***
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي، فَلْيُظْهِرِ الْعَالِمُ عِلْمَهُ، فَمَنْ لَمْ يَفْعَلْ، فَعَلَيْهِ لَعْنَه اللَّه»
هرگاه بدعت ها در ميان امتم پديدار شوند، بر عالم است كه علم خود را آشكار سازد.
هر عالمی چنين نكند، لعنت خدا بر او باد.
کافی ۵۴/۱
***
امام خمینی (قدس سره):
اهانت به مراجع اهانت به اسلام است.
فایل صوتی موجود است.
رهبر معظم انقلاب:
هر کسی آســان به حدّ مراجع تقلید نمی رسد صلاحیت های زیادی لازم است، غالباً مراجع قله های علمی حوزه های علمیه محسوب می شوند بنابراین احترام مراجع بایستی محفوظ باشد باید تکریم شوند.
سـخنرانی در تاریخ ۸۹/۷/۲۹ در قم ۱۳ ذی القعده ۱۴۳۱
***
انتقاد آیت الله سیستانی از رویکرد فلسفی
در مباحث تحول علوم انسانی
در دیداری که دکتر احمدی رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتاب های علوم انسانی دانشگاه ها ـ «سمت» ـ با آیت الله العظمی سیستانی داشته است، این مرجع تقلید با ابراز نگرانی از وضعیت علوم انسانی در کشور، از تدریس فلسفه ملاصدرا و ترویج آرای ابن عربی ابن عربی خصوصاً در باب معاد انتقاد و بر ضرورت اصلاح این رویکرد تاکید کرده است.
به گزارش ایسنا به نقل از پارسینه، قسمتی از متن گزارش این دیدار که از طرف دکتر احمدی توسط سایت ابن عربی منتشر شده است در پی می آید:
«… حضرت آیت الله که پیدا بود از پیچیدگی، دشواری و اهمیت علوم انسانی و پیوند آن با مسائل اسلامی نیک آگاه و سخت نگرانند و برای هشدار دادن به ما و مسـئولان ذی ربـط احســـاس مســــئولیت می کنند، فرمودند: بررسی مسائل دینی و بردن نتیجه آن به دانشگاه ها و حوزه های اجرایی، کاری است بسیار دشوار. آیا طلبه ای که شرایع و لمعه و مکاسب و جواهر را خوانده می تواند بر مسند قضاوت بنشیند و کار حقوقی و قضایی انجام دهد؟ من از مشکلاتی که در دادگاه های ایران هست خبر دارم. مسائل باید همه جانبه و با توجه به آرای دیگران هم بررسی و سپس با وقوف کامل به فقه و حقوق خودمان نظر نهایی اعلام شود. از باب نمونه دکتر کاشانی فرزند آیت الله کاشانی استاد حقوق در باب شفعه نظر حقوقی فرانسه را ترجیح داده… اما اگر دکتر کاشانی به فقه احاطه داشت می دید که در روایت امام جواد (علیه السلام) این مطلب با وضوح آمده است. روایت این است که اگر صاحب حق شفعه در همان شهر است، شریک سه روز به او مهلت می دهد و اگر می خواهد برود پول را از شهر دیگری بیاورد به اندازه رفت و برگشت و سه روز پس از بازگشت به او مهلت می دهد. اگر در این مدت رسانید، سهم از آن اوست وگرنه حق شفعه ندارد. اگر صاحب حق شفعه در شهر دیگری باشد، باید به او اعلام کنند و پس از دریافت اعلام هم سه روز مهلت دارد تا قیمت سهم شریک را بیاورد.اگر نیاورد حق شفعه اش ساقط می شود.
سپس فرمودند: نتیجه بحث و بررسی و دگرگونی در علوم انسانی باید این باشد که در قالب عمل و اجرا در آید و از طریق دانشگاه ها به سرتا سر جامعه سرایت کند و تحول ساز باشد واگر نه چه فایده ای دارد؟ مثلا تدریس فلسفه که عموماً هم تدریس فلسفه ملاصدراست و آن هم با آرای منحرف ابن عربی آمیخته است و در باب معاد هم مشکل دارد چه نتیجه ای دارد؟
معظم له از نفوذ و رسوخ افکار خرافی در جامعه ایران با نقل خواب و… در باب مهدویت و ارتباط جامعه علمی دانشگاهی با این قبیل افکار، بیمناک و نگران بودند که چگونه بین این دو شیوه تفکر می توانید هماهنگی ایجاد کنید؟ ایشان فرمودند: نمی دانم با توجه به مشکلاتی که گفتم چگونه می خواهید مشکل معارف اسلامی و کتاب های حوزه علوم انسانی را به گونه ای که مورد قبول دانشگاهیان باشد حل کنید. فکر می کنم اگر به دنیا بگوییم ما پاسخ بسیاری از مسائل را هنوز نیافته ایم بهتر است تا اینکه ادعا کنیم همه چیز را می دانیم ولی در عمل نتوانیم پاسخی قابل ارائه به غرب و روشنفکران بدهیم.» (۱)
تنها راه مطمئن تزکیه و کمال، التزام به سنن و روایات معتبر پیامبر و معصومین است (۲)
آیت الله شبیری زنجانی در پاسخ به سوالی درباره حجیت معرفتی فلسفه صدرایی و عرفان ابن عربی فرمود:
تنها راه مطمئن تزکیه و کمال، التزام به سنن و روایات معتبر پیامبر و معصومین است [نه فلسفه و عرفان مصطلح].
متن این پرسش و پاسخ به این شرح است:
با سلام، با توجه به بروز برخی اختلافات در میان طلاب پیرامون برخی مسائل علمی بر خود لازم دیدیم تا از محضر مرجع عالیقدر استفتاء نماییم تا دراین موارد اختلافی تکلیف چیست:
اولاً: پیرامون روش علمی و سلوکی جناب ابن عربی ابن عربی و به تعبیر واضح تر معتقد شدن به عرفان صاحب فصوصی؟
ثانیاً: پیرامون مسائل فلسفی و به طور کلی روش فلاسفه در بررسی مسائل خصوصاً مباحث جناب ملاصدرا در اسفار پیرامون مسئله وحدت وجود و معاد؟
با تشکر
سلام علیکم
التزام به روش فقهای عظام امامیّه که عمل به آداب و سنن مأثوره و روایات معتبره مرویّه از پیامبر و ائمه معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) است، تنها راه مطمئن تزکیه و سعادت و کمال است.
قابل ذکر است آیت الله شبیری زنجانی چندی پیش در اعلام موضعی درباره آیت الله سید موسی زرآبادی قزوینی از مؤسسین مکتب تفکیک و با اشاره به ویژگی های این عالم بزرگ خاطر نشان کردند:
اگر در میان علمای شیعه دو نفر به طور قطع صاحب کرامت باشد یکی از آنها سید موسی زرآبادی است.
این در حالی است که تا کنون بسیاری از فقهای طراز اول شیعه در دوران معاصر بر تکیه بر مبانی وحی و معصومین در سلوک نظری و عملی و نقد روش فلسفه صدرایی و عرفان ابن عربیی تاکید نموده اند که نمونه هایی از آن را می توان در اظهار نظر آیت الله سیستانی در باب «انتقاد از رویکرد فلسفی تحول علوم انسانی» و موضع گیری آیت الله وحید خراسانی و آیت الله صافی گلپایگانی درباره روش فلسفی سراغ گرفت.
آیت الله وحید خراسانی:
عاشق فلسفه بودم اما گمشده ام را در کتاب و سنت یافتم. (۳)
ایشان با تأکید بر این که همه چیز در قرآن و روایات است به طلاب توصیه کردند که وقت خود را صرف قرآن و روایات کنند و خاطرنشان کردند:
بنده سال ها نزد فیلسوف بزرگ مرحوم میرزا مهدی آشتیانی و مرحوم میرزا ابوالقاسم الهی که فیلسوف خراسان بود، فلسفه را تلمذ کردم چون از اول عاشق این رشته بودم اما بعد از مدتی فهمیدیم آنچه گمشده فقط در کتاب و سنت است.
متفکر بزرگ شیعه علامه رضوی:
اگر ملاّصـدرا و افکارش ذرّه ای به نفع مکتب قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بود، هرگز لنـدنی های کابالیست روی خوش به او و به افکارش نشان نمی دادند بل او را و راهـش را با کل توان سـرکوب می کردند، و چون او را در براندازی مکتب قرآن و اهل بیت(علیهم السلام) بُرنده ترین و کشنده ترین اسلحه می دانند به تکریم و بزرگداشت او می پردازند.(۴)
***
دفاع شدید شیخ داود از صوفیه و توهین شدید اللحن او به فقهاء و مراجع تقلید شیعه و تهدید مخالفین صوفیه
***
تو [یعنی فقهاء] چهار تا احکام خودت را بگو تو چه کار داری به این بندگان خدا [صوفیه]… که باز فردا ترورها شروع بشود
شیخ داود صمدی در یک فایل صوتی که از ناحیه ی او منتشر شده است چنین می گوید:
اخیراً باز بندگان خدا بی توجهی می کنند حرف های عرفان را صوفی گری را باز مطرح کردند، عده ای بی توجه، چیز می کنند، از بعضی از مراجع استفتاء می کنند، آیا صوفی ها راهشان درست است آیا عارفان حرفشان درست است یا نیست.
و بعضی از مراجع هم متأسفانه بی توجهی می کنند و فرمایشاتی می فرمایند که از یکی از بندگان خدا شنیدم یعنی نوشته، استفتاء کردند.
جواب داده که مطلق تمام فرق صوفیه همه انحراف دارند، همه مثلاً از دین منحرفند.
آقا شما را چه کار به این حرف ها، تو چهار تا احکام خودت را بگو بنویس آنجا بنشین استخراج کن، تو چه کار داری به این بندگان خدا،
اینها برای خودشـان شب دارند برای خودشــان روز دارند، حـالا مـا کـه نمی خواهیـم تمـام گروه ها را تأیید کنیم یا نعوذبالله تخطئه کنیم، اما به چه حساب.
خیلی ها این بندگان خدا هستند در گوشه و کنار سرشان را انداختند پایین نه مزاحم کشورند نه مزاحم نظام اند، نه مزاحم دین مردم هستند و یک گوشه ای نشسته اند و گناه نمی کنند غیبت نمی کنند دروغ نمی گویند بدگوئی نمی کنند پشت سر مردم دوز و کلک نیستند، ظاهر و باطنشان از هم دو تا نیست خودشان را می پایند.
حالا آن اندازه بنده ی خدا قوت ندارد که بتواند خود را نگه داشته باشد علاوه ی بر این بیاید اجتماع دست دیگران را هم بگیرد ندارد این همیـن انـدازه هم فعلاً هستش این است که خودش را نجات بده خـلاف هم که نمی کند حالا یه گوشه ای نشسته به اذکاری مشغول است به قرآن مشغول است.
خیلی ها هستند از گوشه و کنار دیده ام بعضی ها پیش خود من آمده اند و حالاتشان و روش هایشان را بسیار خوب.
و بیچاره ها به فکر خودشان افتاده اند دردشان گل کرده می خواهد به درد خودشان برسند.
توجه ندارند، نه آن که سؤال می کند توجه دارد، یا خدای ناکرده عنود است نه آن که جواب سؤال فتوایش را می دهد توجه است یا جاهل است، نمی داند که بنده ی خدا که دارد چکار می کند.(۵)
——————————–
پی نوشت ها:
۱ـ تاریخ انتشار ۲۱ مهر ۱۳۹۲
۲ـ تاریخ انتشار ۱۵ بهمن ۱۳۹۲،
۳ـ درس تفسیر، بهمن ۱۳۹۲
۴ـ نامه ی آیت الله حاج شیخ مرتضی رضوی به مجله نورالصادق، شماره۲۲
۵ـ فایل صوتی در سایت دارالصادق موجود است.