردگی زید بن ثابت در آمد(۱۰).
نام گذاری حسن بصری توسط عمر بن خطاب:
عطار می گوید: چون او در وجود آمد پیش عمربن خطاب بردند ، فرمود: سموه حسنا فانه حسن الوجه . او را حسن نام کنید که نیکو روی است .(۱۱)
این کودک بعدها منشاء یک سلسله حوادث تلخ تاریخ گردید و قبله ی اهل تصوف شد.
او سعی می کرد روشش را با همه ی خلق مطابق کند(۱۲) هر چند آن شخص یهودی بوده باشد و به بد نامی شهرت داشته باشد . این عمل او باعث شده بود مسیحیان و پیروان دیگر مذاهب هم به ملاقاتش بروند (۱۳).شخصیت او با دیدن همه ی انسانها بدون توجه به مذهب و ملیت آنان(۱۴) بالا گرفت به طوری که حجاج بن یوسف ثقفی جلاّد(یکی از دشمنان درجه اول شیعه) به درسش حاضر شده ، ترویج او را می کرد.(۱۵)
او می گفت : « خداوند سلطان را برای نصرت دین خود و بندگانش قرار داده است . پس با خدای خود نافرمانی مکن.»(۱۶) وی با چنین روشهای ضد و نقیض که حکایت از نان را به نرخ روز خوردن می کند ، توانست در سال ۹۹ هجری که ۷۸ سال داشت ، تولیت قضاوت بصره را به خود اختصاص دهد (۱۷) و فقیه دربار ، حجاج بن یوسف محسوب شود (۱۸) مرگش در سال ۱۱۰ هجری در سن ۹۸ سالگی بوده است .
حسن بصری با امویان ارتباط قوی و صمیمانه داشته ، زیرا آنها او را تائید می کردند و او هم بنی امیه را تائید می کرد و الا اگر حسن بصری مانند : حجر بن عدی و رشید هجری ، قنبر و کمیل بن زیاد نخعی ، مالک اشتر و محمد بن ابوبکر زندگی می کرد ، آن هم با موقعیت امام و فقیه و مدرس نامی بصره مگر امثال حجاج ها اجازه اش می دادند که آزادانه مجلس گوید و فتوی بدهد ؟! این درست معنای کلام نورانی حضرت علــی بن موسی الرضا(علیه السلام) است:« هر کس با دشمنان خدا دوستی کند با دوستان خدا دشمنی کرده است.»(۱۹)
نفاق را با تقیّه خلط نکنید:
حضرت علی (علیه السلام) در بصره از راهی می گذشتند ، حسن بصری را دیدند وضو می گیرد، خطابش فرمودند:« در وضوی خود دقت کن و شرایط آن را رعایت نما ،آداب ظاهری و باطنی آن را مراقب باش.»
حسن بصری به طور اعتراض آمیزی جواب می دهد:« دیروز بود که تو با مردمی می جنگیدی که شهادت به توحید پروردگار متعال داده و معتقد به رسالت خاتم النبیین بوده و در رعایت آداب و شرایط وضو مراقبت داشتند و فرائض خود را به جا می آوردند.»(۲۰) آیا حسن بصری در حضور امام با جسارت به آن حضرت ، می خواسته است تقیه کند؟!
تقیه در چنین مقامی که اصل تقیه به لحاظ اوست ، چه معنایی دارد؟! بلکه باید بگوئیم از این برخورد متوجه دشمنی حسن بصری نسبت به علی بن ابیطالب(علیه السلام) می شویم . چنانکه این استنباط به تأیید ابن ابی الحدید سنی معتزلی می رسد ، او می نویسد:« حسن بصری مردم را از نصرت دادن علی باز می داشت» (۲۱) و این روش اهل تقیه نیست بلکه روش اهل خصومت و عناد می باشد . زیرا کسی که تقیه می کند ، هیچگاه به اموری آن چنانی ، که اختیاری است و اشاره کردیم اقدام نمی نماید. تقیه آنجا تحقق می یابد که انسان ناگزیر باشد نظری بدهد . این گونه امور که اختیاری و از سر میل و رغبت است حکایت از مخالفت و دشمنی شخصی نسبت به صاحب مقامی است.
مکتب فکری:
دوستان حسن بصری او را زاهد و عابد ، هم کیشانش فقیه و محدث دانسته و شناسانده اند و امثال صوفیه که از نام و موقعیت او خرقة شخصیت دوخته اند؛ در رأس صوفیان ما قبل خود قرارش داده اند اینان به سخنانی که ظاهری فریبنده و دلنشین دارند توجه نموده و آنها را برای آب و نانی با آب و تابی نقل نموده اند در حقیقت دانه اش کرده اند ، تا با آن خلق ظاهر بین را به دام افکنند.
در اینجا به چند مورد از افکار انحرافی او اشاره می کنیم:
۱- حسن بصری معتقد است، رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) این سفر روحانی (معراج) را در خواب نموده اند . چنانکه می نویسند:« عایشه و معاویه و حسن بصری معتقدند که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) جسمش در خواب بوده لکن روحش را به ملاء اعلی (معراج) برده اند . (۲۲)
۲- اهل بیت وجوب مسح را فتوا داده اند و حسن بصری قائل است که انسان مخیّر است بین اینکه مسح کند یا شستشو کند(۲۳) و این بهترین دلیل شیعه نبودن اوست .
۳ – حسن بصری ، آیة مبارکه «صراط الذین انعمت علیهم» راه کسانی که خدا به ایشان نیکویی کرده است را مورد تفسیر قرار داده ، می گوید« صراط الذین انعمت علیهم یعنی ابوبکر و عمر و مؤید این مطلب : قوله – صلی الله علیه و آله – اقتدوا بالذین من بعدی ابی بکر و عمر»(۲۴)
۴- وی دربارة سلام های نماز می گوید:یک سنت جاهلی بوده که وارد اسلام شده و در جاهلیت این سلام ها متوجه بت ها بوده است .
ابن ابی العوجا که در بصره می زیسته(۲۵) و از شخصیت های بارز زنادقه (منکر هستی) (۲۶) و شاگرد برجسته حسن بصری بود.(۲۷) هنگام مرگ خود اعلام کرد که چهار هزار حدیث جعل کرده ام تا حرام را حلال و حلال را حرام نمایم. (۲۸)
وقتی علتِ از دین برگشتنش او را جویا می شوند می گوید: علت این انحراف تناقضاتی بود که در گفتار حسن بصری در باب جبر و اختیار می دیدم و او را بر یک عقیده استوار نمی یافتم .(۲۹) استادم حسن بصری دیوانه ای بود ، سخنانی بی اصل زیاد می گفت ، گاهی قَدَری مذهب و هنگامی جبری مرام بود.(۳۰)
روحیات و عقائد حسن بصری:
در اغلب آثاری که حسن بصری را مورد بحث و افکارش را به بررسی کشیده اند ، آنجا که خواسته اند او را از روحیاتش بشناسند به علامت مشخصه او اشاره کرده اند و گفته اند « او را همیشه اندوهگین می یافتیم با غم و اندوه عهد بسته بود»(۳۱)
البته عده ای هم نوشته اند از« اولین مردانی در صدر اسلام بود که سماع را دوست داشت» (۳۲)
حسن بصری و امثال او که تاب و طاقت زندگی به سبک و سیاق اهل بیت را در دوران خفقان ندارد ، به بهانة تقیه به استخدام وابستگان اموی در آمده ،تا مثل کمیل بن زیاد و قنبر ، مالک اشتر و محمد بن ابوبکر، حجر بن عدی و رشید هجری به شهادت نرسد و متقابلاً به شکرانة زنده ماندن ، در قبال این لطف و مرحمت امویان ، با مجلس گوئی (سخنرانی) و امامت و فتوا دادن ، مردم را از هر گونه حرکت ضد اموی باز دارد.
لذا همانطور که بیان شد حسن بصری مردم بصره را از همراهی با قیام کنندگان علیه عمال بنی امیه باز می داشت و با فتوا دادن به نفع امویان مردم را امر به سکوت می کرد. گفته شده اگر زبان حسن بصری و شمشیر حجاج نبود ، دولت مروانیان از گهواره به گور می رفت.(۳۳)
حسن بصری در وجوب اطاعت از شاهان بنی امیه فتوا داده دربارة آنها می گوید:« دین جز با آنان (امثال معاویه و یزید) پا نمی گیرد هر چند ظلم و جور کنند ، به خدا اصلاحاتی که خداوند به دست آنان (بنی امیه) انجام می دهد بیش از فسادهایشان است» (۳۴)
آیا کشتن امام حسن مجتبی و امام حسین(علیه السلام) و یاران عزیزش اصلاح می باشد؟! باید به عرفا و صوفیه که از حسن بصری حمـایت می کنند گوشزد کرد که حسن بصـری نقش حساسی را در بارور کردنِ سیاسـت مقابله کنندة با امامت و ولایت به عهده گرفته ، زمینة چنین مهمی را فراهم آورد. درست در لحــظات حسـاسی که اعمال و رفتار امویان ، مردم خواب رفته را بیدار می کرد و از بیهوشی تزویر شکل گرفته در سقیفه بیرون می آمدند تا به حمایت از امام مظلوم (علیه السلام) قیام کنند با مهارتی که در سخنوری داشت آبی بر آتش بیداری مردم ریخت و گفت رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرموده اند: « زمامداران را دشنام ندهید ، زیرا اگر ایشان نیکی کنند ، پاداش گیرند و شما باید شکرگزار باشید و اگر بدی کنند عقوبت ببینند و شما باید صبر کنید به یقین ایشان عذاب خدایند که به وسیله آنان از هرکس که بخواهد انتقام کشد . پس با عزت و خشم ، عذاب خدا را مخواهید بلکه با فروتنی و تضرع از آن استقبال نمائید.(۳۵)»
البته در این اواخر که مسئلة حسن بصری بر ملا گردیده و محققانی چیره دست پرده از روی حقایق ننگین زندگی او در ارتباط با مولی العارفین امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برداشته اند و به اثبات رسانده اند که حسن بصری سر خرقة صوفیه و مخالف آن حضرت بوده است سعی کرده اند آرام آرام مسئله ختم شجره های فِرَق صوفیه به حسن بصری را از آثار متصوفه محو سازند . (۳۶)
نفرین حضرت علی(علیه السلام) به حسن بصری :
ابن ابی الحدید شخصیت سرشناس اهل تسنن می نویسد: روزی علی(علیه السلام) حسن بصری را دید که وضو می گرفت ، در وضو گرفتن وسواس به خرج می داد ، از این رو آب زیادی می ریخت .
امیرالمومنین(علیه السلام) به او فرمود: حسن! آب زیادی ریختی!
گفت:امیر المؤمنین از خونهای مسلمانان که بیشتر ریخته نشد.(یعنی از خون مسلمانانی که این چنین وضو گرفتند و به دست تو کشته شدند بیشتر نیست)(۳۷)
علی(علیه السلام) فرمود: آیا تو را ناراحت کرده است؟
گفت: آری. علی (علیه السلام) فرمود: پس خداوند همیشه تو را غمگین و محزون بدارد!
گویند: از آن پس همواره حسن بصری عبوس و محزون بود تا از دنیا رفت . (۳۸)
همین حسن بصری که سعی می کرد حزن خود را به مسائل معنوی ربط دهد و آن را تاثیر نفرین علی بن ابیطالب(علیه السلام) نشان ندهد ، گاهی بی اختیار به علت غمـگین و حزین بودن خودش اشـــاره می کرد و می گفت:« نفرین انسانی صالح با من چنین کرده است»(۳۹)
اعتراض حسن بصری به حضرت علی(علیه السلام) :
حسن بصری در اعتراض به علی بن ابیطالب (علیه السلام) که چرا در حساس ترین روزگار تاریخ اسلام، برای گرفتن حق الهی خود ، دست به فعالیت زده،گفته است:« اگر علی در مدینه می ماند و از خرمای خشک آن(نان خشک نیز آمده) می خورد ، برایش بهتر بود از کاری که کرد » (۴۰) در صورتیکه این گونه اعتراضات امثال حسن بصری به علی (علیه السلام) نیست ، بلکه در حقیقت به خدا می باشد .
نظرات بزرگان اهل تصوف دربارة حسن بصری:
غزالی می گوید:« کان الحسن البصـری اشبه الناس کلاماًبه کلام الانبیـاء و اقربـهم هدیــــاً من الصحابه»(۴۱) ( حسن بصری از نظر فصاحت و بلاغت شبیه ترین مردم به انبیاء بود و از نظر طریق و روش نزدیکترین مردم به عمر و ابابکر بود) و بعد ها صوفیان این کلام غزالی معاند که نقل از عایشه است را به حضرت امام باقر (علیه السلام) نسبت دادند .
عطار نیشابوری می گوید : آن پروردة نبوت ، آن خو کردة فتوت ، آن کعبة عمل و علم ، آن خلاصة ورع و حلم ، که مناقب او بسیار است و محامد او بی شمار است.(۴۲)
نظرات علمای شیعه دربارة حسن بصری:
مرحوم آیت الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی: « و اما الحسن کان یلقی کل اهل فرقه بما یهوون و یتصنع للرئاسه و کان رئیس القدریه» (۴۳)
یعنی « حسن بصری به هر فرقه ای که می رسید آنچه را که آنها هوس می کردند و مطابق شهوات و لذایذ نفسانی آنها بود به آنها القاء می کرد و ظاهر خودش را برای به دست آوردن ریاست می آراسته (یعنی در باطن دنیا طلب بود اما در ظاهر خود را زاهد نشان می داد ) و او رئیس فرقة قدریه بود.»
آیت الله العظمی سیستانی:« ایشان عین رأی آیت الله خویی را داده اند» یعنی ایشان نیز معتقدند حسن بصری منافق و رئیس قدریه بوده است .
مرحوم آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی:« از حسن بصری خدمتی برای اسلام ثابت نشده بلکه عکس آن نقل شده است و الله العالم»
آیت الله العظمی وحید خراسانی:« در جواب به سوالی که پرسیده اند: در صورتی که حسن بصری در سلسله سند ذکر شود چه می فرمائید؟ فرموده اند: آن سند اعتبار ندارد»
آیت الله العظمی مکارم شیرازی:« حسن بصری از علمای معروف اهل تسنن است ، مواعظ عارفانه بسیار از او نقل شده است ولی او در امور اجتماعی و جهاد ، اطاعت از امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نمی کرد ، وطبق بعضی از روایات حضرت علی (علیه السلام) او را سامری این امت خواند . مخالف جنگهای علی(علیه السلام) در عصر خلافت آن حضرت بود ، روشن است که چنین فردی هرگز شخص صالحی نیست بلکه انسان تیره بخت است.»
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی:« حسن بصری قدر مسلم متهم به نصب و انحراف از حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است و این اتهام نسبت به اوائل زندگی او و عصر خلافت حضرت امیر سلام الله علیه ثابت است . وی مورد تجلیل و تعظیم مخالفین و از مشایخ رواه جمعی از محدثین آنها است و در کتب حدیث و مشایخ و رجال و رواه شیعه جایی ندارد.
آیت الله العظمی بهجت ، در جواب این سوال که : آیا حسن بصری مورد ثقة اکابر شیعه می باشد؟ می فرمایند: « باسمه تعالی به کتب رجالی معتبر مراجعه نمائید والسلام»
در عریضه ای که از حضورشان تقاضا شد که کتب رجالی معتبر مورد قبولشان را بفرمایند در جواب مرقوم فرمودند:« به رجال مامقانی ، الکنی والالقاب مرحوم محدث قمی و اعلام الشیعه می توانید مراجعه نمائید»
در کتاب الکنی و الالقاب درباره حسن بصری آمده است که: « از کسانی که با علی(علیه السلام) بغض و عداوت داشت او(حسن بصری) بود»
آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی: « در زیادی از کتب مانند احتجاج ، تحف العقول ، غرر و در ، خرائج ، بحار الانوار در سفینه البحار بابِ الحاء بعد السین و در (زهد) مفصل [درباره حسن بصری] نوشته است رجوع بفرمائید . آنچه مسلم است از مخالفین حضرت امیرالمؤمنین علیه صلوات الله تعالی بوده است .»
آیت الله العظمی حسن طباطبایی قمی: « کدام عیب و نقص برای تصوف از این مهمتر که خرقه مشایخ صوفیه به جنید بغدادی و از او به داود طائی ناصبی و خلاصه به حسن بصری فاسد المذهب دشمن علی امیر المؤمنین (علیه السلام) می رسد .»
آیت الله العظمی حاج شیخ حسین نوری همدانی: « حسن بصری از منحرفین است و در کتب رجال شیعه مورد انتقاد و مذمت قرارگرفته است به معجم رجال الحدیث آیت الله آقای خوئی رضوان الله علیه ج ۴ مراجعه بفرمائید.»
آیت الله العظمی سید محمد شاهرودی: « آنچه از اخبار و روایات به دست می آید ، حسن بصری شخص منحرفی بوده و نسبت به حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) ارادت چندان نداشته و نسبت به جنگ جمل و ریختن خون اصحاب جمل اعتراض داشته و در بعضی اخبار آمده که حضرت از او پرسیدند آیا برای آنها اندوهگین هستی؟ عرض کرد آری ، حضرت او را نفرین نمود ، دعای آن حضرت مستجاب شد و تا آخر عمر غصه دار و اندوهگین بود.»
آیت الله العظمی علوی گرگانی:« حسن بصری یکی از معاندین و مبغضان امیرالمؤمنین (علیه السلام) بوده او در سال ۲۱ ق به دنیا آمد و در واقعه جنگ جمل ۱۶ یا ۱۷ ساله بود و از جنگ کناره گرفت و به امیرالمؤمنین اعتراض کرد و گفت آن مقدار که امیرالمؤمنین از خون مسلمین در جنگ جمل بر زمین ریخت بیش از آب وضوی من بود ، او می گفت اگر علی در مدینه خرمای خشکِ بی ارزش می خورد برای او بهتر از امر خلافت بود . امیرمؤمنان او را سامری این امت می دانست ، امام باقر او را مذمت نموده است برای اطلاع بیشتر به کتاب آقای محمد مردانی مراجعه شود.»
آیت الله حاج سید مهدی مرعشی :« ظاهر آنکه حسن بصری نه تنها از اصحاب سرّ و خاص امیرالمؤمنین (علیه السلام) نبوده است بلکه می توان او را از جمله منافقین آن زمان شمرد .»
آیت الله عبدالحمید شربیانی: « او[حسن بصری] به ریاکاری و ریاست طلبی وصف شده است ، از زاهدان هشتگانه فاجر و فاسق است آنچه از رجال کشی و گفتار سید داماد اســتفاده می شود و دیگران نیز گفته اند این است که : زهد این زاهدان از راه دغل و کلک و شیطنت بوده است . او پیشوای قدری ها و جبری ها بوده است و از افراد ظاهر ساز بوده است ، هر سخنی را برای حیله و ریاست می گفت و از سران قدریه و جبریه است ، او کسی بود که علی (علیه السلام) را دشمن می داشت و آن حضرت را مذمت می کرد.»
مرحوم آیت الله العظمی کوکبی تبریزی: «حسن بصری از نظر علم رجال یکی از زهاد ثمانیه و بزرگ فرقه قدریه یاد شده و در امور دینی صلاحیت متابعت را ندارد.»(۴۴)
حسن بصری رئیس قدریه بوده است:
فضل بن شاذان(شاگرد امام هادی) ، علامه کشی ، علامه مجلسی ، علامه مامقامی ، آیت الله خوئی ، آیت الله سیستانی ، آیت الله بهجت ، آیت الله کوکبی تبریزی ، آیت الله محمدتقی مجلسی ، آیت الله شربیانی و مرحوم استاد علی دوانی همگی تصریح بر این مطلب دارند که حسن بصری پیشوای قدری ها و جبری ها بوده است.
کلام پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارة قدریه:
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) « لعن الله القدریه علی لسان سبعین نبیاً» قیل: من القدریه یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال:« الذین یعصون الله تعالی و یقولون کان ذلک بقضاء الله و قدره ….. و هم خصماء الرحمن و شهود الزور و جنود ابلیس » (۴۵)
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: « خداوند سبحان قدریه را بر زبان هفتاد پیغمبر لعن فرموده است . سئوال شد: قدریه چه کسانی هستند یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:« آنها کسانی هستند که معصیت خداوند متعال را می کنند و دلیلشان این است که خدا چنین مقدر کرده است ( یعنی در اختیار ما نیست خدا چنین خواسته است)، آگاه باشید که اینها دشمنان پروردگار و شاهدان دروغ و باطل و سپاه شیطان هستند .
موضع گیری ائمة معصومین در برابر حسن بصری:
حضرت علی(علیه السلام) حسن بصری را سامری امت می دانند:
امیرالمؤمنین(علیه السلام) به حسن بصری خطاب فرمودند:«در هر امتی سامری می باشد و سامری این امت تویی که می گویی جنگ نمی باید کرد»(۴۶)
امام حسن(علیه السلام) حسن بصری را کافر می دانند:
امام حسن مجتبی (علیه السلام) جواب عریضة حسن بصری را چنین داده اند:« بسم الله الرحمن الرحیم. اما بعد ، نامه تو که در آن از حیرت تو و حیرت آنکه می پنداری از امت ماست به من رسید ، سوگند به کسی که رأی من از اوست(خدا) هر که ایمان نداشته باشد به قَدَر ، از خیر و شر آن بی شک کافر است و هر که معاصی را از جانب پروردگار بداند فاجر است. طاعت خدا به اکراه نیست ، به اجبار کسی را وادار به معصیت نمی کند .
امام سجاد(علیه السلام) به حسن بصری نهی از منکر می کند:
امام سید الساجدین(علیه السلام) وارد مسجد الحرام شد. دید که حسن بصری در کنار حجرالاسود برای جمعی از مردم سخنرانی می کند! حضرت در مقابل او اندکی توقف کرد و سپس فرمود:ای مردم! در اینجا؟! (بازداشتن مردم از عبادت حق ، آن هم در مسجد الحرام)؟!
آیا می پسندی که بمیری(خود را از هرجهت ، کامل و آماده مرگ کرده ای و احساس کمبود«عمل» نمی نمایی)؟
گفت: نه (کمبود عمل دارم و خود را آماده مرگ نمی بینم!)
فرمود: آیا اعمالت را مناسب و شایستة موقف حساب می دانی (که به اعمال گذشته ات نیازی نداری)؟
گفت: نه(عملم را شایستة موقف حساب نمی بینم، بلکه به اصلاح اعمال گذشته ام محتاجم!)
فرمود: آیا آنجا (عالم پس از مرگ) جای «عمل» است ( که می شود در آنجا به اصلاح «عمل» پرداخت؟)
گفت : نه(جای اصلاح «عمل» همین عالم دنیا است)
فرمود: آیا خداوند ، در روی زمین ، به غیر از این «خانه» ، پناهگاه دیگری (برای بندگانش) قرار داده است( که آنجا به عبادت وی بپردازند و کسب توشة راه نمایند؟)
گفت: نه (پناهگاه بندگان و معبد عابدان در روی زمین ، همین «خانه» است)
فرمود: پس چرا مردم را از طواف( این «خانه» و اصلاح اعمال گذشته و تحصیل توشه برای روز حساب) باز می داری؟!
امام باقر(علیه السلام) حسن بصری را لایق مقام افتاء و ارشاد نمی دانند:
حسن بصری به امام باقر (علیه السلام) عرض کرد: « آمده ام سئوالی کنم از چیزهایی از کتاب خدا»
حضرت فرمود:« آیا تو فقیه اهل بصره نیستی؟» عرض کرد: چنین می گویند.
حضرت فرمودند:« آیا در بصره کسی هست که از او تعلیم گیری؟»[ این سئوال امام تفهیم می کند که حسن بصری نیاز به فراگیری علم از متخصص داشته است] عرض می کند: خیر.
حضرت فرمودند:«پس جمیع اهل بصره از تو اخذ علم می کنند؟» عرض می کند: بلی.
حضرت می فرمایند:« سبحان الله امر بزرگی را بر عهده گرفته ای» [ یعنی تو از عهدة این منصب بر نمی آئی](۴۷)
امام باقر(علیه السلام) انحراف حسن بصری را اعلام می فرمایند:
مردی از اهل بصره به نام «عثمان اعمی» حضور امام باقر(علیه السلام) شرفیاب شده عرض کرد:« حسن بصری عقیده دارد کسانی که علم را کتمان کنند ، شکمشان اهل دوزخ را اذیت کند»
حضرت در جواب فرمودند:« بنابراین مؤمن آل فرعون هلاک شده است [ در صورتی که قرآن او را به کتمان ایمان می ستاید] از زمان بعثت نوح علم پنهان بوده است .
سپس حضرت اضافه می فرمایند:«حسن بصری به هر راهی که می خواهد برود ، به خدا علم جز در این خاندان یافت نمی شود» (۴۸)
پیغمبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم) حسن بصری را لعنت کرده اند:
فرمودند: خداوند قدریه را بر زبان هفتاد پیغمبر لعن فرموده است.
حضرت علی(علیه السلام) حسن بصری را نفرین کرده اند:
فرمودند: فأطال الله حزنک
پس خداوند همیشه تو را غمگین و محزون بدارد!
یک آزمایش
« انا هدیناه السبیل اما شاکراً و اما کفوراً » (۴۹)
ببینید قلب شما در برابر چه کسی تسلیم است و مولای شما کیست : علی (علیه السلام) یا عطار نیشابوری ؟
علی(علیه السلام) دربارة حسن بصری می فرماید :
سامری این امت ، حسن بصری است. (۵۰)
عطار نیشابوری دربارة حسن بصری می گوید:
آن پروردة نبوت ، آن خو کردة فتوت ، آن کعبة عمل و علم ، آن خلاصة ورع و حلم ، که مناقب او بسیار است و محامد او بی شمار است.(۵۱)
اما بدانید که : دنبال هر کس بروید در قیامت هم دنبال او هستید .
یوم ندعوا کل اناس بامامهم(۵۲)
یعنی در روز قیامت هر کسی را دنبال پیشوایش می فرستم
هشدار به مسئولین و صاحبان قلم و بیان و ثروت:
بعنوان تذکر این نکته را توجه می دهیم که : مخالفت وجود مقدس معصومین و زعمای دین با حسن بصری و امثال او نه با شخص آنهاست بلکه با مرام و مسلک و مکتب و سنت آنهاست یعنی چنین مرام و مسلکی مورد نفرت و لعنت انبیاء و اولیاء است و چنین سیر و سلوکی شخص را به شیطان رجیم و جهنم الیم واصل می کند ، پس اینگونه روشها و سلوکها در هر زمان و در هر لباسی و با هر نام و عنوانی ظاهر بشود صاحب آن نیز همان حسن بصری و امثال اوست و منفور و ملعون انبیاء و اولیاء خداست ، آگاه باشید که این مارهای خوش خط و خال در زمان ما بیش از هر زمان دیگری و داغ تر از هر حسن بصری دیگری وجود دارند که با زهرهای قوی و کُشنده خود در پشت نقاب های عرفان و سیرو سلوک و ذکر و وِرد و سکوت و گوشه گیری و کشف و کرامت ، کمین کشیده اند و قصد براندازی دین حق مبین و نابود کردن شوکت و شرافت مسلمین را دارند.
این دنیاطلبان ضد دین از خارج نیامده اند ، لباس یهود و نصاری را به تن ندارند بلکه در میان خود شیعیان و از لابلای همین خانواده ها در لباس دین و به نام عرفان و به نام ولایت و محبت به ائمه معصومین (علیه السلام) ظاهر می شوند و خود را از جمیع خلایق برتر دانسته و به ناحق در مقام ارشاد و استاد عرفان و مُبلّغ ولایت خود را جا می زنند و برای به چنگ آوردن پول و ثروت و جاه و مقام و مرید ، خلقِ از همه جا بی خبر را فریب می دهند و این خطر بسیار بزرگی است برای جوامع اسلامی که به سرعت هم در حال اوج گیری و پیشرفت است ، زیرا این دلباختگان دنیا صلح کلی هستند و از هر مسلک و مرامی که بتوانند به ثروت و نفوذ آنها بیافزاید استفاده می کنند .
اعلام خطر به اینکه اگر دیر تکان بخورید ، مفاسد اعتقادی را ریشه کن نکنید و این منافقین را به مردم معرفی نکنید یقین بدانید دیری نمی گذرد جامعه ما دچار سقوط و اضمحلال خواهد شد و آن زمان دیگر پشیمانی سودی نخواهد داشت.
جوانان این مرز و بوم را در یابید که فوج فوج دارند آنها را می برند و فساد و بی بندوباری را در جامعه به نام دین و عرفان و عشق به علی و اولاد علی رواج می دهند.
کسی که جبری مسلک است یا این اعتقاد را دارد که زنا مساوی است با اتحاد با خدا ، چنین کسی دیگر رغبت نمی کند دست از زنا و سایر گناهان بردارد چون این کارها در نظر او راه رسیدن به خدا و واصل شدن به حق است!!!
یا کسی که معتقد است هر کاری دلم می خواهد انجام می دهم ، فقط شب که می خواهم بخوابم یک یا علی می گویم ، همه اش حل است !!! چنین کسی هرگز خود را از گناه و مفاسد اخلاقی دور نگه نمی دارد و این بهترین و زیباترین دینی است که با خوی حیوانی و نفس امارة انسان تطبیق می کند و در عین حال هم احساس شرمندگی که نمی کند بعکس احساس خود بزرگ بینی در او ایجاد می شود و با این کارها خود را سرفراز می بیند؛ زیرا هم به خواسته های نفسانی و شهوانی خود رسیده است و هم به خیال خود زودتر از دیگران به خدا واصل شده است!!! بر همین اساس است که می بینیم که این مرامهای باطل و این فرقه های ضاله در میان مسلمین به سرعت در حال پیشروی است.
——————–
پی نوشت ها:
۱۱- تذکره الاولیاء ص ۱/۱۸
۱۲سفینه البحار ماده حسن ، ص ۲۱۰ انتشارات اسوه
۱۳- حسن بصری ، پیرپیران ص ۱۳
۱۴-همان مأخذ
۱۵-حسن بصری سرحلقه ی صوفیان ، کمال الدین همدانی ، ص ۱۴۲
۱۶- وفیات الاعیان ، ۱/۲۳۵
۱۷-حسن بصری ، پیرپیران ص ۲۴
۱۸- در کوی صوفیان ، ص ۲۹۹
۱۹-صفات الشیعه – ص ۲۸ – ج ۱۰
۲۰- احتجاج طبرسی – مترجم – ۲/۱۱۳
۲۱-ترجمه شرح نهج البلاغه – ۲/۲۶۳
۲۲-تاریخ حبیب السیر : ۱/۳۱۸
۲۳-تفسیر مجمع البیان: ۲/۱۶۴
۲۴- تفسیر کشف الاسرار و عده الابرار: ۱/۲۰
۲۵-الاغانی از ابوالفرج اصفهانی
۲۶-فرهنگ فرق اسلامی / دکتر جواد شکور:۲۲
۲۷-روضات الجنات: ۳/۲۶۰
۲۸- فرهنگ فرق اسلامی:۳۴ ، دائره المعارف اسلامی : ۲/۶۸۸
۲۹- توحید صدوق :۲۵۳ ، احتجاج طبرسی:۲/۳۳۵
۳۰-ترجمه روضات الجنات : ۳/۲۶۰
۳۱-حلیه الاولیاء: ۲/۱۳۲
۳۲-سماع نوعی رقص است که هم اکنون نیز در بین صوفیان متدوال است.
۳۳- رهبری در اسلام : ۱۴۸
۳۴-المذاهب الاسلامیه: ۸۹
۳۵- حکومت در اسلام:۲۰ به نقل از محمد غزالی در کتاب مع الله: ۱۷۱
۳۶-در کوی صوفیان : ۳۴۹
۳۷- عنوان اعتراض به امیر المؤمنین را دارد
۳۸-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید : ۴/۹۵
۳۹-الخرائج و الجرائح ، راوندی : ۲/۵۴۷ – بحارالانوار: ۴۱/۳۰۲
۴۰-البیان و التبیین : ۱/۱۰۸
۴۱- اعلام زرکلی – ج ۱ – ص ۲۶۶
۴۲- تذکره الاولیاء – ج ۱ – ص ۲۴
۴۳- معجم رجال الحدیث ، ج ۴/۲۷۲
۴۴- متن و دست خط علما در کتاب «حسن بصری چهرة جنجالی تصوف»
۴۵-شرح الاصول الخمسه ص ۷۷۵ – به نقل از ملل و نحل آیت الله سبحانی ، ج ۱ – ص ۱۱۶
۴۶-احتجاج طبرسی : ۱۷۲ ، سفینه البحار مادة حسن
۴۷-بحارالانوار ۲۴/۲۳۲ باب ۵۹/ سفینه البحار، مادة حسن
۴۸-اصول کافی ۱ ، صفحه ۵۱ ، کتاب فضل العلم ، باب النوادر ، ح ۱۵ – ناسخ التواریخ امام سجاد ۴/۴۲۰
۴۹-ما راه را به بندگان خود نشان دادیم خواه شکرگزار باشند ( وقبول کنند) و خواه کافر بشوند (وقبول نکنند) – سوره انسان آیه ۳
۵۰-احتجاج طبرسی / ۱۷۲
۵۱-تذکره الاولیاء – ج ۱ – ص ۲۴
۵۲- سوره اسراء – آیه ۷۱