سید هادی موسوی
در مشارق انوار الیقین(۱) خطبة البیان ذکر شده است که بنا به قول محققین، خطبة البیان با سه نقل متفاوت و با متن های گوناگون آمده است که هیچ یک از آنها سند معتبر و قابل توجهی ندارند.(۲) محقق بزرگ شیعه مرحوم سید مصطفی آل حیدر دربارهی خطبة البیان چنین نوشته است: «مستند صحیحی برای این خطبه نیافتهاند و هیچ کدام از محدثان بزرگ مانند شیخ کلینی و شیخ صدوق وشیخ طوسی آن را نقل نکردهاند و از این که علامه مجلسی با همهی اطلاع و احاطه بر احادیث، این خطبه را نیاورده است، نشانگر بیاعتمادی وی به این خطبه است، علاوه بر این ها خطبه مشتمل است بر کثرت تکرار، الفاظ غریب و متنی سست و دور از بلاغت.(۳)
نکته ی قابل توجه در مورد خطبة البیان آن است که راوی این خطبه را از عبدالله بن مسعود، صحابی بزرگ رسول خدا (صلوات الله علیه و آله) نقل نموده که وی گزارشگر آن در ایام خلافت علی (علیه السلام )در قید حیات نبوده است و در خطبه از کسانی به عنوان حاضران در هنگام ایراد خطبه، یاد شده است که برخی زنده نبودهاند و برخی هم متولد نگردیدهاند و برخی نیز وجود تاریخی آنها مشکوک است.
علاوه بر این که آمیختگی خطبة البیان به اندیشه های غلوآمیز، کلمات غیر مستعمل در ادبیات عرب، غلط های فاحش لغوی، ترکیبی و اشتقاقی، جملات نامفهوم بیپایه، حاکی از جعلی بودن این خطبه است.(۴)
علاوه بر آن مشخص ساختن زمان ظهور با علائم و تصریح به تاریخ آن که قطعاً و با توجه به روایات بسیار، حاکی از کذب تعیین کنندگان وقت ظهور میباشد.
خطبة البیان را علماء بزرگ شیعه، ساخته و پرداخته ی مدافعین تصوف و غُلات می دانند و اگر فردی هم به مانند سید حیدر آملی از آن یاد نموده، خود او نیز قائل به همبستگی عقیدتی صوفی و شیعه میباشد و بر آن اعتقاد است که هر صوفی باید شیعه و هر شیعه باید صوفی بوده باشد و قطعاً این برداشت سید حیدر آملی مخالفت صریح با احادیث پیامبر اسلام و اهل بیت طاهرینش (علیهم السلام) دارد. زیرا احادیث فراوانی در مذمت صوفیه از ذوات مقدس معصومین (علیهم السلام) وجود دارد تا جایی که طرفداران تصوف و عرفان همانند معصوم علیشاه شیرازی در کتاب «طرایق الحقایق» و سلطان حسین تابنده در کتاب «رفع شبهات» نتوانستند منکر احادیث مذمت صوفیه گردند، اگر چه به توجیه گری غلط پرداخته اند و خواستهاند بگویند که این احادیث جای انکار نیست ولی در مورد همه ی فرقه های صوفیه نمی باشد، در حالی که امام هادی (علیه السلام) قاطبه همه صوفیه را از مخالفان پیغمبر و ائمهی هدی میداند.
از خطبة البیان افراد صوفی مسلکی همانند سید محمد نوربخش حمایت نموده و در کتاب «الرسالة الاعتقادیة» آن خطبه را از علی( علیه السلام) دانسته است. نور علیشاه نیز در منظومهای مشتمل بر ۱۵۲ بیت خطبة البیان را به شعر درآورده است.(۵) یکی دیگر از مشایخ صوفیه (ذهبیه) میرزا ابولقاسم حسینی شیرازی است که شرحی از خطبة البیان را برای ناصرالدین شاه نوشته است.(۶) محمود دهدار نیز شرحی فارسی به نام «خلاصة الترجمان فی تأویل خطبة البیان» نوشته است و به تأویل آن پرداخته است.
در حالی که محدثان عالی مقام شیعه مانند مرحوم مجلسی در کتاب بحارالانوار، جلد۷، ص۵۴، خطبة البیان را از کلام غُلات دانسته است.
میرزای قمی دانشمند برجستهی شیعه در کتاب ارزشمند جامع الشّتات، ص۷۸۶، انتساب خطبة البیان را به علی علیه السلام نفی نموده است.
محدثان بزرگ شیعه اعتمادی بر کتاب مشارق انوار الیقین حافظ برسی ندارند، برای نمونه به گفتهی عدهای از آنان توجه می دهیم:
۱ـ محدث قمی دربارهی شیخ رجب برسی چنین مینویسد:
فاضل محدث شاعر ادیب منشی، صاحب کتاب مشارق الانوار فی حقایق اسرار امیرالمومنین علیه السلام و غیره. قال المجلسی: و کتاب مشارق الانوار، و کتاب الالفین للحافظ رجب البرسی ولا اعتمد علی ما یتفرّد بنقله لاشتمال کتابیه علی مایوهم الخبط و الخلط و الارتفاع، و انما اخرجنا منهما ما یوافق الخبار الماخوذة من الاصول المعتبرة، انتها.(۷)
و از قول محدث بزرگ شیعه شیخ حرّ عاملی چنین مینویسد:
و فی کتابه افراط و ربّما نسب الی الغلوّ، و اورد لنفسه فیه اشعاراً جیّدة و ذکر فیه انّ بین ولادة المهدی عجل الله تعالی فرجه و بین تألیف ذالک الکتاب خمسمائة و ثمانیة عشر سنة، و من شعر المذکوره فیه قوله:
فرضی و نفلی و حدیثی انتم
و کلّ کلّی منـــــــکم و عنکم
اذا وقفــــــت نحــــوکم ایمّ(۸)
و انتـــــم عند الصّلاة قبــلتی
۲ـ شیخ حرّ عاملی در کتاب «تذکرة المتبحّرین»، صفحه ۳۲۹، مطالبی را در این باره ذکر نموده است.
۳ ـ حاج آقا بزرگ طهرانی محقق بزرگ شیعه نیز در جلد ۲۱، کتاب ارزشمند «الذّریعة»، ص۳۴، متذکر غلوّ و افراط رجب برسی شده است.
بنابراین با توجه به توضیحات بیان شده، میگوییم کتاب مشارق أنوار الیقین، نزد محدثین شیعه معتبر نبوده و خطبة البیان هم نمیتواند کلام علی ( علیه السلام) بوده باشد.(۹)
————————————–
پینوشتها:
۱) تألیف الحافظ رجب البرسی.
۲) الزام النّاصب، جلد ۲، ص ۱۷۸٫
۳) بشارة الاسلام، ص ۷۵٫
۴) موضع تشیع در برابر تصوف، ص ۱۲۹٫
۵) کلام پیر، ص ۸۹٫
۶) دنبالهی جستجو در تصوف ایران، جلد ۲، ص ۵۱۱، چاپ انتشارات فراهانی طهران و جلد ۳، ص ۳۱۳، چاپ قسم.
۸) مقدمهی بحار الانوار، ص۱۵۲، چاپ بیروت؛ معجم رجال الحدیث، آیة الله العظمی سید ابوالقاسم خوئی قدسسره، جلد ۷، ص ۱۸۲، چاپ بیروت.
۹) سؤالات شاگردی از استاد …، محقق بزرگوار ثقة الاسلام خیرالله مردانی، ص۳٫