
میرزا مهدی اصفهانی از مکتب سلوکی سامراء تا مکتب معارف خراسان
2025/10/26
لزوم فهم انیق توحید از نگاه امام معصوم(ع)
2025/10/27واکاوی ادعای تحریف در زیارت عاشورا؛
نقدی بر نظرات استاد صحتی سردرودی
محمد مهدی سلمانپور
چکیده:
زیارت شریفۀ عاشورا از مهم ترین زیارات مأثوره از معصومین(ع) و همواره در طول تاریخ، مورد توصیه و تأکید بزرگان تشیع بوده است. در سال های گذشته، شبهات فراوانی نسبت به این زیارت از سوی اشخاص و گروه هایی مختلف مطرح و بیشتر آن پاسخ داده شده است. در این میان، برخی از ادعاها و شبهه ها نیز بدون پاسخ تفصیلی مانده و بررسی همه جانبه دربارۀ آن صورت نپذیرفته است. یکی از این موارد، ادعای تحریف عبارت «جاهدت الحسین» در زیارت عاشورا است که چندین دهه است تکرار می شود. استادِ فاضلِ عاشوراپژوه، جناب آقای صحتی سردرودی، مهم ترین محققی هستند که در سی سال گذشته، بارها این ادعا را به اشکال مختلف تکرار کرده و در ضمن آن، مطالب مفصل دیگری نیز دربارۀ این زیارت شریفه بیان کرده اند که از دید نگارنده سطور، جای نقد و ابرام بسیار دارد. نویسندۀ این مقاله به تفصیل و از جوانب مختلف، به سخنان مختلف ایشان در این خصوص پرداخته، عدم تحریف در زیارت عاشورا و بی اشکال بودن عبارت «جاهدت الحسین» را نشان می دهد. موارد مختلفی از ادعاهای دیگر استاد نامبرده، دربارۀ کتاب شریف کامل الزیارات، نسخه های خطی، مرحوم شیخ عباس قمی رضوان الله علیه و مطالبی دیگر نیز در این نوشتار پاسخ داده شده است.
کلیدواژه: زیارت عاشورا، جاهدت، مجاهده، تحریف، عاشورا، مفاتیح، مصباح المتهجد، کامل الزیارات.
***
1 – مقدمه
زیارت مشهور و شریف عاشورا، از مهم ترین، مجرّب ترین و نامدارترین میراث حدیث شیعیان است که در طی عصرها و قرن ها، با مجاهداتی فراوان از نسلی به نسل دیگر سپرده شده و محفوظ مانده است. این زیارت پر مغز را با توجه به محتوای عمیقش، می توان مرام نامۀ شیعیان و شناسنامۀ اعتقادی ایشان در دو رکن رکین ولایت و برائت دانست.
برخی از عالمان، آن را متفاوت با دیگر زیارات و از سنخ احادیث قدسی دانسته اند(1) و حتی بعضی بزرگان، ضمن تصریح قاطعانه بر قدسی بودن آن، زیارت شریفه را «از بزرگترین عبادت ها» و برتر از «تمام عبادات واجبه» برشمرده اند.(2)
سیره و توصیۀ عالمان دین به پیروی از دستور امام باقر(ع)(3)همواره مداومت بر قرائت این زیارت بوده و حتی در برخی سختی های روزگار، حکم بر وجوب قرائت آن برای شیعیان نیز داده شده است.(4)
جایگاه ویژۀ زیارت شریفه و لزوم پاسداری از آن را در چگونگی رویارویی فقیهان عالی مقام با تردیدکنندگان در اصالت و صحت این زیارت می توان دید. گذشته از پاسخ های ژرف و علمی ارائه شده توسط بزرگان مذهب حق، در مواردی نیز فتاوای مراجع معظم تقلید صلابت دیگری داشته است. برخی، منکر زیارت را به استغفار فراخوانده و بعضی دیگر، اعمال او را بر باد فنا قلمداد کرده اند.(5) در مواردی دیگر، به صراحت نماز خواندن به امامت فردی که مدعی تحریف در زیارت عاشورای معروف است غیر جائز دانسته شده است.(6)
باری، در چند دهه گذشته این زیارت معتبر، از زوایای گوناگون مورد تردید و تشکیک افرادی مختلف واقع شده است. این گروه، تنها مخالفان مذهب حق و منحرفان اعتقادی را شامل نمی شود، بلکه سوگمندانه در مواردی، نام فاضلانی که خود در زمینه عاشورا پژوهی، متحمل زحماتی شایستۀ ارج و سپاس شده اند نیز در میان آنان به چشم می خورد. استاد فاضل، حجت الاسلام محمد صحتی سردرودی یکی از ایشان است که نوشتار حاضر در نقد و بررسی نظرات و ادعای ایشان دربارۀ تحریف زیارت عاشورا به نگارش درآمده است.
استاد صحتی سردرودی را باید از فاضلان عاشورا پژوه و نویسندگان پرکار در این عرصه قلمداد کرد.ایشان پژوهش های خود را در این زمینه از نخستین سال های دهۀ هفتاد خورشیدی آغاز کرده و چنین اعتقاد دارند که «تحریفات زیادی در عاشورا است»(7). از این رو بیشتر هم و غمشان را «روی عاشورا پژوهی و در رأس آن تحریف شناسی عاشورا» نهاده(8) و «سال هاست از این درد دینی و فاجعه فرهنگی پیوسته می نالد».(9)
ایشان دربارۀ تحقیقات خود در منابع مربوط به عاشورا گفته اند:
«در کتابخانه ام بیش از پانصد جلد کتاب در این باره دارم. فراتر از اینکه آنها را تورق کنم با تعمق و تحقیق در آنها نگریسته ام، و عصاره و چکیده هر یک را نوشته ام.»(10) و: «ما همه کتاب های مربوط را در تاریخ اسلام؛ مقتل؛حدیث؛ رجال و درایه؛ مجلس نگاری ها حتی برخی مجموعه ها را نیز کاویدیم و همچنان می کاویم و در نوشتن هم بسیار دست به عصا و با احتیاط حرف زده ایم.» (11)
با این حال، مرور نوشته های ایشان، در عین ارج نهادن به زحماتشان و تأیید مطالب درست آن، در موارد مختلفی خلاف این ادعا را نشان داده و آن سخن معروف را یادآور می سازد که گفته اند: «وعَينُ الحُبِ لا تَجِدُ العيوبا»(12)
نگارندۀ سطور، موارد متعددی از آن چه ایشان تحریف دانسته را ناشی از اشتباه و صرفاً پندار تحریف می داند و نه تحریف واقعی و در آینده ای نزدیک، آن موارد را در قالب نوشتاری دیگر به دانش پژوهان عرضه خواهد کرد.
اکنون و در این نوشتار، تنها به یک مورد از ادعاهای ایشان دربارۀ تحریف در مسائل مربوط به عاشورا می پردازم. این ادعا دربارۀ زیارت عاشورا است.
اگر بخواهیم در کوتاه ترین عبارات ممکن، ادعای استاد صحتی را که نزدیک به سی سال است توسط ایشان تکرار می شود بیان کنیم، باید گفت که ایشان بر این باور هستند که در زیارت عاشورا – که در مصاحبه ای خود ایشان نیز آن را حدیث قدسی دانسته اند(13)– عبارت «جاهدت الحسین» تحریف شده و شکل صحیح آن یکی از دو صورت «حاربت الحسین» یا «جاحدت الحسین» است.
در ادامه و پس از نقل پیشینۀ این ادعا،سخنان ایشان از نظر خوانندگان گرامی خواهد گذشت. استاد محترم ضمن مطرح کردن این مطلب و مطالبی مفصل پیرامون معنای جهاد، سخنان فراوانی دربارۀ کتاب کامل الزیارات، مصباح المتهجد، مفاتیح الجنان و شیخ عباس قمی و…گفته اند که به تفصیل در این نوشتار نقد و بررسی خواهد شد.
بر این باور هستم که این نقد موجبات خرسندی استاد صحتی را فراهم خواهد آورد. چه، این سخن خود ایشان است که گفته اند:
«همیشه تشنه اندیشه بودم. هر انتقادی را از هر که و هر طوری بود با گوش هوش می شنیدم و تا می فهمیدم بی درنگ می پذیرفتم و در تکمیل کارم از هر انتقادی بهره می گرفتم.»(14)
همچنین ایشان، دربارۀ کتاب عاشورا پژوهی که از مهم ترین آثار ایشان است و شامل برخی آثار پراکنده پیشین شان نیز می شود، اظهار امیدواری کرده اند که این کتاب «منتقدان را به انتقاد فرا خواند تا در این خانه تکانی تاریخی و غبار زدائی علمی – فرهنگی ما را رهنمون و رهیار باشند.»(15)
آن چه از نظر خوانندگان گرامی می گذرد، پاسخی به فراخوان ایشان است. تا چه قبول افتد.
2 – پیشینۀ ادعا
ذکر این نکته لازم است که شروع این ادعا با جناب آقای صحتی نبوده است؛ بلکه برای اولین بار، علامه محقق و مدقق، مرحوم شیخ محمد تقی شوشتری – طاب ثراه – این مطلب را – به عنوان یک تحریف – عنوان کرده بودند.(16)
سال ها پیش از مرحوم شوشتری نیز برخی بزرگان به این مسئله پرداخته اند؛ جز آن که بحث ایشان ناظر به تحریف زیارت عاشورا نبوده، بلکه صرفاً اختلاف نسخ را – که از مقولۀ تحریف به شمار نمی رود – مدّنظر داشته اند یا یکی از دو عبارت را ترجیح داده اند. به عنوان نمونه می توان به مرحوم آیت الله شیخ عبدالنبی عراقی (م 1385 ق) و مرحوم علامه محقق شیخ نصر الله شبستری (م 1424 ق) اشاره کرد.(17)
بعضی از ایشان نیز مانند علامه ابوالمعالی کلباسی (م 1315 ق) با استدلال هایی نیرومند، این شبهات را پاسخ داده اند، چنان که خواهد آمد.(18)
این ادعا پس از جناب صحتی نیز در مواردی متعدد تکرار شده است. از جمله، یکی از مدرّسان حوزۀ علمیه قم، در درس خارج فقه خود گفته است:
«در كامل الزيارة كه روايت را نقل كرده حاربت دارد، كامل الزيارة كه اصل در نقل روايت است حاربت دارد. بعد در مصباح شيخ و ديگران جاهدت آمده است. و جاهدت جور درنمى آيد، حق با همان است كه حاربت، حاربت الحسين».(19)
آقایان سید کاظم طباطبایی و احمد زارع زردینی نیز در مقاله ای، در اشکال بر این فقره از زیارت، به معنای مثبت جهاد اشاره کرده و سخنان علامه شوشتری را یادآور شده اند.(20)
همچنین، یک سال پس از انتشار مقالۀ آقای صحتی با عنوان «بازخوانی چند حدیث مشهور درباره عاشورا»، مقاله ای با عنوان «نقل های مجعول و مشهور» به قلم آقای سید محمد موسوی منتشر شد که همین ادعای زیارت عاشورا در آن نیز آمده است.(21)
نکته ای که موجب شگفتی راقم سطور است، این است که مقالۀ آقای موسوی عینا همان مقالۀ آقای صحتی است! جز آن که تنها در برخی عبارات جزئی، تغییراتی اندک صورت گرفته،حدود نیمی از مطالب آقای صحتی نیز در مقالۀ آقای موسوی نیامده و همچنین عنوان مقاله نیز تغییر کرده است. به غیر از این موارد، مقالۀ آقای موسوی را می توان کپی برداری کاملی از مقالۀ جناب آقای صحتی دانست.
این ادعا و شبهه، به تدریج به دیگر محافل علمی حوزوی نیز راه یافت؛ چنان که در نشست دورۀ تربیت پژوهشگر علوم حدیث در اسفند ماه 1398 نیز نقل و گفته شده است که عده ای می گویند که در نسخۀ اصلی زیارت عاشورا «به جای جاهدت الحسین عبارت حاربت الحسین آمده است در صورتی که در مصباح المتهجد شیخ طوسی واژه جاهدت الحسین نقل شده است.»(22)
شگفت آور است که در این نشست، استاد گروه رجال پژوهی حوزه خراسان تصریح کرده که «علامه مجلسی آن چه را درباره زیارت عاشورا آورده از کامل الزیارات نقل شده.»حال آن که اولاً علامه مجلسی در بحار هم نقل کامل الزیارات را آورده و هم نقل شیخ طوسی را؛ ثانیاً در زادالمعاد که ملتزم به نقل روایات صحیح است، سند شیخ طوسی و ابن قولویه را صحیح دانسته، اما تنها روایت شیخ طوسی را آورده است.چنان که در تحفة الزائر نیز متن روایت شیخ طوسی را آورده است.(23)
3 – انگیزۀ پژوهش
یادآوری این نکته ضروری است که به دلائلی متعدد، این مقاله به طور مشخص، به واکاوی آراء و ادعاهای جناب آقای صحتی – و نه بزرگواران غیر از ایشان – می پردازد. نخستین و مهم ترین دلیل این که نظرات نامبرده، چنان که به تفصیل بیان خواهد شد، جامع تمام نظرات دیگر است و مطالبی فراوان نیز افزون بر آنها دارد. بنابراین با پاسخ به آن، خود به خود به دیگر سخنان نیز پاسخ داده خواهد شد.
دوم آن که برخلاف بعضی افراد که ورود تخصصی در این مباحث ندارند، سخنان ایشان به عنوان یک عاشورا پژوه و فردی که سالیانی دراز در این عرصه قلم زده و پژوهش کرده اند بیان شده و می شود و دارای اهمیت است.
سوم آن که ایشان پافشاری بسیاری بر ادعای خود داشته و از هر فرصتی برای بازگفت آن بهره برده اند.
تا آنجا که نگارنده کاویده است، تاکنون پاسخ مفصل و کاملی به صورت مکتوب به این سخنان داده نشده و جوابی عرضه نشده است که تمام زوایای مختلف این ادعاها را پوشش دهد؛عدم پاسخ کافی از یک سو و تکرار ادعا به اشکال مختلف و از جانب افراد متعدد از سوی دیگر، انگیزه ای است که راقم سطور را به نگارش این مقاله برانگیخته است.
4 – تحریف زیارت عاشورا از دیدگاه استاد صحتی سردرودی
در این قسمت به تفصیل، سخنان مختلف جناب آقای صحتی را که در کتاب ها، مقاله ها و مصاحبه های ایشان بیان شده ذکر می کنیم.
4 – 1 – آقای صحتی ضمن نقل متن زیارت شریف عاشورا، در حاشیۀ عبارت «جاهدت» می نویسد:
«تذکر: به جای جاهدت، حاربت باشد، صحیح است؛ چرا که جنگ با امام حسین(ع) مجاهده و جهاد نبود بلکه محاربه بود و دشمن آن حضرت محارب با خداست. اگر از معنی هم چشم بپوشیم در کتاب کامل الزیارات که نزدیک ترین سند به زمان صدور زیارتنامه است، حاربت نقل شده نه جاهدت».(24)
این اولین تردید ایشان دربارۀ این عبارت و ادعای تحریف بوده است. سال ها بعد نیز هنگام بیان عملکرد خودشان در خصوص تحریف شناسی، آن چه نقل شد را «نشان دادن تحریفی تاثیر گذار در متن زیارت عاشورا» برشمردند.(25)
4 – 2 – ایشان همچنین گفته اند:
«شیخ عباس قمی که کتاب مفاتیح را می نوشت، کامل الزیارات را در اختیار نداشت، چاپ نشده بود، خطی بود. بعداً علامه امینی در نجف، آن را تصحیح کرده و چاپ می شود. چون شیخ عباس قمی این کتاب را نداشت و ندیده بود، متنی را آورده که فاصله اش با متن اولیه صد سال است، لذا در متنی که شیخ عباس آورده، لغزش زیاد است. از جمله این لغزش ها، عبارتی است که گفته صد بار تکرار شود: اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ: خدایا نفرین کن کسانی را که با حسین(ع) جهاد کردند، در صورتی که واژه جهاد در فرهنگ اسلامی همیشه بار مثبت داشته و هیچ جا بار منفی ندارد، اما در متن اقدم در کامل الزیارات هست که: اللهم العن العصابة التی حاربت الحسین، در آنجا، محاربه آمده، نه مجاهده.(26)
4 – 3 – در موضعی دیگر نیز دربارۀ زیارت عاشورا گفته اند:
«پیداست که در این عبارت تحریفی روی داده است و صورت صحیح عبارت باید یکی از دو شکل زیر باشد:
- اللهم العن العصابة التی حاربت الحسین(ع)
- اللَّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِي جَاهَدَتِ الْحُسَيْنَ (ع)
زیرا احتمال دارد راوی زیارت و یا دیگران، هنگام شنیدن یا نوشتن و استنساخ کردن، دچار اشتباه شده باشند و عبارت صحیح «جاحدت» را به غلط «جاهدت» شنیده یا نوشته باشند.
اما احتمال بیشتر و نزدیک به واقع، همان صورت اول یعنی «حاربت» است که در روایت کامل الزیارات آمده است….نویسنده آن [کامل الزیارات] از همه نویسندگانی که متن مورد بحث را به صورت «جاهدت» نوشته اند، به زمان صدور روایت نزدیک تر بوده است؛ زیرا در میان منابع قدیمی و متقدم، تنها کتاب مصباح المتهجد، نوشته شیخ طوسی (م 461 ق) است که عبارت را «جاهدت» آورده …با توجه به مفهوم و معنای هر دو کلمه (حاربت و جاهدت) نیز معلوم می شود که حق، همان عبارت «حاربت» است و «جاهدت» به هیچ وجه نمی تواند صحیح باشد؛ چرا که جنایت های دشمنان امام حسین(ع) را هرگز نمی توان جهاد خواند و گفت که: خدایا آنها را که با امام حسین(ع) جهاد کردند لعنت کن!
به تصریح معجم های الفاظ قرآن و صحیفه سجادیه و نهج البلاغه و متون معتبری چون کتب اربعه، کلمه جهاد و مجاهد و دیگر مشتقات آن همیشه باری از قداست را به دوش خود حمل کرده است و همه جا در موارد مثبت جنگ به کار برده شده است. جهاد و مجاهدت با آن بار قداستی که در متون دینی دارد، هرگز نمی تواند درباره دشمنان و کشندگان سیدالشهدا(ع)به کار برده شود».(27)
همین مطالب ایشان علیه اصالت متن زیارت عاشورا، به عربی نیز ترجمه شده و انتشار یافته است.(28)
4 – 4 – و در موردی دیگر:
«از همه گویاتر تحریفی است که در بخشی از زیارت عاشورا رخ داده است، به این ترتیب که امام(ع) فرموده بود:
اللهم العن العصابة التی جاحدت الحسین، اما راوی به جای جاحدت(انکار کردند، عناد ورزیدند) جاهدت(جهاد کردند) شنیده و در نتیجه همین اشتباه، مرتکب تحریف شده است و دیگران نیز بدون دقت سخن نادرست و اشتباه فاحش وی را به جای سخن درست امام ثبت و ضبط کرده اند».(29)
4 – 5 – و همچنین:
«زیارت عاشورا دو جور متن دارد. یک متن صحیح، قدیمی و دقیق است در کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه است. شیخ عباس قمی این کتاب را نداشته و زیارت عاشورا را از «مصباح المتهجد» شیخ طوسی آورده است. در صورتی که مصباح المتهجد صد سال بعد از کامل الزیارات نوشته شده است و نسخۀ شیخ عباس مخدوش است و همان متن غلط شایع شده است در همه جا و برای ما در کشورهایی که شیعه در اقلیت است مشکل درست می کند. لذا قدیمی ترین متن که معتدل هم هست و از نظر سند هم مشکلی ندارد، در این کتاب منتشر کردیم».(30)
4 – 6– در نشست علمی تحريف شناسی عاشورا در مدرسۀ عالی امام خمینی قم نیز چنین گفته اند:
«كلمه «جاهدت» بار مثبت دارد و به جنگيدن در راه خدا معنا می شود، در حالی كه اين مفهوم اشتباه و غلط است و در متون خطی زيارت عاشورا اين كلمه «جاحدت» و يا «حاربت» بوده است.»(31)
به این ترتیب در بازۀ زمانی بیش از بیست سال(32) این ادعا بارها تکرار شده است.از آنجا که نامبرده به صورت جدی به عاشورا پژوهی اشتغال دارند، احتمالاً با جست و جویی بیشتر، موارد دیگری نیز از تکرار همین ادعا به دست خواهد آمد.
خلاصۀ ادعاهای استاد صحتی:
اکنون به بررسی انبوهی از ادعاهای مختلف موجود در سخنان ایشان دربارۀ تحریف در زیارت عاشورا می پردازیم. چنان که ملاحظه شد، ادعاهای آقای صحتی در این خصوص را می توان این گونه تقسیم بندی کرد:
ادعای اول: لفظ جاهدت صحیح نیست، چون کلمه جهاد و مشتقاتش همواره در معنای مثبت و مقدس به کار می رود و دشمنان امام حسین(ع) جهاد نکرده بودند. واژۀ جهاد در فرهنگ اسلامی هیچ جا بار منفی ندارد.
ادعای دوم: به جای جاهدت، جاحدت صحیح است و راوی کلام امام را اشتباه شنیده و مرتکب تحریف و اشتباه فاحش شده است.
ادعای سوم: به جای جاهدت، حاربت صحیح است. این واژه در کتاب کامل الزیارات آمده و این کتاب صد سال پیش از مصباح شیخ طوسی نوشته شده است و نزدیک ترین سند به زمان صدور زیارت عاشورا است. در میان منابع قدیمی و متقدم نیز تنها مصباح شیخ طوسی عبارت «جاهدت» را آورده است.
ادعای چهارم: در زمان شیخ عباس قمی، کامل الزیارات چاپ نشده و خطی بود. شیخ عباس این کتاب را نداشت، لذا از مصباح المتهجد شیخ طوسی استفاده کرد. نسخۀ شیخ عباس نیز [از مصباح شیخ طوسی] مخدوش بوده و در متون خطی زیارت عاشورا، فقط «جاحدت» یا «حاربت» بوده است.
این چهار ادعا، مهمترین نکاتی است که در سخنان جناب آقای صحتی به چشم می خورد. اکنون به بررسی دقیق این موارد خواهیم پرداخت.
5 – ادعای تحریف در بوته نقد
5 – 1 – نقد و بررسی ادعای اول
ادعای اول از دو جنبه قابل بررسی است. یکی آن که آیا واقعا واژۀ جهاد همواره – در لغت و فرهنگ اسلامی – معنای مثبت و مقدس دارد؟ دوم آن که اگر پاسخ به این سوال منفی است، منظور از «جاهدت» در زیارت عاشورا چیست؟
5 – 1 – 1 – واژه جهاد در لغت عرب:
کلمۀ جهاد برگرفته از ریشۀ «جهد» به معنی به سختی افکندن و تلاش کردن است. جهاد با دشمن نیز از این رو چنین نامیده شده که انسان خود را در مقابله با او به سختی می افکند و تلاشش را جهت مغلوب کردن دشمنش به کار می گیرد.چنان که در منابع کهن و معتبر لغت عرب وارد شده است، جِهاد به معنی جنگ با دشمنان است.(33) سید علی خان مدنی با صراحت بیشتری این مطلب را باز کرده و گفته است:
و جاهد العدو جهادا: بذل کل منهما جهده ای طاقته فی دفع صاحبه.(34)
با دشمن جهاد کرد یعنی هر یک از آن دو [گروهِ دشمن یکدیگر] تلاش و توان خود را برای دفع دیگری به کار گرفت.
بنابراین، اصل جهاد، به معنای جنگیدن با مطلق دشمن است، و لزوماً به معنای جهاد مقدس و جنگ با دشمنان اسلام نیست؛ اگرچه به دلیل این که مسلمانان با مشرکان می جنگیدند و کلمۀ جهاد نیز دربارۀ مسلمانان به کار می رفت، اکثر استعمالات این واژه – و نه همۀ آن، چنان که خواهد آمد – مربوط به جهاد با دشمنان اسلام است، اما این از معنای لغوی آن نمی کاهد.
برخی بزرگان نیز به این امر اشاره کرده و اتفاقاً عبارت مورد نظر در زیارت عاشورا را نیز مثال زده اند. از جمله آیت الله شهید سید محمد صدر فرموده اند:
«واضح است که تلاش کردن در راه اهداف متعددی است که قابل شمارش نیست. مثلاً تاجر تلاشش را برای سود به کار می بندد، مریض برای شفا تلاش می کند و دانشمند برای فهم دانش های ژرف کوشش می نماید. و همچنین، دشمن در جنگ، تلاش و توانش را در راه تسلط بر دشمن خود به کار می گیرد. و معنای جهاد در اسلام از همین جاست که همان جهاد در راه خدای متعال است. اما صحیح از لحاظ لغوی این است که این مفهوم وسیع تر از این سخن است؛ چرا که توان و طاقتی که دشمن اسلام به کار می گیرد نیز بدون تردید مصداقی برای مفهوم لغوی جهاد است؛ از همین رو در دعا آمده است که خدایا گروهی را که با امام حسین(ع) جهاد کردند لعنت کن».(35)
همچنین میرزا ابی الفضل طهرانی (م 1316 ق) در شرح معروف خود بر زیارت عاشورا می نویسد:
«مجاهده: مأخوذ از جهد بمعنى رنج است، و كنايه از مطلق جنگ كردن است چه بر وجه مشروع باشد و چه بر وجه باطل، چنانچه در اين مقام است».(36)
علامۀ محقق و مدقق، ابوالمعالی کلباسی (م 1315 ق) نیز در بحث پیرامون اختلافات نقل کامل الزیارات و مصباح المتهجد، به تفصیل به توضیحات لغوی و اصولی دربارۀ این واژه پرداخته و این پندار را که جهاد به معنی جنگ با کفار است و واژۀ جاهدت باید از اشتباهات راوی باشد را رد کرده اند. ایشان نیز جهاد را به معنای لغوی آن حمل کرده و به اشکالی در این زمینه نیز پاسخ گفته اند.(37)
بنابراین روشن است که از منظر واژه شناسی، ادعای جناب آقای صحتی کاملاً نادرست است و واژۀ جهاد لزوماً ارتباطی به جنگ مقدس و جنگ مسلمانان با کفار ندارد، و استفاده آن برای دشمنان اسلام نیز از لحاظ لغت بی ایراد است، هر چند این استعمال به مراتب کمتر از مورد عکس آن باشد.
5 – 1 – 2 – واژۀ جهاد در فرهنگ اسلامی:
در سخنان آقای صحتی، ملاحظه کردیم که ایشان معتقدند که جهاد «همیشه بار مثبت داشته و هیچ جا بار منفی ندارد» و «همیشه باری از قداست را به دوش خود حمل کرده است».
نگارنده در اینجا از بررسی واژه جهد و تمام مشتقات آن که هزاران بار در روایات و متون با معنای منفی نیز به کار رفته چشم پوشی می کند، و صرفاً مواردی از برخی استعمالات قرآنی، روایی و تاریخی این واژه را در باب مفاعله (جاهَدَ – مُجاهِد) و به معنای منفی بر می شمارد که آشکارا نقض ادعای جناب استاد صحتی است:
مورد اول: در قرآن کریم، دو مرتبه این واژه حتی برای تلاش جهت مشرک کردن دیگران نیز استعمال شده است. خداوند متعال در سورۀ عنکبوت می فرماید:
«وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا»(38)
چنان که در سورۀ لقمان نیز می فرماید:
«وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا»(39)
چنان که واضح است، در این دو آیه، خداوند همین کلمه را در باب مفاعله، برای تلاش کردن پدر و مادر مشرک، جهت شرک ورزیدن فرزندشان استعمال کرده است. نه تنها در معنای منفی به کار رفته که مربوط به بدترین گناه ممکن است.
مورد دوم: امام صادق(ع) فرموده اند:
أربع لا يخلو منهن المؤمن أو واحدة منهن ، مؤمن يحسده وهو أشدهن عليه، ومنافق يقفو أثره، أو عدو يجاهده أو شيطان يغويه.
چهار چیز است که مؤمن بدون آنها – یا بدون یکی از آنها – نخواهد بود. مؤمنی که به او حسد ورزد، و این شدیدترین آن موارد است. منافقی که به دنبال [نقطه ضعف] او باشد، یا دشمنی که با او جهاد کند یا شیطانی که فریبش دهد.(40)
در این روایت شریفه، فعل «یجاهده» مربوط به کلمه «عدو» است و کار جهاد را آن عدو علیه مؤمن انجام می دهد. به این ترتیب این فعل در همان باب مورد نظر، برای دشمن مؤمن به کار رفته و عمل او جهاد قلمداد شده است.
مورد سوم: امام صادق(ع) در روایتی دیگر، مشابه همین سخن را از رسول خدا نقل کرده اند که در چهارمین مورد آن چنین آمده است: کافر یری جهاده (کافری که جنگ با او را خواهد)(41)
علامۀ مجلسی در شرح عبارت مورد نظر می فرمایند:
أو كافر يرى جهاده، أي لازما فيضره بكل وجه يمكنه.
یا کافری که [آن کافر] جهادش را لازم بداند، پس به هر شکل ممکن به او ضرر برساند.(42)
مشابه همین سخن را ملاصالح مازندرانی نیز در شرح اصول کافی فرموده و عبارت جهاد کردن را در شرح حدیث برای فرد کافر آورده است.(43)
مورد چهارم: همین روایت با الفاظی مشابه از امام باقر(ع)، در مصادری دیگر آمده که تصریح بیشتری دارد، و راه را بر هر تأویل و توجیهی نسبت به لفظ حدیث می بندد. آن حضرت می فرمایند:
والرابعة: كافر بالذي آمن به يرى جهاده جهادا
چهارمین [بلای مؤمن این است:] کافری به آنچه که او به آن ایمان دارد، که جهاد با او را جهاد می شمارد.(44)
تعبیر وارد شده در این روایت قابل توجه است. به این ترتیب که امام باقر(ع) فرموده اند که شخص کافر، جهاد کردن (مطلق جنگیدن) با فرد مؤمن را جهاد (جهاد فی سبیل الله) می شمارد. به این ترتیب اصل جنگ کافر با مؤمن نیز می تواند جهاد نامیده شود، چنان که آن کافر، در خیال خود می تواند آن را جهاد در راه خدا بداند.
مورد پنجم: حضرت امام کاظم(ع)، در وصیت طولانی خویش – که ده نفر را بر آن شاهد گرفتند – پس از ذکر برخی اختیارات امام رضا(ع) فرمودند:
«فإن فعلوا غير ذلك فقد خالفوا الله ورسوله وجاهدوه في ملكه».
پس اگر [دیگران] جز این را انجام دهند، با خدا و رسولش مخالفت کرده و با پروردگار در سلطنتش جنگیده اند.(45)
چنان که روشن است، در اینجا نیز امام(ع) فعل جاهَدَ را برای جنگ با خداوند به کار برده اند.
مورد ششم: امیرمؤمنان(ع) در خطبۀ قاصعه، ضمن بیان فلسفۀ حج فرموده اند:
«ولو كان الأساس المحمول عليها، والأحجار المرفوع بها بين زمردة خضراء، وياقوتة حمراء، ونور وضياء لخفف ذلك مسارعة الشك في الصدور، ولوضع مجاهدة إبليس عن القلوب».(46)
اگر پایه ها و بنیان کعبه و سنگ هایی که در ساختمان آن به کار رفته از زمرد سبز، و یاقوت سرخ، و دارای نور و روشنایی بود، دل ها دیرتر به شک و تردید می رسیدند، و مجاهدت شیطان بر قلب ها کمتر اثر می گذاشت.
چنان که ملاحظه می شود، در اینجا، امیرمؤمنان(ع) به صراحت واژه مجاهدت را برای ابلیس به کار برده اند.
مورد هفتم: عمار یاسر در خطبه ای که در جنگ صفین خواند، دربارۀ معاویه چنین گفت:
«يا أهل الاسلام أتريدون أن تنظروا إلى من عادى الله ورسوله وجاهدهما وبغى على المسلمين وظاهر المشركين؟»(47)
ای مسلمانان! آیا می خواهید به مردی بنگرید که با خدا و رسولش دشمنی کرده، با آن دو جهاد نموده، به مسلمانان ستم کرده و مشرکان را یاری نموده است؟
در اینجا نیز عمار یاسر رضوان الله علیه فعل جاهَدَ را برای دشمنان رسول خدا استفاده کرده است.
مورد هشتم: در نقل های تاریخی آمده که هنگامی که محل بن خلیفه طائی، از شیعیان امیرالمومنین(ع)، نامه هاشم بن عتبة را خدمت آن حضرت آورد، به ایشان سلام کرده و گفت:
«الحمدلله الذي أدى الحق إلى أهله و وضعه موضعه فكره ذلك قوم قد و الله كرهوا نبوة محمد(ص) ثم بارزوه و جاهدوه فرد الله عليهم كيدهم ».(48)
سپاس خدایی را که حق را به اهلش رساند و آن را در جایگاهش قرار داد؛ پس قومی این امر را خوش نمی داشتند که به خدا سوگند از نبوت محمد نیز کراهت داشتند؛ سپس برای جنگ به سوی او رفته و با او جهاد کرده بودند، پس خداوند مکر ایشان را به خودشان بازگرداند.
در اینجا نیز فعل جاهَدَ برای دشمنان رسول خدا استفاده شده است.
به همین مقدار در این خصوص اکتفا می شود. با ملاحظۀ این موارد، کاملاً روشن می شود که ادعای جناب آقای صحتی آشکارا نادرست و خلاف روایات متعدد معصومین و نقل های تاریخی است.
5 – 1 – 3 – نکته ای ادبی:
به غیر از آن چه بیان شد، تذکر به نکته ای ادبی نیز خالی از لطف نیست. لفظ جاهدت، می تواند بر حسب اعتقاد دشمنان امام حسین(ع) نیز بیان شده باشد؛ به این ترتیب که مقصود از این عبارت، فارغ از آن چه که گذشت، این باشد که خداوندا کسانی که به نیت جهاد با امام حسین(ع) با ایشان جنگیدند را لعنت کن.
این نکته از آن رو قابل توجه است که در واقع نیز تمام آن اشقیاء و ظالمان، با کشتن سرور و سالار شهیدان، به خیال خام خود به دنبال رضای الهی بوده اند! چنان که در روایت شریفه از امام سجاد(ع) آمده که «همۀ دشمنان امام حسین(ع) در روز عاشورا، با کشتن ایشان به خدا تقرب می جستند.»(49)
روشن است که این تقرب حقیقت نداشته اما گمان آنان بوده و عبارت امام(ع) نیز بر اساس اعتقاد آنان بیان شده است. چنان که در روایتی دیگر امام صادق(ع) ، ضمن حدیثی مفصل دربارۀ بعضی از دشمنانشان در برخی شهرها فرموده اند که «آنان جنگ با اهل بیت رسول خدا (ص) را جهاد می دانند.»(50)
در قرآن کریم نیز در مواردی مختلف، بر اساس اعتقادات باطل افراد و به گمان ایشان مطالبی بیان شده است. چنان که در آیات متعددی ضمائر مربوط به افراد عاقل، برای بت های بی جان به کار رفته است. یا آن که حجت مشرکان بی اساس قلمداد شده است. (حجتهم داحضة عند ربهم)؛ حال آن که برای جمع غیر عاقل نباید از الفاظی که برای عاقلان به کار می رود استفاده کرد، همچنین اساساً اعتقاد مشرکان نیز حجت نامیده نمی شود، بلکه چنان که بسیاری از مفسران گفته اند، خداوند در این گونه آیات بر حسب معتقدات آنان سخن گفته است.
بنابراین، گذشته از این که استعمال جهاد برای جنگ اهل باطل نیز ایرادی ندارد و در روایات و حتی قرآن، در معنای منفی نیز استعمال شده است، باید گفت اشکالی ندارد که در عبارت زیارت عاشورا نیز بر حسب معتقد ظالمان و دشمنان سیدالشهداء (ع)، از جنگیدن آنان که نیت جهاد را هم داشتند، با این عبارت یاد شود.
5 – 2 – نقد و بررسی ادعای دوم
جناب آقای صحتی با اشاره به تحریف راویان و اشتباه فاحش ایشان، بیان کرده اند که لفظ صحیح جاحدت بوده است. در پاسخ به این ادعا باید گفت:
اولاً، نکته ای که ایشان از آن غفلت کرده، این است که اساساً فعل «جَحَدَ» در لغت عرب هرگز به باب مفاعله برده نمی شود. به این ترتیب، ما اصلاً در زبان عربی فعل «جاحَدَ» و مصدر «مُجاحَدَة» یا «جحاد» نداریم. اگر ایشان نشانی از این استعمال در کتب معتبر لغت دارند بیاورند.
چنان چه موارد انگشت شماری از چنین موردی در برخی کتب نیز دیده شود، بدون شک حمل بر تساهل کاتب خواهد شد، چرا که اساساً چنان فعل و مصدری در زبان عرب مرسوم نیست.«انکار کردند و عناد ورزیدند» که جناب آقای صحتی به عنوان معنای فعل «جاحَدَت» آورده اند، معنی فعل ثلاثی مجرد این ریشه است و به چنان شکلی صرف نمی شود. به عبارت دیگر، «جَحَدَ» به آن معناست که ایشان گفته اند و نه «جاحَدَ».
ثانیاً، اگرچه ما فارسی زبان ها به استثنای فرائض دینی و قرائت نماز و قرآن، عادتاً تفاوتی بین مخارج حروف قائل نمی شویم، اما پذیرفتن چنین امری برای عرب های صدر اسلام و یاران خاص ائمه: بی اندازه دشوار است.
اعراب به روشنی هر چه تمام تر، تفاوت ادای دو کلمه «جاحَدَت» و «جاهَدَت» را می فهمیدند و ممکن نیست که راویانی در آن درجه از وثاقت و اعتبار – راویان زیارت شریفۀ عاشورا – مرتکب چنین خطایی بشوند.
نگارنده در اینجا فرصت را مغتنم می شمارد، تا پاسخی کوتاه به بحث سند زیارت نیز عرضه کند. چنان که در مورد پنجم از سخنان آقای صحتی مشاهده شد، ایشان در ترجیح روایت کامل الزیارات بر روایت مصباح شیخ طوسی، دربارۀ روايت كامل الزیارات چنین آورده اند که «از نظر سند هم مشکلی ندارد.»
چون سخن ایشان در مقام ترجیح است، چنین می نماید که معتقد به عدم صحت سندی روایت مصباح شیخ طوسی هستند. این در حالی است که روایت شیخ طوسی نیز صحیح السند است. بزرگان بسیاری در این زمینه به تفصیل بحث کرده اند. از جمله، رجالی کبیر حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی، در مطلبی با عنوان «سند زیارة عاشوراء» پس از بحثی مفصل دربارۀ سند این زیارت در مصباح شیخ طوسی، چنین فرموده اند: «پس نتیجه این است که این طریق برای زیارت عاشورا صحیح است.»(51)
5 – 3 – نقد و بررسی ادعای سوم
خلاصۀ این ادعا دو مطلب مهم بوده است. یکی آن که نویسندۀ کامل الزیارات به زمان صدور روایت نزدیک تر، و در نتیجه مطلب او معتبرتر است؛ دوم آن که در میان منابع متقدم تنها شیخ طوسی لفظ جاهدت را آورده است.در پاسخ باید گفت:
5 – 3 – 1 – تفاوت قدمت نسخ مصباح المتهجد و کامل الزیارات:
گرچه اصل کتاب کامل الزیارات حدود صد سال پیش از کتاب مصباح المتهجد نوشته شده، اما آن چه امروز در دست ماست باید ملاک داوری باشد؛ در میان نسخی که از این دو کتاب به دست ما رسیده است، تفاوت های آشکاری به چشم می خورد.
قدیمی ترین نسخۀ کتاب کامل الزیارات، مربوط به قرن نهم است.(52) حال آن که قدیمی ترین نسخۀ موجود از مصباح المتهجد شیخ طوسی در سال 502 قمری کتابت شده است.(53) در این نسخه – چنان که تصویر آن در ادامه خواهد آمد – عبارت به همان شکل صحیح «جاهدت» وارد شده است. همچنین در نسخ کهن دیگر مصباح المتهجد و مختصر المصباح (مصباح الصغیر) نیز به همین صورت است.به عنوان مثال می توان به نسخۀ این کتاب که در سال 578 قمری کتابت شده اشاره نمود.(54) همچنین نسخۀ غیاث الدین استرآبادی از مصباح المتهجد نیز موجود است(55) که از ارزشمندترین و با اصالت ترین نسخه های مصباح به شمار می رود. این نسخه گرچه در سال 912 قمری کتابت شده، اما مقابله ای متصل با نسخۀ شیخ طوسی دارد، لذا از اعتبار ویژه ای برخوردار است و حتی به دلیل مقابلۀ صحیح و معتبرش می توان آن را از نسخۀ کتابخانۀ آستان قدس نیز که فاقد مقابلۀ متصل و صحیح است و کاتب آن نیز چندان شناخته شده نیست، معتبرتر دانست.
به این ترتیب، اساساً نقل های این دو کتاب با توجه به آنچه که از نسخ ایشان بر جای مانده، قابل مقایسه نیستند، و نقل شیخ طوسی یقیناً ترجیح خواهد داشت.
5 – 3 – 2- اختلاف در نسخ کامل الزیارات:
نکته مهم دیگر این است که در نسخه های کتاب شریف کامل الزیارات نیز در این خصوص اختلاف وجود دارد. اگرچه در اکثر نسخه ها، عبارت به شکل «حاربت» آمده است، اما در برخی از نسخ این کتاب به جای حاربت، کلمۀ «جاهدت» وجود دارد.
از قضا، مرحوم علامۀ امینی که کامل الزیارات را با تصحیح خود و مقابله با نسخه هایی متعدد به چاپ رساند، در جای جای عبارات، به نسخه بدل ها نیز اشاره کرده و اختلاف الفاظ را نوشته است. از جمله، علامه در همین نقل زیارت عاشورا، در تعلیق بر واژه «حاربت»، کلمۀ «جاهدت» را در حاشیه کتاب آورده است که نشان از اختلاف نسخ کامل الزیارات در این خصوص است تصویر این صفحه از کتاب کامل الزیارات با تعلیق ایشان در اینجا ارائه می شود:

کامل الزیارات با تعلیق و تصحیح علامه امینی، مطبعه مرتضویه نجف / 178
همچنین استاد شیخ جواد قیومی نیز که سال ها پس از علامۀ امینی کامل الزیارات را تحقیق کرده اند، بر کلمۀ «حاربت» حاشیه ای زده و در پاورقی نوشته اند که در نسخۀ بدل، «جاهدت» آمده است.(56) در چاپی از کامل الزیارات که با تحقیق آقای بهراد جعفری منتشر شده نیز در حاشیۀ همین کلمه آمده که «در برخی نسخه ها جاهدت است».(57)
در اینجا به عنوان نمونه، تصویر یکی از نسخ کامل الزیارات را در این خصوص ارائه می کنیم:

کامل الزیارات، نسخۀ خطی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی به شماره 1257، کتابت 1093 قمری
در اینجا درصدد این نیستیم که بگوییم در نقل کامل الزیارات نیز عبارت جاهدت باید صحیح باشد؛ زیرا همان طور که بیان شد، در اکثر نسخ کامل الزیارات عبارت حاربت وارد شده است.(58) بلکه سخن در این است که در مقابل نسخ کهن مصباح شیخ طوسی که اختلافی در نقل زیارت عاشورا ندارند، نسخ کامل الزیارت با اختلاف قابل توجه در تاریخ کتابت آنها نسبت به نسخ مصباح، حداقل در برخی موارد، در این کلمۀ مشخص و مورد بحث دارای اختلاف هستند. بنابراین ترجیح دادن نقل کامل الزیارات به مصباح شیخ طوسی، آشکارا غیر منطقی و بی وجه است.
ناگفته نماند که استاد صحتی، در اسفند ماه 1394 فایلی چهار صفحه ای را با عنوان «متن مصحح زیارت عاشورا به تصحیح علامه امینی» تهیه کرده و تاکنون پنج بار نیز این فایل را در در ایام عزای سالار شهیدان در کانال تلگرام خود منتشر کرده اند. محتوای این فایل، زیارت عاشورای کامل الزیارات با تصحیح علامه امینی و مشخص کردن اختلاف نسخ توسط آن بزرگوار است. علامۀ بزرگوار در موارد متعددی در متن زیارت عاشورا، از جمله کلمۀ جاهدت – چنان که تصویر کتاب ارائه شد – حاشیه زده و نسخه بدل ها را آورده است. جالب است که استاد صحتی نیز این مطلب را عیناً از تصحیح علامه نقل کرده و تمام این موارد را آورده اند، به جز مورد «جاهدت» که تصریح علامۀ امینی بر اختلاف نسخه را در این خصوص، در فایل خود حذف کرده اند!
همچنین تذکر به این نکته نیز خالی از لطف نخواهد بود که علامۀ امینی بزرگوار، با وجود آن که کامل الزیارات را در اختیار داشته و خود نیز به تصحیح آن همّت کردند، اما در کتاب شریفشان به نام «أدب الزائر لمن یَمَّمَ الحائر»، زیارت عاشورا را به نقل از مصباح المتهجد شیخ طوسی و با همان لفظ جاهدت آورده اند. تعبیر والای علامه امینی دربارۀ سند این زیارت – به روایت شیخ طوسی – چنین است: «بسندها القدسی الذهبی فی حدیث رواه شیخ الطائفة و السید فی مصباحهما».(59)
5 – 3 – 3 – آیا تنها شیخ طوسی لفظ جاهدت را آورده است؟
ملاحظه کردیم که به گفتۀ جناب آقای صحتی، در میان متقدمان، تنها شیخ طوسی است که لفظ جاهدت را ذکر کرده است. این ادعا کاملاً نادرست است.
پیش از شیخ طوسی و پس از آن بزرگوار، عده ای از بزرگان شیعه زیارت عاشورا را ذکر کرده اند و نقل همه آنان همان نقلی است که امروزه از شیخ طوسی در اختیار داریم و لفظ جاهدت نیز در آن وجود دارد. اصطلاح متقدمان، به بزرگان پیش از محقق حلی اطلاق می شود؛ در میان این افراد، به غیر از ابن قولویه و شیخ طوسی، سه نفر دیگر زیارت عاشورا را نقل کرده اند که همگی مطابق نقل شیخ طوسی هستند. این چهار نفر عبارتند از:
شیخ مفید (م 413) در المزار الکبیر، سبزواری (م قرن ششم) در ذخیرة الآخرة، ابن مشهدی (م قرن ششم) در المزار؛ نزدیک به همان عصر، سید بن طاووس (م 664) نیز در مصباح الزائر به همین شکل عمل کرده است. (60)
نکته قابل توجه این است که همه این بزرگواران، به نسخ کهن کامل الزیارات نیز دسترسی داشته و با این وجود نقل شیخ طوسی را ترجیح داده اند. برخی از ایشان حتی به ویژگی نسخه های خود نیز اشاره کرده اند. از جمله سید بن طاووس، در بحث از زیارت امام حسین(ع) ، روایتی را از کامل الزیارات نقل و تصریح می کند که خط شیخ طوسی بر نسخۀ کامل الزیارات در دسترس ایشان وجود دارد. (61)
به احتمال قریب به یقین، نسخه ای که نزد سید بن طاووس بوده، نسخۀ شخص ابن قولویه بوده است؛ چرا که اندکی پس از سید بن طاووس، برادرزادۀ ایشان (سید عبدالکریم بن طاووس) روایتی را از نسخه ای از کامل الزیارات نقل می کند که خط ابن قولویه بر آن بوده و در تاریخ 366 قمری (سه سال پیش از رحلت ابن قولویه) کتابت شده است.(62)
به گمان قوی، این باید همان نسخۀ پیش گفته باشد، که پس از سید بن طاووس به تملک برادرزاده اش درآمده است.
در اینجا ذکر این نکته نیز بی مناسبت نیست: از اعراض عالمان شیعه از نقل ابن قولویه و اعتماد تمام آنان به نقل شیخ طوسی، می توان یکی از این دو احتمال را در نظر داشت؛ یکی آن که اساساً نقل نسخ کهن کامل الزیارات که نزد متقدمان شیعه بوده نیز مانند نقل شیخ طوسی بوده و تفاوت خاصی با آن نداشته است.
دوم آن که نسخ کامل الزیارات به دلائلی چون تقیه و، … مورد تصرف قرار گرفته و مواردی در آن تغییر کرده است. به این ترتیب، عالمان متقدم شیعه که از این تغییر اطلاع داشتند، روایت را نه از آن کتاب، که از کتاب شیخ طوسی نقل کرده اند که مورد تغییر و تصرف واقع نشده بود.
جالب این است که این ترجیح تنها به متقدمان محدود نمی شود؛ به عنوان مثال علامۀ مجلسی، چه در زادالمعاد و چه در تحفة الزائر، سند زیارت عاشورا را به نقل از کامل الزیارات می آورد، اما هنگام نقل متن، متن شیخ طوسی را ترجیح داده و آورده است. عملکرد ایشان را نیز می توان بر همین احتمال اخیری که بیان شد حمل کرد.
همچنین با تأمل در همین احتمال دوم، پاسخ آنچه آقای صحتی در مورد شماره 5 سخنانشان گفته و تلویحاً به فقرات پایانی زیارت عاشورا اشاره کرده اند نیز روشن می شود.
در اینجا ناگفته نگذارم که خود استاد بزرگوار صحتی سردرودی نیز در کتاب «چهل حدیث کربلا» به همین شکل عمل کرده اند و به استثنای تغییر در کلمه جاهدت – که آن را به حاربت تبدیل کرده اند– تمام باقی متن را از مصباح المتهجد آورده اند نه از کامل الزیارات.
قابل توجه است که پس از علماء بزرگواری که نام ایشان ذکر شد، نقل عالمان والامقام دیگر شیعه که زیارت عاشورا را نقل کرده اند نیز مطابق روایت شیخ طوسی بوده و نقل ایشان فقرات پایانی زیارت را هم شامل می شود. شهید اول و علامۀ حلی دو نمونه از این عالمان هستند.(63) در خور توجه است که علامۀ حلی به اختصار کتاب مصباح المتهجد همت نموده و نقل ایشان نشان می دهد که در سال723 – سال کتابت منهاج الصلاح – نسخه های معتبر مصباح المتهجد که نزد علامۀ حلی بود، متن کامل زیارت را در خود داشته و واجد فقراتی بوده اند که استاد صحتی – چنان که خواهد آمد – مدعی افزوده شدن آنها در دوران صفویه هستند.
5 – 4 – نقد و بررسی ادعای چهارم
چنان که ملاحظه شد، ادعای چهارم خود شامل چند بخش است. یکی آن که در زمان شیخ عباس قمی کامل الزیارات چاپ نشده بود و خطی بود. دوم آن که شیخ عباس قمی کامل الزیارات را نداشت و ندیده بود؛ لذا از مصباح شیخ طوسی نقل می کرد. سوم آن که نسخۀ شیخ عباس [از مصباح طوسی] مخدوش است. چهارم آن که در نسخ خطی، تنها دو شکل «جاحدت» و «حاربت» وارد شده است.
5 – 4 – 1 – آیا کامل الزیارات در زمان شیخ عباس قمی چاپ نشده بود؟
اولاً آن که ادعای چاپ نشدن کامل الزیارات در زمان شیخ عباس قمی نادرست است. محدث قمی رضوان الله علیه، ذیل عنوان ابن قولویه در کتاب الکنی و الالقاب، دربارۀ کامل الزیارات چنین می فرمایند:
«من مصنفاته کتاب کامل الزیارات و هو کتاب نفیس طبع فی هذا الزمان».
از مصنفات ایشان کتاب کامل الزیارات است. آن کتابی نفیس است که در این زمان به چاپ رسیده است.(64)
همچنین، در الفوائد الرضویة نیز دربارۀ آثار ابن قولویه از جمله کامل الزیارات می فرمایند:
و کتاب الزیارات و کتاب هاى دیگر در فقه و کتاب الزیارات ظاهراً کتاب کامل الزیارة اوست که کتاب بسیار نفیسى است و پیوسته مرجع شیعه و از اصول معروفه است.(65)
ثانیاً فرض کنیم این کتاب اصلاً در زمان شیخ عباس قمی هم به چاپ نرسیده بود؛ اما وجود نسخ متعدد خطی آن غیر قابل انکار است. از همین رو خود محدث قمی نیز فرموده اند که این کتاب «پیوسته مرجع شیعه» است. به این ترتیب، حتی ادعای خطی بودن کتاب نیز کمکی به جناب آقای صحتی نخواهد کرد. خصوصاً که مرحوم شیخ عباس قمی، در تألیفاتشان از نسخ متعدد خطی نیز بهره برده اند و فردی نبوده اند که به کتب خطی بی اعتنا باشند یا دسترسی به آن نداشته باشند.
ثالثاً کامل الزیارات با تحقیق مرحوم علامۀ امینی، سه سال پیش از رحلت محدث قمی در نجف توسط مطبعۀ مرتضویه به چاپ رسیده و محدث قمی در آن زمان ساکن نجف بوده است.(66) اگر حتی شیخ عباس قمی نسخ خطی کامل الزیارات را هم نداشت، با توجه به این که طبق ادعای آقای صحتی، نسخۀ مصباح ایشان نیز مخدوش بوده، لازم بود پس از انتشار کامل الزیارات، نسبت به اصلاح مفاتیح الجنان اقدام کنند که چنین کاری انجام نشده است.
5 – 4 – 2 – آیا شیخ عباس قمی کامل الزیارات را در اختیار نداشت؟
پاسخ این سؤال تنها در گرو ورق زدن مفاتیح الجنان و دیگر آثار محدث قمی است. هر کس اندک آشنایی با آثار ایشان داشته باشد، و حتی اگر یکبار مفاتیح را ملاحظه کرده باشد، انبوه نقل های شیخ عباس قمی از کامل الزیارات را خواهد دید.
محدث قمی در آثار خود، ده ها بار روایات ابن قولویه را – که از کامل الزیارات بوده است – نقل کرده اند. در موارد بسیاری، ضمن نقل روایت ابن قولویه، نام کتاب کامل الزیارات یا دیگر عناوینی که این کتاب به آن مشهور بوده را نیز آورده اند. به عنوان مثال:
در مفاتیح الجنان (که هفده بار روایات ابن قولویه در آن نقل شده است) هفت بار صریحاً نام کتاب کامل الزیارات آمده(67) و دو بار نیز از این کتاب با عنوان مزار ابن قولویه یاد شده است.(68) همچنین در منتهی الآمال حداقل شش بار از کامل الزیارات یاد و نقل شده است.(69)
نام و نقل از کامل الزیارات همچنین در وقائع الایام، رسالۀ تتمیم تحیة الزائر و نفس المهموم و هدیة الزائرین شیخ عباس قمی نیز آمده است.(70) تاریخ تألیف تتمیم تحیة الزائر، ماه رجب سال 1320 است که در آن هنگام محدث قمی 26 ساله بودند.(71) به این ترتیب ایشان از عنفوان جوانی به کتاب کامل الزیارات دسترسی داشته اند.
چنان که گفته شد، نقل از کامل الزیارات در نفس المهموم نیز آمده است. خود جناب آقای صحتی در مصاحبه ای گفته اند که شیخ عباس قمی «در ایام جوانی و اوائل نویسندگی اش کتاب نفس المهموم را نوشته بود».(72)
البته تعبیر آقای صحتی دربارۀ تألیف نفس المهوم دقیق نیست. شیخ عباس قمی هنگام تألیف این کتاب 41 سال سن داشته و این اثر نیز مربوط به اوائل نویسندگی ایشان نبوده است. محدث قمی حداقل از بیست سال پیش از تألیف نفس المهموم، با نگارش رسالۀ «الفوائد الرجبیة» در 1315 قمری و سپس کتاب «مقامات العلیة فی موجبات السعادة الابدیة» در سال 1317 نویسندگی را آغاز کرده بودند. پس از این آثار نیز کتب ارزشمندی را چون هدیة الزائرین و سبیل الرشاد (هر دو در 1322)، گناهان کبیره و صغیره (1327)، شرح حکم نهج البلاغة (1328)، وقائع الایام (1331)، الفصول العلیة و مختصر الشمائل المحمدیة (هر دو در 1332) و الفوائد الرضویة (1333) پیش از نفس المهموم به نگارش در آوردند.
برخی از این موارد همچون الفوائد الرضویة از آثار درخشان محدث قمی است.
سخن کوتاه، ادعای آقای صحتی در این مورد کاملاً نادرست است و شیخ عباس قمی در تمام عمر علمی خود، کتاب کامل الزیارات را در دسترس خویش داشته است؛ با این وجود، همچون دیگر بزرگان و عالمان شیعه، زیارت عاشورا را مطابق نقل شیخ طوسی آورده است.
5 – 4 – 3 – آیا نسخۀ مصباح شیخ عباس قمی مخدوش بوده است؟
ملاحظه شد که جناب آقای صحتی به موارد پیشین نیز بسنده نکرده و ادعای مخدوش بودن نسخۀ شیخ عباس قمی را در نقل زیارت عاشورا کرده اند. منظور ایشان چنان که روشن است، نسخۀ مصباح شیخ طوسی است. به این ترتیب ایشان معتقدند که بر اثر مخدوش بودن نسخۀ شیخ عباس قمی، «همان متن غلط [با عبارت جاهدت] شایع شده است». همچنین، ادعا کرده اند که در متون خطی، جاحدت و حاربت آمده و نه جاهدت.
جهت بررسی این دو ادعا، کافی است به برخی از معتبرترین نسخ خطی مصباح شیخ طوسی، یا مختصر مصباح ایشان، رجوع کنیم. در همه این نسخ همان عبارت «جاهدت» آمده است. در اینجا به عنوان نمونه، سه مورد از قدیمی ترین و معتبرترین نسخ مصباح و مختصر مصباح را ارائه می کنیم:
الف) عبارت جاهدت الحسین در مصباح المتهجد، نسخۀ شماره 3322 کتابخانۀ آستان قدس رضوی، کتابت 502 قمری:

ب) عبارت جاهدت الحسین در قدیمی ترین نسخۀ مختصر المصباح، نسخۀ شماره 13547 کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، کتابت 578 قمری:

ج) عبارت جاهدت الحسین در نسخۀ غیاث الدین استرآبادی که به صورت متصل با نسخۀ شیخ طوسی مقابله شده است:

نتیجه آن که برخلاف ادعای جناب آقای صحتی، نسخۀ شیخ عباس قمی هرگز مخدوش نبوده است. بلکه ایشان اصیل ترین متن زیارت عاشورا را انتخاب و در مفاتیح گنجانده اند؛ چنان که عالمان متقدم شیعه نیز در کتب مزار و ادعیۀ خویش چنین کرده بودند.
نگارنده در اینجا سخن از نسخه ها را به پایان می برد و همچنین بحث پیرامون فقرات پایانی زیارت عاشورا را – که جناب آقای صحتی به آن اشاره ای داشتند – خارج از موضوع این نوشتار می داند. لازم به یادآوری است که استاد صحتی بر این باور هستند که فقرات پایانی زیارت عاشورا، از دوران صفویه پدید آمده است! چنان که گفته اند: «عبارات لعن امروزی در دوران صفویه به آن افزوده شده است».(73)
مختصر رجوعی به ده ها نسخۀ خطی پیش از دوران صفویه و حتی نسخ کهن مصباح المتهجد، مختصرالمصباح، مزار مفید و… نادرستی این ادعا را نشان می دهد.(74) در این زمینه و جهت پاسخ به مدعیان تحریف در چند دهۀ گذشته، پژوهش هایی مفصل و محققانه نیز انجام شده و این مهم به روشن ترین وجهی با اسناد و مدارک متقن به اثبات رسیده است.(75)
فرجام سخن
چنان که ملاحظه شد، در زیارت عاشورا کمترین تحریفی رخ نداده است. نه راوی کلامی را اشتباه شنیده، نه در نسخه ای به غلط آمده و نه ادعای همواره مثبت بودن کلمه جهاد ابداً پذیرفتنی است. همچنین، روشن شد که مواردی که دربارۀ شیخ عباس قمی رضوان الله علیه بیان شده نیز چه اندازه نااستوار است.
استاد صحتی خود بر این باور هستند که صحبت از امام حسین(ع) یک امر اصولی است و امامت از اصول مذهب است و به این ترتیب قاعدۀ تسامح در ادله سنن را دربارۀ برخی روضه ها و اخبار مقاتل ناروا می دانند.(76) ما فارغ از نادرستی استدلال ایشان، حتماً در حساسیت ویژۀ مباحث مربوط به عاشورا و سالار شهیدان(ع)، با ایشان هم رأی هستیم. لازم است این حساسیت ها، پژوهشگران را از اظهار نظر بدون علم و تحریف واقعیت های تاریخی و علمی دور سازد.
بی گمان با ژرف نگری و دقت نظر در این عرصه، روشن خواهد شد که انبوهی از آنچه تحریف نامیده می شود، به واقع توهم تحریف است و بسیاری از آنچه آسیب شناسی اش می خوانند، خود آسیبی پر خطر است که پیش و بیش از هر چیز نیازمند علاج و آسیب شناسی است.
—————————————————————
- نوری طبرسی، نجم ثاقب 2/ 716.
- عراقی، کنز مخفی/ 11 و 24 .
- طوسی، مصباح المتهجد/781. «تعاهد هذه الزيارة وادع بهذا الدعاء وزر به»
- داستان دفع بلای وبا از شیعیان سامراء و حکم آیت الله سید محمد فشارکی بر وجوب قرائت زیارت عاشورا. بنگرید: زنجانی، الکلام یجر الکلام 1/ 60.
- برای مشاهده تفصیل این دو مورد به ترتیب بنگرید به بیانیۀ مرحوم آیت الله العظمی تبریزی و مرحوم آیت الله العظمی روحانی 1، پس از تشکیکات یکی از فاضلان معاصر در مدرسۀ معصومیه قم به تاریخ 9 /2 /1383 شمسی.
- تبریزی، زیارة عاشوراء فوق الشبهات/ 339. نکتۀ قابل توجه این است که در اینگونه نظرات، سخن صرفاً دربارۀ منکران اصل زیارت عاشورا نیست، بلکه مدعیان هرگونه تحریف در زیارت مشهور را نیز شامل می شود. لازم به ذکر است که چنین فتوایی با غلظت بیشتر، در سایت رسمی آیت الله العظمی روحانی نیز وجود دارد.
- صحتی سردرودی، عاشورا پژوهی/455.
- صحتی سردرودی، همان/471.
- صحتی سردرودی، مقتل الحسین به روایت شیخ صدوق/ 14.
- صحتی سردرودی، کتابشناسی توصیفی انتقادی پیرامون تحریف های عاشورا/159.
- صحتی سردرودی، عاشورا پژوهی/ 461.
- زمخشری،ربیع الابرار و نصوص الاخبار 3/374.
- «زیارت عاشورا؛ بحری ناشناخته است»، گفت و گوی ویژه قدس آنلاین با صحتی سردرودی، دوشنبه 17 آذر 1393.شگفتا که پس از گذشت پنج سال از این مصاحبه، استاد صحتی در کانال تلگرام خود نوشتند:«نویسنده بسیار بعید است که زیارت عاشورا را حدیث قدسی بداند، نمی دانم ممکن است اشتباهی شده باشد یا چون با عنوان روزنامه ای که آن را منتشر ساخته همنام است اضافه شده!».ناگفته پیداست که توجیه ارتباط قدس آنلاین و قدسی بودن زیارت چه اندازه سطحی و ناصواب است. بی گمان اگر بدانیم جناب آقای صحتی دربارۀ بسیاری از سخنانشان – کتاب و مصاحبه – چنین هستند و آنها را پس از انتشار، ناویراسته، پرغلط، نامطبوع و…می دانند، اندکی در پذیرش این ادعاهای مکرر تردید خواهیم کرد.(برای مثال بنگرید به: عاشورا پژوهی/ 16، 453، 486 و 494)
- صحتی سردرودی، عاشورا پژوهی/ 15.
- صحتی سردرودی، عاشورا پژوهی/ 19.
- شوشتری، مستدرک الأخبار الدخیلة 2/ 254 و 3/318.
- عراقی، کنز مخفی/136؛ شبستری، اللؤلؤ النضید/182. لازم به ذکر است که این عالمان بزرگوار کتاب خود را در سال 1359 قمری تأليف کرده اند.
- کلباسی، شرح زیارة عاشوراء/ 214 – 215 .
- آیت الله صانعی، درس خارج فقه (مکاسب محرمة)، درس 98، به تاریخ 31 / 2 / 1381.
- طباطبایی و زردینی،«باهم آیی،راه کاری برای کشف و تصحیح احادیث آسیب دیده»/88.
- موسوی، «نقل های مجعول و مشهور»/ 134 – 135 .
- خبرگزاری رسمی حوزه، تبیین مبانی و پیش نیازهای فهم احادیث، نشست دوره تربیت پژوهشگر علوم حدیث، 24 اسفند 1398، کدخبر: 890647.
- بنگرید: بحارالانوار 98/ 290 – 296؛ زادالمعاد/ 233 – 236؛ تحفة الزائر/421 –
- صحتی سردرودی، چهل حدیث کربلا به ضمیمه زیارت عاشورا/ 76.
- صحتی سردرودی، عاشورا پژوهی/14.
- «تحریف و ترور شخصیت زمینه ساز واقعه عاشورا و شهادت امام حسین7 بود»، گفت و گوی خبرگزاری ایکنا شعبه اصفهان با صحتی سردرودی، تاریخ انتشار 29 آبان 1395، کد خبر: ۳۵۴۶۹۵۳.
- صحتی سردرودی، بازخوانی چند حدیث مشهور درباره عاشورا / 134 – 135؛ عاشورا پژوهی/ 436 –
- صحتی سردرودی، التحریف فی السیرة الحسینیة دراسة فی المظاهر والاشکال، ترجمه حیدر حب الله/ 93 – 94 .
- صحتی سردرودی، تحریف شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین/3.
- صحتی سردرودی، «هفده سال ستیز با تحریفات عاشورا»، مصاحبه با پایگاه روات حدیث، تاریخ انتشار 29 دی 1389.
- صحتی سردرودی، «هدف شناسی قیام عاشورا تحریف شده است»، خبرگزاری رسا، 20 دی 1386، کد خبر: 35748.
- از سال 1372 که آقای صحتی کتاب چهل حدیث را نوشتند و برای اولین بار ادعای تحریف را مطرح کردند، تا سال 1395 که در مصاحبه با ایکنای اصفهان همان حرف را تکرار کرده اند.
- الأزدی، کتاب الماء 1 /274؛ فراهیدی، كتاب العين 3 /386؛ ابن سیده، المحكم و المحيط الأعظم 4/155؛ صاحب بن عباد، المحيط في اللغة 3 / 370؛ فیروزآبادی، القاموس المحيط 1 / 396.
- مدنی، الطراز الاول 5/ 302.
- صدر، ما وراء الفقه 1/ 19.
- طهرانی، شفاء الصدور في شرح زيارة العاشور 2/ 338.
- کلباسی، شرح زیارة عاشوراء/ 214 – 215 .
- عنکبوت: 8.
- لقمان: 15.
- کلینی، الکافی 2/250، حدیث4.
- کلینی، همان 2/249، حدیث2.
- مجلسی، بحارالانوار 65/218؛ مراة العقول 9/312.
- مازندرانی، شرح اصول کافی 9/202.
- کوفی، کتاب المؤمن/ 21؛ طبرسی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار/ 496.
- کلینی، همان 1/317، حدیث15.
- کلینی، همان 4/200، حدیث2؛ شریف رضی، نهج البلاغة (ترجمه دشتی) /276، خطبه 192.
- منقری، وقعة صفین/ 214؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة 4 / 30؛ مجلسی، بحارالانوار 22/458.
- ابن ابی الحدید، همان 14/ 9؛ شامی، الدر النظیم/341.
- صدوق، الأمالی/547، حدیث10.
- صدوق، الخصال / 507، حدیث4.
- شبیری زنجانی، جرعه ای از دریا 1/ 251 – 252 .
- نسخۀ خطی شمارۀ 176، کتابخانۀ آیت الله فاضل خوانساری شهر خوانسار.
- نسخۀ خطی شمارۀ 8822 کتابخانۀ آستان قدس رضوی.
- نسخۀ خطی شمارۀ 13547، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی.
- نسخۀ خطی شمارۀ 93، کتابخانۀ مؤسسۀ آيت الله بروجردی قم. لازم به ذکر است که نسخ ديگری نيز از مصباح المتهجد وجود دارد که برخی از آنها نيز مقابلۀ متصل با نسخۀ شيخ طوسی دارند. جهت رعايت اختصار تنها به ذکر همين موارد اکتفا شده است.
- ابن قولويه، کامل الزيارات، به تحقيق شيخ جواد قيومی، پاورقی/ 331.
- ابن قولويه، کامل الزيارات، به تحقيق بهراد جعفری، پاورقی / 320.
- راقم اين سطور بسياری از اين نسخ را شخصاً ديده است.
- امينی، ادب الزائر لمن يمم الحائر/ 114.
- مفيد، المزار الکبير/263؛ سبزواری، ذخيرةالآخرة /102؛ ابن مشهدی، المزار/484؛ ابن طاووس، مصباح الزائر/ 271.
- ابن طاووس، الدروع الواقية/73. متن عبارت سيد اين است: «روينا ذلك باسنادنا إلى جدي أبي جعفر الطوسي، عن الشيخ المفيد محمد بن محمد بن النعمان، عن شيخه أبي القاسم جعفر بن محمد بن قولويه قدس الله جلاله أرواحهم، من كتابه الذي سماه كامل الزيارات، من نسخة عليها خط جدي أبي جعفر الطوسي.»
- ابن طاووس، فرحة الغری/87، عبارت سيد عبدالکريم اين است: «في مزار ابن قولويه في النسخة التي عليها خطه و تاريخه سنة ست و ستين و ثلاثمائة».
- عاملی، المزار/178-184؛ حلی، منهاج الصلاح/ 446 -450.
- قمی، الکنی والالقاب 1/ 391.
- قمی، الفوائد الرضوية 1/ 149.
- محدث قمی در سال 1352 قمری مجدداً به نجف هجرت کرد.
- قمی، مفاتيح الجنان/ 314 ، 351 ، 482 ، 510 ، 544 ، 568 ، 569.
- قمی، همان/ 427 ، 497 .
- قمی، منتهی الآمال 1 / 801 ، 2 / 271 ، 678 ،1037 ، 1439، 1456.
- قمی، وقائع الايام/ 239؛ يازده رساله/ 256؛ نفس المهموم/ 551؛ هدية الزائرين/ 52 ، 106، 168، 198، 214، 314، 362، 367، 459 .
- قمی، يازده رساله/ 261.
- صحتی سردرودی، «بايد با تحريف مبارزه کنيم»، مصاحبه با هفته نامه حريم امام، شماره 91/ 17.
- صحتی سردرودی، «زيارت عاشورا بحری ناشناخته است»، گفت و گوی ويژه قدس آنلاين با صحتی سردرودی، دوشنبه 17 آذر 1393 .
- فارغ از نسخ معتبر خطی، در منابع رجالی و تاريخی نيز داستانی از شيخ طوسی نقل شده که مؤيد نسخه های معتبر است. در زمان شيخ طوسی، مخالفان به خليفه عباسی وقت شکايت بردند و فقرات پايانی زيارت عاشورا را مستند خود قرار داده بودند. شيخ بزرگوار نيز در محکمه حاضر شد و پاسخ هايی بر اساس تقيه ارائه کرد. بنگريد: شوشتری، مجالس المؤمنين 1 / 481 – 482 ؛ بحرالعلوم، الفوائد الرجالية 3 /238.
- به عنوان مثال مراجعه شود به کتاب ارجمند «المداخلات الکاملة فی رد مدعی التزوير علی زيارة عاشوراء المتداولة» که در هفتصد صفحه به نگارش درآمده است. همچنين در آثار فارسی نيز می توان به کتاب «تحريفات و تصحيفات پيرامون زيارت عاشورا» اشاره کرد که تا حد قابل توجهی از عهده بحث برآمده است.
- بنگريد: صحتی سردرودی، عاشوراپژوهی/487، گفتنی است که اين ادعا – که پرداخت به آن خارج از اين نوشتار است – آشکارا مغالطه است.
——————————
فهرست منابع
الف) کتاب ها و مقالات:
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، داراحیاء الکتب العربیة، چاپ اول، 1378 ق.
ابن سیده، علی بن اسماعیل، المحکم و المحیط الأعظم، تحقیق و تصحیح عبدالحمید هنداوی، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1421 ق.
ابن طاووس، رضی الدین علی، الدروع الواقیة، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول، 1414 ق.
————-، مصباح الزائر، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، قم، چاپ اول، 1417 ق .
ابن طاووس، سید عبدالکریم، فرحة الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، تحقیق السید تحسین آل شبیب الموسوی، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیة، چاپ اول، 1419 ق .
ابن قولویه، کامل الزیارات، به تحقیق و تصحیح بهراد جعفری، نشر جعفری راد، چاپ اول، تهران، 1396 ش.
————-، کامل الزیارات، به تحقیق شیخ جواد قیومی، مؤسسه نشر الفقاهة، چاپ اول، 1417 ق.
————-، کامل الزیارات، تصحیح و تعلیق علامه شیخ عبدالحسین امینی، مطبعه مرتضویه، نجف اشرف، 1356 ق .
ابن مشهدی، محمد بن جعفر، المزار، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، نشر قیوم، چاپ اول، 1419 ق.
ازدی،عبدالله بن محمد، کتاب الماء، دانشگاه علوم پزشکی ایران مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی طب اسلامی و مکمل، تهران، چاپ اول، 1387 ش .
امینی، عبدالحسین، ادب الزائر لمن یمم الحائر، تحقیق نجاح جابر حسینی، مؤسسة البلاغ، بیروت، چاپ اول، 1424 ق.
بحرالعلوم، سید مهدی، الفوائد الرجالیة، به تحقیق و تصحیح و تعلیق محمد صادق و حسین بحرالعلوم، مکتبة الصادق، چاپ اول، تهران، 1363 ش .
تبریزی، جواد، زیارة عاشوراء فوق الشبهات، اعداد و تنظیم: جعفر التبریزی، دارالصدیقة الشهیدة، الطبعة الاولی، قم، 1432 ق .
حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، منهاج الصلاح فی اختصار المصباح، تحقیق سید عبدالحمید میردامادی، مکتبة العلامة المجلسی، قم، چاپ اول، 1430 ق .
زمخشری،ربیع الابرار و نصوص الاخبار، تحقیق عبدالامیر مهنا، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، چاپ اول، 1412 ق.
زنجانی، سید احمد، الکلام یجرّ الکلام، ویراستاری و تصحیح: عباس فقیهی و محمد موحدیان، انتشارات حق بین، چاپ پنجم، قم، 1336 ش .
سبزواری، علی بن محمد، ذخیرة الآخرة، به کوشش رسول جعفریان، انتشارات انصاریان، قم، چاپ اول، 1375 ش.
شامی، یوسف بن حاتم، الدر النظیم، مؤسسة النشر الاسلامی، قم، بی تا.
شبستری، میرزا نصرالله، الؤلؤ النضید فی شرح زیارة مولانا ابی عبدالله الشهید، تحقیق الشیخ موسی السلمابادی البحرانی و الشیخ اسماعیل الگلداری البحرانی، نشر باقیات، الطبعة الاولی، قم، 1432 ق .
شبیری زنجانی، سید موسی، جرعه ای از دریا (جلد اول)، انتشارات مؤسسه کتابشناسی شیعه، قم، چاپ ششم، 1395 ش .
شریف رضی، نهج البلاغة (ترجمه محمد دشتی)، نشر مؤسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، قم، چاپ نوزدهم، 1383 ش .
شوشتری، محمدتقی، مستدرک الاخبار الدخیلة، تعلیق علی اکبر غفاری، مکتبة الصدوق، تهران، 1401 ق.
شوشتری، نورالله، مجالس المؤمنین، نشر اسلامیة، چاپ چهارم، تهران، 1377 .
صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، تحقیق و تصحیح محمد حسن آل یاسین، عالم الکتب، بیروت، چاپ اول، 1414 ق.
صحتی سردرودی، محمد، «بازخوانی چند حدیث مشهور درباره عاشورا»، علوم حدیث، زمستان 1381 شماره 26 ص 120 – 139 .
————-، «التحریف فی السیرة الحسینیة: دراسة فی المظاهر والاشکال»، ترجمه حیدر حب الله، مجلة نصوص معاصرة، خریف 1427 ، العدد 8 ، صص59 – 100.
————-، چهل حدیث کربلا به ضمیمه زیارت عاشورا، نشر معروف، قم، چاپ نهم، 1389 ش.
————-، عاشورا پژوهی با رویکردی به تحریف شناسی تاریخ امام حسین، انتشارات خادم الرضا(ع)، قم، چاپ چهارم، 1389 ش.
————-، «کتابشناسی توصیفی انتقادی پیرامون تحریف های عاشورا»، آینه پژوهش، آذر و اسفند 1381 ، ش 77 – 78 ، ص 159 – 185.
صدر، سید محمد، ما وراء الفقه، المحبین للطباعة و النشر، چاپ سوم، 1427 ق .
صدوق، محمد بن علی بن حسین، الامالی، قم، موسسة البعثة، چاپ اول، 1417 ق .
————-، محمد بن علی بن حسین، الخصال، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، موسسة النشر الاسلامی، 1403ق.
طباطبایی، سید کاظم و زارع زردینی، احمد، «باهم آیی، راهکاری برای کشف و تصحیح احادیث آسیب دیده»، دو فصلنامه تحقیقات علوم قرآن و حدیث دانشگاه الزهرا، سال دهم، شماره 1 ،1392 پیاپی 19 ، صص 75 – 92.
طبرسی، علی، مشکاة الانوار فی غرر الاخبار، تحقیق مهدی هوشمند، دارالحدیث، چاپ اول، 1418 ق .
طوسی، محمد بن الحسن، مصباح المتهجد، مؤسسه فقه الشیعة، بیروت، چاپ اول، 1411 ق.
طهرانی، ابی الفضل، شفاء الصدور فی شرح زیارة العاشور، تحقیق و نشر سید علی موحد ابطحی، قم، چاپ سوم، 1409 ق.
عاملی، محمد بن مکی (شهید اول)، المزار، تحقیق مدرسة الامام المهدی(ع)، نشر مؤسسة الامام المهدی(ع)، قم، چاپ اول، 1410 ق.
عراقی، عبدالنبی، کنز مخفی: مباحثی پیرامون زیارت عاشورا، تحقیق ناصر باقری بیدهندی، نشر جمکران، قم، 1388 ش.
فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین،نشر هجرت، قم، چاپ دوم، 1409 ق.
فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، القاموس المحیط، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ اول، 1415 ق .
قمی، عباس، الفوائد الرضویة فی احوال علماء المذهب الجعفریة، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، 1385 ش .
————-، الکنی والالقاب، مکتبة الصدر، تهران، چاپ پنجم، 1368 ش .
————-، مفاتیح الجنان، نشر اسوه، قم، بی تا .
————-، منتهی الآمال فی تواریخ النبی والآل:، نشر جامعه مدرسین، قم، چاپ پنجم، 1422 ق .
————- ، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، نجف، چاپ اول، 1421 ق .
————- ، وقائع الایام، بی نا، بی تا .
————- ، هدیة الزائرین و بهجة الناظرین، مؤسسه جهانی سبطین، چاپ اول، قم، 1383 ش .
————- ، یازده رساله، بی نا، بی تا .
کلباسی، محمد (میرزا ابوالمعالی)، شرح زیارة عاشوراء، تحقیق شیخ یوسف احمد الاحسائی، نشر دارالصدیقة الشهیدة، قم، چاپ اول، 1428 ق .
کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تحقیق علی اکبر غفاری، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ پنجم، 1363 ش.
کوفی، حسین بن سعید، کتاب المؤمن، تحقیق مدرسة الامام المهدی(ع)، نشر مدرسة الامام المهدی7، قم، چاپ اول، 1404 ق .
مازندرانی، محمد صالح، شرح اصول کافی، مصحح: سید علی عاشور، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421 ق .
مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار، بیروت، موسسة الوفاء، چاپ دوم، 1403 ق .
————- ، تحفة الزائر، تحقیق و تصحیح: مؤسسه امام هادی(ع)، نشر پیام امام هادی(ع)، قم، چاپ دوم، 1391 ش .
————-، زادالمعاد، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، بیروت، 1423 ق .
————-، مراة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، مصحح: سید هاشم رسولی، دارالکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1404 ق .
مدنی، علی خان بن احمد، الطراز الاول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعوّل، مؤسسة آل البیت لاحیاء التراث، مشهد، چاپ اول، 1384 ش .
مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المزار الکبیر، تحقیق احمد علی مجید الحلی، مکتبة العلامة المجلسی، قم، چاپ اول، 1434 ق .
منقری، نصر بن مزاحم، وقعة صفین، المؤسسة العربیة الحدیثة للطبع و النشر والتوزیع، قاهره، چاپ دوم، 1382 ق.
موسوی، «نقل های مجعول و مشهور»، ماهنامه مبلغان، بهمن و اسفند1382 شماره 51 ، صص 130 – 136.
نوری طبرسی، میرزاحسین، نجم ثاقب در احوال امام غایب، تحقیق صادق برزگر، نشر مسجد مقدس جمکران، چاپ دهم، قم، 1384 ش.
ب) مصاحبه ها:
صحتی سردرودی، «باید با تحریف مبارزه کنیم»، هفته نامه حریم امام، شماره 91 ، 16 – 18 .
————-، «تحریف و ترور شخصیت زمینه ساز واقعه عاشورا و شهادت امام حسین(ع)بود»، گفت و گوی خبرگزاری ایکنا شعبه اصفهان با صحتی سردرودی، تاریخ انتشار 29 آبان 1395، کد خبر: 3546953.
————-، «هفده سال ستیز با تحریفات عاشورا»، مصاحبه با پایگاه روات حدیث، تاریخ انتشار 29 دی 1389
————-، «زیارت عاشورا بحری ناشناخته است»، گفت و گوی ویژه قدس آنلاین با صحتی سردرودی، دوشنبه 17 آذر 1393.




