نظرها

نظرها

دکتر سید یحیی یثربی در گفتگو با نورالصادق(ع):

۱- همه روابط انسان بر اساس عمق فهم او تنظیم می شود.

۲- معرفت نه غریزی است نه تقلیدی.

۳- معرفت بشر باید سرچشمه در عقل او داشته باشد و با تکیه بر وحی و هدایت انبیاء و اولیا.

۴- عقل و وحی رقیب هم نیستند، ما هزار عقل داشته باشیم از وحی و حمایت آسمانی بی نیاز نیستیم.

۵- عقل یک نیروی روشنی است که می تواند بفهمد، تقسیم عقل به جزئی و کلی سرگردان کردن مردم است.

۶- ما عقلانیتمان با عقل دیگران است، فلسفه ارسطو مال ارسطوست نسبت به فهم جهان.

۷- فلسفه ملاصدرا اولاً نصفش فلسفه نیست، نصفش هم که فلسفه است مال ابن سیناست، نصفش هم مال ابن عربی، امروز فلسفه نباید اینها باشد.

۸- عرفان تفکر نیست، عرفان راهیست در مقابل تفکر چون می گوید عقل را کنار بگذار و تسلیم شیخ باش.

۹- عرفان، یک مکتب است حتی مکتب اشراق همان عرفان است و حکمت متعالیه هم همان عرفان است.

۱۰- ملاصدرا را یک خطا در تفکر فلسفی می دانم.

۱۱- اصالت وجود همان وحدت وجود است و جز با فنا و شهود قابل درک نیست.

۱۲- اصالت وجود کدام تمدن را ایجاد کرده؟ عرفان کدام تمدن را به وجود آورده؟ این شعور است که تمدن ایجاد می کند نه هپروت.

۱۳- اندیشه عرفانی را عقل ستیز می دانم.

۱۴- اگر در تمام آثارم بدانم حتی یک نکته کوچک مخالف قرآن و اهل بیت(ع) باشد، همه اش را آتش می زنم.

۱۵- عرفان در اسلام نبود، از هند آمد و در زمان امام صادق(ع) ریشه گرفت در داخل اسلام و ائمۀ ما چقدر مبارزه کردند با آن ولی فایده نکرد.

۱۶- فلسفۀ اسلامی نود درصد یونانی است.

۱۷- معرفت اساس کارماست.

۱۸- باید وجود مقدس پیامبر اسلام را شناخت، این وجود را با حرف ابن عربی و اینها نمی توان شناخت واقعاً دکان بوده اند تمام اینها، عرفان به اقرار خودشان تا بوده دکان بوده.

۱۹- باید عقلانیت آزاد را زنده کنیم و بتوانیم فکر کنیم و اسیر چارچوب های ابن سینا و ملاصدرا نباشیم.

۲۰- فلسفه باید راه گشا باشد، فلسفۀ اسلامی مقتضای عملی ندارد.

۲۱- حدود ۳۰۰ سال پیش از ملاصدرا، قیصری حکمت متعالیه را بکار برده و ملاصدرا هم از او گرفته است.

***

خیانت مدافعان افراطی فلسفه به آیت الله سبحانی
از ناحیه مؤسسه مطالعات راهبردی – مشهد مقدس

اشاره:
در تاریخ ۹ جمادی الاولی ۱۴۴۱ همایش بزرگداشت عالم جلیل القدر مرحوم شهید اول در مؤسسه مطالعات راهبردی مشهد مقدس برگزار شد، مسؤلین این همایش برای تجلیل از مرحوم شهید اول با اصرار زیاد از حضرت آیت الله سبحانی پیامی برای این همایش گرفتند که بعداً معلوم شد فریبی در کار بوده، حضرت آیت الله سبحانی از این جریان بسیار آزرده خاطر شدند و پیام زیر را منتشر فرمودند:
چندی قبل جناب آقای… برای من نامه نوشت و ملاقات کرد که همایشی برای شهید اول داریم شما پیام بفرستید، من بخاطر ضعف مزاج و کمی وقت قبول نکردم بعد از مدتی یکی از دوستان آمد به اصرار از من یک پیامی گرفت برای تجلیل از شهید اول که تمام موضوع فقه است و شهید اول، الان می بینیم که اینها بروشوری پخش کردند، در کنار شهید اول و پیام من، آمدند یک مطلب غیر صحیحی را ضمیمه کردند مانند نفی «حدیقة الشیعه» از محقق اردبیلی یا مسأله دیگر راجع به ابن عربی در حالی که روح من از این دو تا خبر ندارد و من اگر می دانستم که چنین ضمائمی هست چنین پیامی نمی دادم، من از اینها خواهش می کنم که پیام بنده را نخوانید و آن بروشور را هم پخش نکنید، بقیه با خودتان و این کار، کار خیانتی است، فلسفه برای این است که انسان بشود انسان عالی نه اینکه در واقع به عنوانی از انسان پیام بگیرند بعد مطالب خلاف عقیدۀ طرف را در آن ضمیمه کنند و پیش مردم پخش کنند.

***

متذکر می شویم که در سال ۱۹/۱۱/۱۳۸۹ یکی از کارمندان مؤسسه مطالعات راهبردی مشهد بنام شیخ یاور وکیلی توسط مدیر وقت دفتر تبلیغات اصفهان که هم مرام و مسلک بودند، در حوزه علمیه اصفهان راه پیدا کرد و مأموریت خود را که القاء اباطیل و نشر اکاذیب و مطالب انحرافی و ضد تشیّع است را در حوزۀ علمیۀ اصفهان آغاز کرد که خوشبختانه با اقدام شجاعانه آیت الله حاج شیخ علی صافی اصفهانی و اعتراض شدید دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّۀ قم روبرو شد و مراجع تقلید شیعه نیز هر کدام طی استفتائی مطالب شیخ یاور (معروف به حسن) وکیلی را مردود، باطل، دروغ و انحرافی شمردند و بدین ترتیب نقشۀ آنها نقش بر آب شد.

به همین مناسبت فصلنامه مقدس نورالصادق(ع) تصمیم گرفت ضمن انتشار نظریات علما و مراجع تقلید و نیز دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّۀ قم در مخالفت با سم پاشی های شیخ یاور، هویت خانوادگی شیخ یاور را با استناد به کتاب «قدرت و دیگر هیچ» که به قلم مادر شیخ یاور «طاهره باقرزاده» می باشد افشا کند و سابقه این خاندان را که از اعضاء اصلی سازمان مجاهدین خلق بودند و خیانت های آنها را افشا نماید. (رجوع شود به فصلنامه نورالصادق شماره ۱۶ و ۱۷)