بسم الله الرحمن الرحیم
از آن زمان که غیبت کبری آغاز شد و دست امت اسلامی توسط امام زمان (عج الله تعالی فرجه الشریف) در دست با کفایت فقهاء عظام گذاشته شد و آن بزرگواران به عنوان حجت از ناحیه امام(ع) معرفی شدند و در مورد آنها فرمودند: «أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّه»(۱) دشمنان قسم خورده اسلام و پیامبر اکرم، کار خود را شروع کردند و برای اغوای امت اسلامی و از بین بردن اسلام در لباس راویان حدیث و روحانیت شیعه در آمدند تا از این طریق اباطیل خود را تحت پوشش اسلام و باطن قرآن و نام فریبنده ی عرفان به این امت به دور افتاده از امام معصوم القاء نمایند، غافل از این که امام زمان(ع) برای فقهاء شیعه شاخصه هایی قرار داده و مردم را به هر عالمی رجوع نداده بلکه به آن فقیهی رجوع داده اند که: صائنا لنفسه، حافظاً لدینه، مخالفاً لهواه و مطیعاً لامر مولاه باشد و فرموده اند:
«فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه»(۲)
اما با وجود این شناسه ها باز دشمنان معارف حقه ی جعفری و دنیا طلبان در لباس دین از کار دست نکشیدند و با استفاده از مکر و حیله و ریا، و در لباس فریبنده ی فلسفه و عرفان، دست به خیانت زدند و چهره پلید خویش را در پس نقاب فیلسوف و عارف پنهان کردند و مطالبی گفتند و نوشتند که ظاهری زیبا و فریبنده داشته اما به مانند مار خوش خط و خالی است،که کشنده و مهلک می باشد و بسیاری به جهت وجه ی به ظاهر اسلامی این فریبکاران جرأت اعتراض نداشتند تا اینکه به لطف خداوند و عنایات خاصه ی امام عصر (عج) در اصفهان موسسه ای به نام دار الصادق(ع) تحت اشراف استاد گرانقدر خارج فقه و اصول حوزه، حضرت آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی تأسیس گردید، که یکی از فعالیت های آن انتشار مجله ای وزین و علمی و نورانی به نام نور الصادق(ع) است که مورد تأیید و تمجید و تشویق مراجع تقلید و شخصیت های بزرگ شیعه می باشد.
آری بواسطه این عالم شجاع و درد آشنا مارهای سمی و مهلک دین معرفی شدند و چهره ی عارف نمایان و عالمان دنیا طلب و نفاق افکنان منحرف و مطرود از درگاه اهل بیت(ع) بر ملاشد و از این طریق در مسئله تقلید و پیروی از عالمان دین حجت بر مردم تمام و شیعیان باید حساب خود را از عالمانی که شرار خلق الله اند جدا کنند زیرا که حضرت امام حسن عسکری(ع) فرمودند:
«(۳)…سیأتی عَلَى النَّاسِ… السُّنَّةُ فِيهِمْ بِدْعَةٌ وَ الْبِدْعَةُ فِيهِمْ سُنَّةٌ الْمُؤْمِنُ بَيْنَهُمْ مُحَقَّرٌ وَ الْفَاسِقُ بَيْنَهُمْ مُوَقَّرٌ … عُلَمَاؤُهُمْ شِرَارُ خَلْقِ اللَّهِ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ لأَنَّهُمْ يَمِيلُونَ إِلَى الْفَلْسَفَةِ وَ التَّصَوُّفِ وَ ايْمُ اللَّهِ إِنَّهُمْ مِنْ أَهْلِ الْعُدُولِ وَ التَّحَرُّفِ يُبَالِغُونَ فِی حُبِّ مُخَالِفِينَا وَ يُضِلُّونَ شِيعَتَنَا وَ مُوَالِيَنَا… أَلَا إِنَّهُمْ قُطَّاعُ طَرِيقِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الدُّعَاةُ إِلَى نِحْلَةِ الْمُلْحِدِينَ فَمَنْ أَدْرَكَهُمْ فَلْيَحْذَرْهُمْ وَ لْيَصُنْ دِينَهُ وَ إِيمَانَهُ ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا هَاشِمٍ هَذَا مَا حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع وَ هُوَ مِنْ أَسْرَارِنَا فَاكْتُمْهُ إِلَّا عَنْ أَهْلِهِ».(۴)
آری مارهای خوش خط و خال اما سمی همان عالمانی هستند که لباس دین به تن کردند و عقاید باطل فلاسفه و عرفا را ترویج می دهند و مردم را منحرف و از قرآن و عترت جدا می کنند.
بحمد الله هنوز امثال آیت الله حاج آقا علی صافی اصفهانی گوشه و کنار بلاد اسلام هستند که شجاعانه چهره ی کریه ی عارف نمایان را بر ملا کنند و اهل باطل رنگ و لعاب دار را با اباطیلشان معرفی نمایند تا امت اسلامی دچار انحراف نشوند و با نام عرفان در چاه شرک و بت پرستی و همه خدایی نیفتند و در تمسک به ثقلین و معارف قرآن و عترت ثابت قدم باشند که فرمود: ما إن تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا.
این چند سطر درد دلی بود با مردم حق جوی اصفهان تا قدر عالمان در طریق حق را بشناسند وعرض ادبی بود به ساحت مقدس علماءحق جو و حق طلب و پیروان راستین قرآن و عترت و معارف حقه ی اهل بیت عصمت و طهارت (ع) و مخالفین معارف بیگانه و بیگانه پرستی.
در پایان به عنوان حسن ختام این مقال و نیز هشدار به کسانی که سرمست معارف بیگانگان اند به کلام دُرر بار امام المتقین امیرالمؤمنین(ع) اشاره می کنیم که به جناب کمیل فرمودند: یا کمیل لا تأخذ الا عنا تکن منا.
و السلام علی من اتبع الهدی
۱۳ رجب ۱۴۳۴
جمعی از اساتید و فضلاء حوزه علمیه اصفهان
————————————————————
۱- وسائل الشيعة ۲۷ /۱۴۰
۲ـ التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكری(ع) /۳۰۰ ـ وسائلالشيعة ۲۷/۱۳۱
۳- الْعَلَّامَةُ الْأَرْدَبِيلِيُّ فِي حَدِيقَةِ الشِّيعَةِ، نَقْلًا عَنِ السَّيِّدِ الْمُرْتَضَى بْنِ الدَّاعِي الْحُسَيْنِيِّ الرَّازِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الشَّيْخِ الْمُفِيدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِيدِ عَنْ أَبِيهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنِ الْإِمَامِ الْحَسَنِ الْعَسْكَرِيِّ (ع) أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي هَاشِمٍ الْجَعْفَرِيِّ يَا أَبَا هَاشِمٍ سَيَأْتِي زَمَانٌ…
۴ـ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ۱۱ /۳۸۰ ؛ یعنی : «ای ابوهاشم: زمانی بر مردم بیاید که… سنت دینی در نظرشان بدعت و بدعت میان ایشان سنت شود، مؤمن پیش آنان حقیر و فاسق بین ایشان محترم است… علماء آنها بدترین خلق در روی زمین هستند زیرا به فلسفه و تصوف تمایل پیدا می کنند… به خدا قسم آنان دشمنان ما هستند و دین خدا را تغییر می دهند و در دوستی مخالفان ما اصرار می ورزند و پیروان و دوستان ما را گمراه می کنند … آگاه باش که آنان راهزنان دین و دعوت کنندگان به راه بی دینان هستند. پس هر کس آنان را درک کند باید از ایشان بر حذر باشد و دین و ایمان خود را حفظ نماید… آنگاه امام(ع) فرمودند: ای اباهاشم این آن چیزی است که پدرم از پدرانش از امام صادق(ع) برای من روایت کردند و این از اسرار ما اهل بیت است پس آن را مخفی بدار جز برای اهلش»