چکیده:
آیات شریفۀ بسیاری در قرآن کریم ناظر به مناقب و درجات عالی رسول گرامی اسلام و خاندان طاهرینش(ع) است، در این میان آیۀ تطهیر، آیۀ اکمال، آیۀ ولایت، آیۀ ابلاغ و آیۀ نور درخشندگی بالایی دارد، تا آنجا که علماء و نویسندگان فِرق اسلامی کتاب ها و موسوعه ها در شرح و تفسیر این آیات کریمه نوشته اند، در این میان شروح و تفاسیر بسیاری بر آیۀ شریفه نور نوشته شده است، یکی از نوشته جات مختصر در شرح و تفسیر آیۀ مبارکۀ نور رسالۀ تفسیر آیۀ نور به قلم بزرگ عالم جهان تشیّع حضرت علامه شیخ محمدباقر مجلسی اصفهانی ـــ صاحب موسوعۀ عظیم الشأن بحارالانوار ـــ است. اثر پیش رو و با استفاده از نسخۀ مخطوط آن در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران به شمارۀ ۷ /۴۴۵۳ تصحیح و تحقیق شده است، و با تخریج مصادر آن در اختیار خوانندگان عزیز قرار گرفته است.
کلید واژگان: آیۀ نور، ولایت، عصمت، تفسیر قرآن، بحارالأنوار، علامه مجلسی، نسخه خطی.
***
مقدمۀ تحقيق
الحمدلله(عزوجل) الذي افتتح كتاب أعمالنا بذكر فضائل مولاتنا فاطمة، و جعل خاتمة أحوالنا به و بولايتها و محبتها خير خاتمة، و أفضل الصلاة و أزكى السلام على محمد المصطفى أبيها، و علي المرتضی بعلها و بنيها الأئمة القائمة، صلاة متواترة دائمة، وزیّن صحيفة أعمالنا بالبرائة عن أعداء فاطمة، و نور نفوسنا لأنها ليست عن لعن أعدائها(ع) ساكتة.
هنگامۀ ولادت حضرت زهرا(ع)
صاحب الغدير، علامۀ بزرگ شیخ عبدالحسین امینی(قدس سره) می فرماید:
«هنگام ولادت فاطمه(ع) نور او تمام خانه های مکه، شرق و غرب را فراگرفت چنانکه در تولد پیامبر اکرم(ص) نیز تمام جهان از نور مبارکش روشن شد، گویی با نورافشانی این موجود مقدس، خدای عزوجل به اهل آسمان و زمین، به فرشتگان و تمام مخلوقات اعلام می فرماید: اینک تولد یافت آن بشری که نور جهانیان از اوست، و سبب خلقت عالمیان و علت آفرینش تمام مخلوقات بوده است؛ آن وجودِ مقدسی که باعث شد موجودات از ظلمات عدم به عالم نور و ظهور چشم گشایند و به لباس آفرینش مزین گردند.»(۱)
چرا حضرت فاطمه(ع) زهرا نامیده شد؟
حضرت امام جعفر صادق(ع) در پاسخ به سؤال جابر بن یزید جُعفی که: چرا حضرت فاطمه(ع) را زهرا نامیدند؟ فرمود:
«زیرا خداوند فاطمه(ع) را از نور عظمت خود آفرید.(۲) هنگامی که نور عظمت پروردگار تابید، آسمان ها و زمین به نور او روشن شدند، دیدگان فرشتگان فرو بسته شد و آنان در برابر پروردگار سجده کردند، و گفتند: ای خدا! و ای آقای ما! این نور چیست؟ خداوند به آنها وحی فرمود: این نوری است از نور من، آن را در آسمانم جای داده و از عظمتم آفریده ام. آن را از صُلبِ یکی از پیامبرانم بیرون خواهم آورد و بر تمام پیامبران برتری خواهم بخشید، و از آن نور امامانی را پدید می آورم که فرمان مرا به پای دارند و به حق من رهنمون باشند. آنان را پس از پایان یافتن وحی خود، جانشینان خویش در رویِ زمين قرار می دهم.»(۳)
و نیز امام به حق ناطق جعفر بن محمد الصادق(ع) می فرماید:
« سُمِّيَتِ الزَّهْرَاءُ(ع) زَهْرَاءَ لِأَنَّهَا تَزْهَرُ لِأَمِيرالْمُؤْمِنِينَ(ع)فِي النَّهَارِ ثَلَاثَ مَرَّات» (۴)
«حضرت زهرا(ع) زهرا نامیده شده است به خاطر اینکه در روز سه مرتبه درخشش نورانی برای امیرالمؤمنین(ع) داشت».(۵)
آفرینش نور آن حضرت(ع) قبل از حضرت آدم(ع)
از حضرت صادق(ع) چنين نقل شده که:
حضرت رسول اکرم(ص) فرموده است: « خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ(ع) قَبْلَ أَنْ تُخْلَقُ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ… خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ…»(۶)
«نور فاطمه(ع) قبل از اینکه زمین و آسمان خلق شوند آفريده شد… خدای توانا قبل از خلقت حضرت آدم، فاطمه اطهر(ع) را از نور خود آفرید».(۷)
آیۀ نور
پروردگار مهربان در قرآن کریم می فرماید:
« أَللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللهُ الْأَمْثالَ لِلنّاسِ وَ اللهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ » (۸)
«خداوند نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی پرفروغ باشد، و آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شیشه ای همچون اختری درخشنده، این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی، (آنچنان روغنش صاف و خالص است که) نزدیک است روغنش ـــ هر چند بدان آتشی نرسیده باشد ـــ روشنی بخشد. نوری است بر فراز نوری. خدا هر کس را خواهد به نور خود هدایت می کند، و خداوند به هر چیزی داناست».
تفسير آيۀ نور در کتب مخالفين
ابوبکر حضرمی در کتابش «رشفة الصادی» با سند خود از [امیرمؤمنان] ابوالحسن [امام علی(ع)] روایت می کند که حضرت فرمودند:
« كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ، الْمِصْباحُ فِي زُجاجَة»، مقصود از «مشکات» فاطمه، و «مصباح» حسن و حسین هستند. « الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيّ»، منظور از ستارۀ درخشان «کوکب درة» گویا فاطمه است که همچون اختری درخشنده در بین زنان عالمیان است. « يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَة»، منظور ابراهيم(ع) است. « لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ»، منظور از عدم شرقی و غربی، عدم یهودیت و نصرانیت می باشد. « يَكادُ زَيْتُها يُضِيء»، فرمود: منظور از شعله ور شدن نور آن است که نزدیک است علم از او جریان یابد. « وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُور»، از ذریّۀ او امامی پس از امامی دیگر. « يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»، یعنی: خداوند هرکس را بخواهد به ولایت ما هدایت می کند. (۹)
تفسير آيۀ نور در کلام امام صادق و امام کاظم(ع)
ابوجعفر محمد بن یعقوب الکلینی(ره) عَن عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ، وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّون، عن عبداللَّه بن عبدالرحمن الأصم، ِعَن عَبدِالله بنِ القَاسم، عَنْ صَالِحِ بْنِ سَهْلٍ الْهَمَدَانِي، قَالَ: قَالَ: أَبُوعَبْدِ اللَّهِ(ع) فِي قَوْلِ اللَّهِ تَعَالَى: « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ» فَاطِمَةَ(ع)
«فِيها مِصْباحٌ»: الْحَسَنُ،
«الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ»، الْحُسَيْنُ،
«الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌ»، فَاطِمَةُ كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ بَيْنَ نِسَاءِ أَهْلِ الدُّنْيَا،
«تُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ»، إِبْرَاهِيمَ(ع)،
«زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ»، لَا يَهُودِيَّةٍ وَ لَا نَصْرَانِيَّةٍ،
«يَكادُ زَيْتُها يُضِيءُ» يَكَادُ الْعِلْمُ يَتَفَجَّرُ بِهَا،
«وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ»: إِمَامٌ مِنْهَا بَعْدَ إِمَامٍ،
«يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»: يُهْدِي اللَّهُ لِلْأَئِمَّةِ مَنْ يَشَاءُ،
«وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ»
قُلْتُ: «أَوْ كَظُلُماتٍ»؟ قَالَ: الْأَوَّلُ وَ صَاحِبُهُ،
«يَغْشاهُ مَوْجٌ»: الثَّالِثُ،
«مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ ظُلُماتٍ»: الثَّانِي،
«بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»: مُعَاوِيَةُ (لَعَنَهُ اللَّهُ) وَ فِتَنُ بَنِي أُمَيَّةَ،
«إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ»: الْمُؤْمِنُ فِي ظُلْمَةِ فِتْنَتِهِمْ،
«لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً»: إِمَاماً مِنْ وُلْدِ فَاطِمَةَ(ع)
«فَما لَهُ مِنْ نُورٍ»: إِمَامٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
وَ قَالَ: فِي قَوْلِهِ:«يَسْعى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ بِأَيْمانِهِمْ»: أَئِمَّةُ الْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَسْعَى بَيْنَ يَدَيِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِأَيْمَانِهِمْ حَتَّى يُنْزِلُوهُمْ مَنَازِلَ أَهْلِ الْجَنَّةِ.
• عَلِيُ بْنُ مُحَمَّد وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَن، عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَاد، عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ الْبَجَلِي، و مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى، عَنِ الْعَمْرَكِيِ بْنِ عَلِيٍ، جمیعاً عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى(ع) … مثله(۱۰).
این حدیث شریف، در این رساله شریفۀ شرح داده شده است.
معرفی مؤلف(قدس سره)
مؤلف این رسالۀ شریفه علامه شیخ محمدباقر فرزند علامه شیخ محمدتقی مجلسی اصفهانی (أسکنهما الله فى بحبوحة جنانه) می باشد.
ایشان در سال ۱۰۳۷ هجری متولد شد؛ و چنانکه آن مرحوم(قدس سره) برحاشیۀ کتاب بحارالأنوار ـــ در مقام ذكر تسمیۀ آن گفته ـــ : «از غرائب اتفاقات آن که عدد «جامع کتاب بحارالأنوار» به تاریخ ولادت من موافق است».
شیخ یوسف بحرانی(ره) فرموده: علامه مجلسی(ره) در سال ۱۱۱۱ هجری وفات یافت، و ماده تاریخ سال وفاتش «غم و حزن» است؛ ولى ملاحیدر علی مجلسی(ره) ـــ نوادۀ مؤلف(قدس سره) ـــ گفته: وفاتش در سال ۱۱۱۰ هجری است؛ و نیز احمد بن محمد حسینی لاهیجانی ـــ از شاگردان مؤلف(ره) ـــ وفات او را در بیست و هفتم ماه مبارک رمضان سال ۱۱۱۰ هجری دانسته است.
ماه رمضان چو بیست و هفتش کم شد تـــــاریـــــخ وفـــات عــــــــالِم عـــالَم شـــــد(۱۱)
علامۀ عظيم الشأن شيخ محمد باقر مجلسی(قدس سره) مؤلف عالیقدر کتاب با عظمت «بحارالانوار»، یکی از بزرگترین دانشمندان ماست که با همت عالی و اقدامات اساسی وی، مذهب شیعۀ دوازده امامی در سراسر این گیتی پهناور رواج یافت و به اوج انتشار خود رسید و اثرات عمیق در دل بزرگ و کوچک و مرد و زن و خاص و عام بر جای گذارد. به طوری که به یاری خداوند تا هنگام ظهور وجود اقدس امام زمان(عج)خدمات ریشه دار آن بزرگ مرد علم و دین همچنان استوار خواهد ماند و از خاطره ها فراموش نخواهد شد.(۱۲)
اَزهری در رثایِ علامۀ مجلسی(ره) اینگونه سروده است:
مــــــرقـــــد او بحــــارانـــواری است که زعیـــــــــن الحیات داده نشــــــان
روضه اش می دهد حیات القــلوب زجــلاء العيــــــــون ببیـن توعيــــــــــان
اعتقــــادات او است زاد معـــــاد توبه حق الیقیـــن یقیـــــن مــی دان
آیــت رحــــمت الهـــــی بـــــــود رفت و مـــــردم شـدند ســـــــــرگـردان
گوئیــا هاتــفی ز عـالم غــــــیب داده بــــودش بشـــــارت از یـــــــزدان
که در این مــــاه می روی به بهشت زود بنمـــــــــا وداع پیـــــــر و جـــــــــوان
زان سبب گشت ختـــم تفســیـرش آیۀ ((كُــلُّ مَــنْ عَلَيْــها فــــانٍ)) (۱۳)
چون شب قــــدر آن عظيـــم القــدر شـــد نهــــان عشـــر آخــــــر رمضـــــــان
ازهـــــــری گفت ســــال تاریخـــــش «باقــــر علــم شد روان به جنــان»(۱۴)
کتاب حاضر
رساله ای که فراروی شماست، اثری کم حجم ولی پر نور، به قلم توانای بزرگ عالم جهانِ تشیّع علامه شیخ محمدباقر مجلسی می باشد.
مؤلف(ره) و در این اثر به ترجمه و تفسیر آیۀ شریفه نور ـــ با اتکا بر حدیث امام صادق و امام کاظم(ع)ـــ پرداخته، و در خلال آن برخی از کلمات مفسرین و بعضی از وجوه در تفسیر فقرات این آیۀ شریفه را بیان فرموده است.
روش تحقيق
برای این اثر شریف سه نسخه معرفی شده است:
۱٫ نسخۀ مخطوط محفوظ در کتابخانۀ مرحوم علامه مرعشی نجفی(قدس سره)، به شماره «۱۹-۱۸۷»؛ کتابت در حدود سال ۱۱۲۵ هجری قمری.
۲. نسخۀ مخطوط محفوظ در کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، به شماره « ۷/ ۴۴۵۳»؛ کتابت در محرم سال ۱۱۲۶ هجری قمری.
٣. نسخۀ مخطوط محفوظ در کتابخانۀ محمد سلطان المتكلمين.(۱۵)
در تحقیق این رساله ـــ به جهت آن که به نسخۀ اول و سوم دست نیافتیم ـــ تنها بر نسخۀ دوم اعتماد کردیم؛ و آن را با چاپ قبل آن (در ضمن: بیست و پنج رساله فارسی، تحقیق محقق عالیقدر سید مهدی رجائی) مقابله کردیم.
مراحل تحقيق
در راه احیای این رسالۀ شریفه، قدم های زیر را برداشتیم:
قدم اول: رونوشت از نسخۀ مخطوط .
قدم دوم: مقابلۀ آن با چاپ قبل.
قدم سوم: پاراگراف بندی متن، و اعمال علائم نگارشی.
قدم چهارم: تخريج مصادر و منابع.
قدم پنجم: نوشتن برخی از حواشی.
کلام آخر
در پایان، خدای منان را شاکرم که به این ذرۀ ناچیز توفیق داد تا: شمّه ای از فضائل مادرم حضرت زهرا(ع) و خاندان رسالت(ص) را به رشتۀ تحریر در آورده تا همچون کبوتری از دریای جود و کرم ایشان ذرّه ای لب تر کرده باشم…
کیستم من مـــدحت زهــــرا کنـم لب به توصیف جــــلالش وا کنم
کی سزد از چون منی این گفتگو کرده در کـــوثر، خــــدا توصیف او
خس کجا و مدیر گلـــــشن کجا؟! من کجا و مدحت زهـــرا کجــا؟!
آب دریـــا را اگــر نتــوان کشــید هم به قدر تشــنگی باید چشــید
و نیز خرسندم از اینکه سپاس و تقدير وافرم را به همسر فاضلم (وفقه الله لمرضاته) برای همراهی او در تحقیق این رسالۀ شریفه تقديم دارم.
خادمۀ مادر سادات(ع)
أم عبدالحسین. آخوند بابائی طبری
ایام فاطمیه ۱۴۳۹ هجری
***
[متن رساله]
بسم الله الرحمن الرحیم
منقول است ـــ به سند معتبر(۱۶) ـــ از حضرت امام جعفر صادق(ع)، در تفسیر این آیه که:
اللَّه نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؛ [خداوند نوربخش آسمان و زمین است.]
بنابر قول اکثر مفسرین، یعنی: خداوند عالميان نوربخش آسمان و زمین است به انوار ظاهر و باطن.(۱۷)
[نور مادی]
زیرا که آسمان و زمین را به آفتاب و ماه و کواکب روشن ساخته، و جميع اشیاء را به نور وجود ظاهر و هویدا گردانیده.
[نور معنوی]
و دل ها را و ارواح مؤمنان را به خورشیدهای معنوی ـــ که عبارت از: نجوم ذوات مقدسۀ رسول خدا و ائمۀ هدی(صلوات الله عليهم أجمعين) است ـــ روشن و منور ساخته، بلکه وجود جميع اشياء و نور جميع انوار از پرتو ایشان است. (۱۸)
[خلقت آسمان و زمین برای نبی(ص) و وصی(ع)]
به مقتضای حدیث: «لَوْلاکُمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ»(۱۹)؛ يعنی: اگر محمد(ص)و على(ع) نمی بودند آسمان و زمین را خلق نمی کردم.
[فاطمۀ زهرا(ع)، مشکات است]
پس از جهت نور معنوی که اشاره ای به آن شد، بیان فرمود که: «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ»؛ یعنی: مثل و نمونۀ نور الهی مثل چراغدان ـــ یا قندیلی ـــ است که در او چراغی بوده باشد.
حضرت(صلوات الله عليه) فرمودند که: مراد از «قنديل» حضرت فاطمۀ زهرا (صلوات الله علیها) است.
زیرا نور ائمه هدی(ع) را حق(سبحانه و تعالی) در آن حضرت جای داده، و از آن حضرت بر عالمیان تافته.
[امام حسن و امام حسین (ع)، مصباح اند]
و مراد از «چراغ»، نور مقدس حضرت امام حسن(صلوت الله عليه) است .
پس حق (تعالى) فرمود که:«لْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ» .
حضرت فرمود که: مراد از «مصباح» ـــ در اینجا ـــ نور اقدس حضرت امام حسین(صلوات الله عليه) است. (۲۰)
یعنی: یک چراغ دیگر در آب گینه ای است».
[أم أبيها(ع)، مشکات است]
و فرمود که: مراد از «آبگینه» باز حضرت فاطمه(ع) علم است؛ و از جهت بیان نورانیت و صفاء آن حضرت، بار دیگر تعبیر از او به «آب گینه» فرمود.
[حضرت زهرا(ع)، ستاره ای درخشنده است]
پس فرمود: «الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّي» . حضرت فرمود که: یعنی: فاطمه(ع) ستاره ای است نورانی و درخشنده که در میان زنان جميع عالميان به انوار معنويه ممتاز است، و اشرف و بهترین زنان عالمیان است.
[حضرت ابراهيم(ع)، درخت مبارک است]
«تُوقَدُ(۲۱) مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَة»، یعنی: چراغ این قنديل، روشن و افروخته است از درخت با برکت مبارک و با میمنت و برکت.
حضرت فرمود که: مراد از «درخت مبارک»، حضرت ابراهیم(على نبينا [و آله] و عليه السلام) است، که شجرۀ مباركۀ نسب با جلالت پیغمبر ما(ص) از آن اصل متفرع گشته.
[وجه تشبه حضرت ابراهيم به درخت زيتون]
«زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّة»، يعنی: آن درخت، درخت زیتونی است که نه مشرقی است و نه مغربی».
و حضرت ابراهیم(ع) را به درخت زیتون تشبیه فرمود، چون که:
[۱]. بهترین درختان است.
[۲]. و هفتاد پیغمبر آن را به پاکی یاد کرده اند.(۲۲)
[۳]. و نیز چون مطلب بیان مثل نور است، و نور از روغن به هم می رسد، و چون زیتون پاکیزه ترین روغن ها است،(۲۳) و انوار هدایت که عبارت از: گروه انبیاء بنی اسرائیل و اشرف انبیاء و ائمه هدی(ع) است، همه از آن حضرت به هم رسیده اند، لهذا تشبیه ائمه به درخت زیتون فرمود.
[حضرت ابراهيم نه یهودی بود و نه مسیحی]
پس حضرت فرمود که: مراد از: «لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّة»، آن است که: حضرت ابراهيم(ع) نه یهودی بود و نه نصرانی.
[چرا نصاری را مشرقی و یهودیان را مغربی می گویند؟]
و نصاری را مشرقی فرمود، چون که: در نماز رو به مشرق می کنند.
و یهودی را مغربی فرمود، چون: رو به مغرب می کنند.
[دو وجه دیگر در آن]
[كلام بعضی از مفسرين]
[۱]. و بعضی از مفسرین گفته اند که:
مراد، درخت زیتونی است که در وسط کوه واقع شده که آفتاب همیشه بر آن بتابد، نه آنکه در مشرق کوه باشد که در حوالی غروب آفتاب بر آن تابد، و نه آنکه در مغرب کوه باشد که در وقت طلوع آفتاب بر آن تابد.(۲۴)
[وجهی دیگر]
[۲]. و ممكن است که مراد حضرت آن باشد که:
یهود و نصاری خود را از آفتاب هدایت محروم کرده، به راست و چپ میل کرده اند، و حضرت ابراهيم(ع) بر وسط طريق است که پیوسته از نور سیّد هدایت منتفع است. چنانچه حق (سبحانه و تعالى) فرموده است که: «ما كانَ إِبْراهيمُ يَهُودِيّاً وَ لا نَصْرانِيّاً» (۲۵)، یعنی: یهود و نصاری هر یک حضرت ابراهيم(ع) را از خود می دانند، و ابراهيم(ع) نه یهودی بود و نه نصرانی، بلکه مایل بود از جمیع مذاهب باطله به مذهب حق اسلام.
[علوم اهل بیت(ع) عالمگیر می شود]
«يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِى ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ» یعنی: از غایت صفا و روشنی نزدیک است که غایتش نور ببخشد بدون آنکه آتشی به آن برسد». حضرت فرمودند که: یعنی علم از اهل بیت(ع) علم منفجر می شود و به عالمیان می رسد.
[دو وجه در آن]
[وجه اول]
[۱]. و بی آنکه از کسی آموخته باشند و نزد کسی درس خوانده باشند، بلکه به محض وحی و الهام الهی است.
[وجه دوم]
[۲]. یا آنکه: علوم از ایشان به خلق می رسد بی آنکه کسی از ایشان سؤال کند.
[ائمۀ هدی(ع) نوری بر فراز نوری دیگر]
«نُورٌ عَلى نُور»، یعنی: نوری است بر بالای نور دیگر.
حضرت فرمود که: یعنی: در میان اهل بیت(ع) امامی بعد از امام دیگر است، که هر یک نور شمس راه های معرفت اند.
[خدا به سوی امامان معصوم(ع) هدایت می کند]
«يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاء»
حضرت فرمودند که: یعنی: خدا هدایت می نماید به سوی نور خود ـــ که ائمه معصومین(ع) باشند(۲۶) ـــ هر که را که می خواهد.
[نور هدایت و تاریکی گمراهی]
«وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاس»؛ خداوند عالميان مثل ها از نور ـــ جهت هدایت مردمان ـــ در قرآن آورد».
پس بعد از ذکر انوار ائمۀ معصومین(ع) و مثل ایشان، بیان مثل مخالفين و معاندین ایشان فرموده:
«أَوْ كَظُلُماتٍ فِي بَحْرٍ لُجِّيٍّ يَغْشاهُ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ إِذا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَراها وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور». (۲۷)
چنانچه مفسران بیان فرموده اند(۲۸):
یعنی: مثل کفار و اعمال ایشان مانند تاریکی ها است که در دریایی باشد بسیار عمیق ـــ چون دریا هرچند عمیق تر است، تاریک تر است ـــ که بر بالای این دریا، موجی فرا گرفته باشد، و بر بالای آن موج موجی دیگر احاطه کرده باشد، و بر بالای موج ابری بوده باشد، و چندین ظلمت برروی یکدیگر جمع شده باشد ـــ یعنی: تاریکی دریا و تاریکی موج و تاریکی ابر ـــ ، و این ظلمت ها به کافر چنان احاطه نموده که اگر دست خود را به در آورد ـــ از وفور ظلمت ـــ نمی تواند دید. و هر که را خدا از برای او نوری قرار نداده، او را نوری نیست».
و این آیات مَثَل گمراهی و حیرانی کافر است که به سبب کفر خود، در ضلالت و حیرانی مانده و از هدایت محروم شده.
[تبيين آيۀ ظلمات]
حضرت امام صادق(ع) فرمود که:
این آیه مَثَل دشمنان اهل بیت(ع) است در ضلالت و گمراهی و گمراه گردانیدا[ن] خلق.
و مراد از «ظلمات اول»، ابوبکر (علیه اللعنة) است.
و مراد از «موج اول»، عمر(عليه اللعنة) است که به ابوبکر احاطه کرده بود و بعد از او بود.
و مراد از «موج دوم» عثمان ملعون است.
و مراد از «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»، معاویه و سایر بنی امیه (عليهم لعائن الله) است، که هر یک بعد از دیگری ظلمت ها و تیرگی ها و بدعت ها در دین احداث کردند، و انوار هدایت اهل بیت(ع) الان را می خواستند فرو نشانند.
پس فرمود که: مؤمن از تاریکی ها و ظلمت های ضلالت و فتنه های ایشان متحیر می ماند؛ «که اگر خواهد دست خود را ببیند، نمی تواند ديد».
[عاقبت عدم پیروی از ائمۀ معصومین(ع)]
«وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُور».
حضرت فرمود که: مراد از «نور»، امام است.
یعنی: هر که را در دنیا امامی و پیشوایی از فرزندان حضرت فاطمه(ع) – که ائمه معصومین(ع) باشند – نباشد، در روز قیامت او را امامی و پیشوایی نخواهد بود که شفیع او باشد، و او را به بهشت راه نماید.
السلام على من اتبع الهدی
پی نوشت ها:
۱- فاطمه زهرا(ع) /۳۶۰؛ و نیز، نگا: همان/ ۲۵۵.
۲- شیخ صدوق(قدس سره) ـــ در حدیثی ـــ از ابوحمزه ثمالی از حضرت امام سجاد(ع) روایت می کند که خدای کریم جل جلاله ارواح پاک و مطهر چهارده معصوم(ع) را از نور عظمت خود آفریده است. ر.ک: بحارالأنوار ۲۵/ ۱۵، ح ۲۸.
۳- فاطمۀ خدا / ۲۷؛ و نیز، نگا: بحارالأنوار ۴۳/ ۱۲، ح ۵٫
۴-رک: بحارالأنوار ۴۳/ ۱۱، ح ۲.
۵- قطره ای از دريای فضائل اهل بیت(ع) ۱/ ۴۰۹، ح ۲۵۹.
۶- نگرشی به زندگانی حضرت زهراء(ع) / ۱۳؛ و نیز، نگا: بحارالأنوار ۴۳/ ۴، ح ۳.
۷- زندگانی حضرت زهرا(ع) / ۱۹٫
۸-نور: ۳۵.
۹- سیمای حضرت زهرا(ع) در قرآن / ۱۶۹٫ و همچنین سید ابن طاوس(قدس سره) به نقل از ابن مغازلی شافعی و ثعلبی ـــ که هر دو از علمای عامه هستند ـــ حدیثی به همین مضمون نقل کرده است… نگا: الطرائف ۱/ ۱۳۵، ح ۲۱۴٫
۱۰-الكافي ۱/ ۱۹۵، ح۵٫
۱۱-نگا: نجوم السماء في تراجم العلماء/۱۷۹.
۱۲- برای تحقیق و بررسی دقیق پیرامون احوال آن عالمِ عامِل فرصتی بیشتر باید، تا بتوان با تجزیه و تحلیل تاریخ زندگانی درخشان وی، چنانکه می باید حقش را ادا کرد و آنطور که بوده معرفی نمود، زیرا بدیهی است این مقدار که در این مقدمه نگارش می یابد، نمی تواند معرف شخصیت بزرگ آن مرد نامور باشد؛ شرح حال علامه مجلسی(ره) در کتب تراجم و رجال شیعه که بعد از وی نوشته شده به اجمال و تفصیل آمده است، که خوانندگان گرامی را به آن کتاب های مبارک ـــ همچون: «الفيض القدسي في أحوال المجلسي»، تألیف علامه محدث حاج میرزا حسین نوری طبرسی(ره) ـــ ارجاع می دهیم. و نیز به جهت شناخت آثار آن علامۀ مرحوم(قدس سره) می توانید به کتاب شناسی علامه مجلسی مراجعه نمائید.
۱۳- «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ* وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ» : هر که بر روی زمین است فانی و نابود شود، و ذات پروردگار تو که دارای عظمت و احسان است باقی می ماند». رحمن: ۲۶-۲۷.
حکایتی خواندنی
علامه شیخ محمدباقر مجلسی(قدس سره) در ماه مبارک رمضان هر روز در مسجد جامع عتیق اصفهان برای حاضرين تفسیر قرآن کریم را بیان می کرد، و در آخرین روز سخنرانی شان (که آخرین روزهای حیات ایشان بود) این آیه شریفه را تفسیر نمودند.
همانگونه که در حاشیه نسخه ای از بحارالأنوار در کتابخانۀ امام صادق(ع) اردکان ـــ در ضمن گزارش مفصل مهمّی اینگونه آمده: «توفى الفاضل الكامل العلامة، علامة العلماء في جميع الأعصار و الأمصار، خاتم المجتهدين، و آية الله في العالمين، المولى محمد باقر(طيب الله مضجعه الشريف) طلوع الفجر يوم الاثنين السابع و العشرين من شهر الله الأعظم المتبرک شهر رمضان المبارک من شهور سنة عشر و مائة و ألف من الهجرة المقدسة النبوية (على هاجرها [وآله] ألف ألف صلاة و تحية). و من الغرائب أن اتفق مولده الشريف أيضا في مثل هذه الساعة من مثل هذا اليوم من الشهر العظيم، و وافق تاریخ تولده: «جامع کتاب بحارالأنوار». و كان سنه الشريف ثلاثا وسبعين سنة بلا زيادة و نقيصة. و قد عاش في زمن والده السعيد الزاهد المتورع، ملاذ الفضلاء والمحدثين، النحرير التقي النقي ثلاثة و ثلاثين سنة، و بقي بعد وفاته (قدس الله روحه) أربعين سنة، كما عاش والده بعد وفاة شيخنا البهائی (طاب ثراه) أربعين سنة… و كان بعد أن صلى الجمعة يفسر القرآن على المنبر. و كان في شهر الله الأعظم يصلي في المسجد الجامع العتيق في الاصفهان كل يوم، و يصلي الظهرين مع نوافلهما، ثم يفسر القرآن المجيد، و بعده يقابل الصحيفة السجادية (صلوات الله على من ألهمها)، و يترجمه و يبين معانيه و نكاته و أسراره بأحسن تبيين. و من الغرائب أيضا أن آخر يوم وعظه کان یفسر سورة الرحمان و ختم على هذه الآية: «كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ* وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ ذُوالْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ». و ختم من أدعية الصحيفة الكاملة على دعاء التوبة… .
۱۴- نجوم السماء في تراجم العلماء/ ۱۸۰.
۱۵- کتاب شناسی علامه مجلسی(ره) / ۲۰۳.
۱۶- این حديث شريف – در: الكافي ۱/ ۱۹۵، ح ۵ – دو سند دارد:
[۱]. شیخ محمد فرزند یعقوب کلینی(ره)، از علی فرزند محمد، و محمد فرزند حسن، از سهل فرزند زیاد، از محمد فرزند حسن شمون، از عبدالله فرزند عبدالرحمان اَصم، از عبدالله فرزند قاسم، از صالح فرزند سهل همدانی، از حضرت امام جعفر صادق(ع) روایت می کند.
[۲]. شیخ محمد فرزند یعقوب کلینی(ره)، از علی فرزند محمد، و محمد فرزند حسن، از سهل فرزند زیاد، از موسی فرزند قاسم بَجَلى، و محمد فرزند يحيی، از عمرکی فرزند علی، همگی از علی فرزند امام جعفر صادق(ع) ، از برادرش امام موسی کاظم عالم روایت می کند.
علامه مجلسی(قدس سره)- در: مرآة العقول ۲/ ۳۵۸، ح ۵- سند اول این حدیث شریف را ضعیف دانسته، ولی سند دوم این حديث شريف را صحیح می داند.
البته باید دقت کرد که در «ابوسعید سهل فرزند زیاد آدمی» که در سند دوم ذکر شده برخی ـــ گر چه بر او خدشه ای نیست ـــ خدشه کرده اند؛ شیخ حرعاملی(ره) ـــ در: وسائل الشيعة ۳۰/ ۳۸۸ ـــ در مورد او می نویسد: «سهل فرزند زیاد آدمی رازی: شیخ طوسی او را در موضعی توثیق کرده، و در موضعی دیگر او و نجاشی او را تضعیف کرده اند؛ و برخی از مشایخ هم عصر ما نیز وثاقت او را ترجیح داده است، و شاید همین نظریه به حق نزدیک تر باشد»… و نیز، نگا: خاتمة مستدرک الوسائل ۵/ ۲۱۳، رقم ۳۰۵٫
۱۷-ابی کعب گوید: معنی آن است که: آرایندۀ آسمان هاست به آفتاب و ماه و ستارگان، و آرایندۀ زمین است به انبياء و ائمه و علماء و مؤمنان.. تفسير ابوالفتوح رازی ۱۴/ ۱۴۱٫ دو وجه از وجوهی را که علی بن حسن زواره ای(قدس سره) در تفسیر این آیۀ شریفه احتمال می دهد این است که: خدای تعالی روشن کنندۀ آسمان است به ملائکه مقربين، و نور دهندۀ زمین به انبیا و مرسلین، سیما حضرت خاتم النبيين و الأئمة المعصومين (صلوات الله عليه وعليهم أجمعين)… یا: سماء را به آفتاب و ماه و ستارگان، و زمین را به انبیاء و اوصیاء و مؤمنان. نگا: تفسير تذكرة الخواص ۳/ ۵۶۴٫
۱۸- غیر از حدیثی که در ادامه می آید، مجموعه ای از روایات شریفه که می فرماید: اگر چهارده نور پاک معصوم(ع)نباشند زمین اهلش را در بر می گیرد، مستند این کلام است.
حضرت امام محمد باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می کند که آن حضرت فرمودند: ((إِنِّي وَ اثْنَيْ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي وَ أَنْتَ يَا عَلِيُّ زِرُّ الْأَرْضِ ـ يَعْنِي أَوْتَادَهَا وَ جِبَالَهَا ـ بِنَا أَوْتَدَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَسِيخَ بِأَهْلِهَا فَإِذَا ذَهَبَ الِاثْنَا عَشَرَ مِنْ وُلْدِي سَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ يُنْظَرُوا))… الكافي ۱/ ۵۳۴، ح ۱۷.
۱۹-مرآة العقول ۸/ ۳۶۷؛ خداوند عالم به رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: ((… وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي وَ عُلُوِّ شَأْنِي لَوْلَاكَ وَ لَوْ لَا عَلِيٌّ وَ عِتْرَتُكُمَا الْهَادُونَ الْمَهْدِيُّونَ الرَّاشِدُونَ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ لَا الْمَكَانَ وَ لَا الْأَرْضَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ لَا الْمَلَائِكَةَ وَ لَا خَلْقاً يَعْبُدُنِي…)) ؛ به عزت و جلال و والائی شأنم قسم، اگر تو و على و عترت شما که هادی و مهدی و راشد هستند نبودند، نه بهشت و نه جهنم و نه مکان و نه زمین و نه آسمان و نه ملائکه و نه آفریده ای که من را عبادت کند را خلق نمی کردم». نگا: بحارالأنوار ۲۵/ ۱۹، ح ۳۱.
حضرت امام رضا(ع) در ضمن روایتی می فرماید: حضرت آدم(ع) سرش را بالا گرفت، و دید که بر ساق عرش خدا نوشته شده است: ((لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ وَ زَوْجَتُهُ فَاطِمَةُ سَيِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ))، پس حضرت آدم(ع) عرضه داشت: ((يَا رَبِّ مَنْ هَؤُلَاءِ؟؛ اینها چه کسانی هستند، ای پروردگارم؟)) پس خداوند و به او فرمود: ((مِنْ ذُرِّيَّتِكَ وَ هُمْ خَيْرٌ مِنْكَ وَ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِي وَ لَوْ لَا هُمْ مَا خَلَقْتُكَ وَ لَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ وَ النَّارَ وَ لَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْض… از فرزندان تو هستند، که از تو و تمام مخلوقاتم بهتر هستند، و اگر ایشان نبودند نه تو را و نه بهشت و جهنم را و نه آسمان و زمین را خلق نمی کردم…)). نگا: عيون أخبار الإمام الرضا(ع) ۱/ ۳۰۷، باب ۲۸، ح ۶۷٫
۲۰- شیخ صدوق الله(ره) ـــ در کتاب «عیون أخبار الرضا(ع) » ـــ از امام حسين(ع) نقل کرده است که فرمود: خدمت رسول خدا(ص) رسیدم، و نزد آن حضرت ابی بن کعب بود، رسول خدا(ص) به من فرمود:
((مَرْحَباً بِكَ يَا أَبَا عَبْدِاللَّهِ يَا زَيْنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ ))؛ خوش آمدی ای اباعبدالله! ای زینت بخش آسمان ها و زمین»، أبى عرض کرد: ای رسول خدا! چگونه ممکن است کسی غیر از شما زینت بخش آسمانها و زمین باشد؟ فرمود: ((يَا أُبَيُّ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ نَبِيّاً إِنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ فِي السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّهُ لَمَكْتُوبٌ عَنْ يَمِينِ عَرْشِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِصْبَاحُ هُدًى وَ سَفِينَةُ نَجَاةٍ))؛ ای أبی! سوگند به آن کسی که مرا به رسالت برانگیخت، حسین بن علی(ع) در آسمان جلوۀ بیشتری دارد و از عظمت والاتری برخوردار است، و اهل آسمان او را بهتر از اهل زمین می شناسند و احترام می گذارند، و درطرف راست عرش الهی نوشته شده است: حسین(ع) چراغ هدایت وکشتی نجات است»…؛ قطره ای از دریای فضائل اهل بیت(ع) ۱/ ۴۶۲، ح ۳۱۴؛ و نیز، نگا: بحارالأنوار ۳۶/ ۲۰۴، ح ۸.
۲۱- در قرائت مشهورۀ قرآن کریم «یوقد» آمده است؛ ولكن آنچه در متن حدیث شریف آمده مطابق با قرائت حمزه، کسائی، عاصم، نافع، شعبه، اعمش، حسن، زید بن على، قتاده، ابن وثاب، طلحه، عیسی، حفص، و خلف می باشد… نگا: معجم القراءات القرآنية ۴ / ۲۵۵.
قرائت «یوقد» ناظر به مذکر بودن نور، و قرائت «توقد» به جهت مؤنث بودن آتش است. نگا: لسان العرب ۳/ ۴۶۶، مادۀ وقد؛ و نیز: تفسير ابوالفتوح رازی(ره) ۱۴/ ۱۴۶٫
۲۲- تفسير ابوالفتوح رازی(ره) راه ۱۴/ ۱۴۷؛ و نیز، نگا: مجمع البحرین ۵/ ۲۵۷، مادۀ برک.
۲۳- ر.ک: منتخب التبیان ۲ /۱۴۹٫
۲۴- ر.ک: منتخب التبیان ۲/ ۱۴۹؛ و تفسیر ابوالفتوح رازی ۱۴/ ۱۴۶٫
۲۵-آل عمران: ۶۷.
۲۶-ائمه اطهار(ع) نور الله(عز و جل) هستند، همانطور که در زیارت جامعه کبیره می خوانیم: ((… السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ وَ بُرْهَانِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُه…)).
۲۷- نور: ۴۰٫
۲۸-ر.ک: منتخب التبیان ۲ /۱۴۹؛ و تفسیر تذكرة الخواص ۳/ ۵۷۶٫
——————————————————–
کتابنامه:
– قرآن کریم.
– بحارالانوار، محمد باقر مجلسی، تحقیق: جمعی از محققان، أحیاءالتراث العربی، بیروت- ۱۴۰۳ ق، دوم.
– تفسیر تذکرة الخواص، علی بن حسن زواره ای، تحقیق: منصور پهلوان، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران – ۱۳۹۴ ش، اول.
– تفسیر ابوالفتوح رازی، حسین بن علی خزاعی نیشابوری، تحقیق: دکتر یا حقی و دکتر ناصح، بنیاد پژوهش های اسلامی، مشهد – ۱۳۸۹ ش، چهارم.
– زندگانی حضرت زهرا(ع)، محمد باقر مجلسی، ترجمه: محمد جواد نجفی، تحریر: سید محمد قائم فرد، دلیل ما – قم۱۳۹۰ ش، اول.
– سیمای حضرت زهرا(ع)، سید صادق حسینی، ترجمه: طه طرزی، نشر دلیل ما، قم – ۱۳۹۱، ش، دوم.
– الطرائف، سید علی بن طاوس، تحقیق: علی عاشور، نشر خیام، قم – ۱۴۰۰ ق، اول.
– عیون أخبار الإمام الرضا(ع) ، محمد بن علی بن حسین بن بابویه قمی، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، نشر جهان، تهران – ۱۳۷۸ ق، اول.
– فاطمة الزهراء(ع)، علامه امینی، تعلیق: محمد امینی، نشر استقلال، تهران – ۱۳۷۶ ق، اول.
– فاطمۀ خدا(ع)، زهره کمالی نژاد، کتاب یوسف، تهران- ۱۳۸۸ ش، سوم.
– قطره ای از فضائل اهل بیت(ع)، سید احمد ستنبط، ترجمه: محمد ظریف، نشر الماس، مشهد – ۱۳۹۳ ش، سیزدهم.
– الکافی، محمد بن یعقوب الکلینی، تحقیق: علی اکبر غفاری، دارالکتب الإسلامیة، تهران- ۱۴۰۷ ق، چهارم.
– کتابشناسی علامۀ مجلسی(قدس سره)، حسین درگاهی و علی اکبر تلافی، نشر شمس الضحی، قم – ۱۳۸۶ ش، اول.
– لسان العرب، ابن منظور، دارالکتاب المصری، قاهره، بی تا.
– مستدرک الوسائل، محدث نوری، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) ، بیروت – ۱۴۰۸ ق، اول.
– معجم القراءات القرآنیة، دکتر احمد مختار و دکتر عبدالعال مکرم، انتشارات اسوه، تهران – ۱۴۲۶ ق، دوم.
– منتخب البیان، محمد بن ادریس حلی، تحقیق: سید مهدی رجائی، نشر کتابخانۀ آیت الله مرعشی نجفی، قم- ۱۴۰۹ ق، اول.
– نجوم السماء فی تراجم العلماء، محمد علی آزاد کشمیری، تصحیح : میرهاشم محدث، نشر بین الملل، تهران – ۱۳۸۷ ش، دوم.
– نگرشی به زندگانی حضرت زهرا(ع)، سید محمد حسینی، ترجمه: مصطفی بهرمن، نشر رشید، قم – ۱۳۹۰ ش، اول.
– وسائل الشیعة، شیخ محمد بن حر عاملی، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت(ع) قم- ۱۴۰۹ ق، اول.