اشاره:
حضرت آیت الله حاج شیخ علی صافی در آستانه فرا رسیدن ایام فاطمیه در پایان درس خارج فقه در مدرسه ی صدر بازار اصفهان ضمن تشویق طلاب و فضلای حوزه جهت رفتن به تبلیغ و احیاء فاطمیه، سخنان استاد جوادی آملی را در مورد غدیر و خطبه ی حضرت زهرا شدیداً مورد نقد قرار دادند که توجه شما را به آن جلب می کنیم.
بر چیدن سفره فاطمیه به بهانه ی داعش و غدیر؟!
بِسمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
و به نستعین و هو خیر معین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین
… به مناسبت ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره (علیها السلام) به عنوان تذکر عرض می کنم آنهایی که شرایط برایشان فراهم است سعی کنند حتماً برای تبلیغ سفر کنند، از مظلومیت امیرالمؤمنین بگویند از ظلم هایی که به حضرت فاطمه زهرا و سایر اهل بیت علیهم السلام شده، همه چیز را بگویند کتمان نکنند.
اگر شما کتمان کنید دشمنان شیعه می آیند تاریخ را تحریف می کنند و همین تحریفات را به نسل های آینده منتقل می کنند، کار بجایی می رسد که خدای ناکرده اصلاً مسئله خلافت فراموش می شود و تو مغز ما بکنند که پیغمبر از دنیا رفت در حالی که جانشین معین نکرد کما اینکه ابن عربی این حرف را زده که اصلاً ممکن است موجودیت مذهب به خطر بیافتد.
وظیفه ی همه ی ماست که حقایق تاریخی صدر اسلام را به نسل های آینده منتقل کنیم، کتمان نکنیم.
به حرف های بعضی که تحت عنوان وحدت یا به بهانه ی داعش می خواهند سفره ی فاطمیه را جمع کنند گوش ندهید.
متأسفانه گاهی حرف های نسنجیده از زبان بعضی بزرگان هم شنیده شده، اخیراً فرموده بودند:
اگر امروز حضرت زهرا می خواستند خطبه بخوانند مثل خطبه ای که در مدینه خواندند خطبه نمی خواندند، اگر امروز می خواستند خطبه بخوانند دیگر جای گلایه برای آن حضرت نبود بلکه جای شکر بود.
من نمی دانم این حرف ها به چه منظوری زده می شود، اصلاً چه دردی را از این مردم دوا می کند، جز تفرقه و دو دستگی بین خود شیعیان.
خیال کردند فرمایشات معصومین علیهم السلام مثل سخنان ماست که یک روزی تازه باشد یک روزی کهنه شود!!
فرمایشات معصومین کهنه شدنی نیست، همیشه تازه است به زمان و مکان خاصی محدود نمی شود این بزرگواران عدل قرآن هستند، قرآن ناطق هستند، حق تکوینی هستند، قرآن حق تدوینی است عترت حق تکوینی است.
همان طور که آیات قرآن مال همه زمان ها و مکان هاست تا قیامت، فرمایشات اهل بیت معصومین(علیهم السلام) هم مال همه زمان ها و مکان هاست تا قیامت.
لذا خطبه ای که حضرت صدیقه طاهره آن زمان در مدینه خواندند همان فرمایشات مال الان هم هست، مال آیندگان هم تا قیامت هست.
این بسیار حرف باطلی است که ما بگوییم اگر حضرت زهرا علیها السلام امروز می خواستند خطبه بخوانند مثل خطبه ای که در مدینه خواندند نمی خواندند، این سخنان از کسانی صادر می شود که نسبت به عترت طاهرین معرفت ندارند، آن بزرگواران را نشناخته اند و آنها را بصورت افراد عادی می پندارند.
اولاً این غیبگویی ها بر چه مبنائی است؟
آیا مستند به قرآن و حدیث است؟
یا از همان غیبگوئی های صوفیانه است که علی الدوام در عرفان های فعلی شاهد آن هستیم و غالباً دنبال هر غیبگوئی رسوائی هایی ببار می آید.
اگر حضرت زهرا الان می خواستند خطبه بخوانند به چه کیفیتی می خواندند!!
چه مطالبی می فرمودند!!
چه مطالبی نمی فرمودند!!
چه کلماتی را بیان می کردند!!
حضرت امروز از هیچکس گلایه ای نداشتند بلکه خطبه امروز ایشان همه اش شکر و تشکر بود!!
این حرف ها به چه منظور زده می شود؟!
به این صراحت از غیب و باطن این عالم خبر دادن ادعای خیلی بزرگی است که باید ثابت شود وگرنه چنین ادعاهایی از عوام کوچه و بازار علی الدوام شنیده می شود.
اصلاً مگر می شود آدم بر اساس فکر و خیال و غیب گوئی فتوا بدهد و حکم صادر کند، این چه بساطی است که در حوزه ها راه افتاده؟!
و اصلاً اینگونه سخن گفتن فتح بابی است برای اینکه هر کس و ناکسی بیاید چهره ی واقعی معصومین را، سیره و روش اهل بیت علیهم السلام را، طبق دل خودش و مذاق خودش و دنیای خودش تغییر دهد و چهره ی خودش را مطابق با آن بزرگواران نشان دهند.
حالا بگذارید ما یک مقابله به مثل لفظی بکنیم تا مطلب روشن شود.
من از ایشان سؤال می کنم اگر کسی فردا بیاید مانند شما ادعا کند که:
مثلاً اگر حضرت زهرا علیها السلام امروز می خواستند خطبه بخوانند بدترین گلایه ها را از جنابعالی داشتند و بابت اینکه شما معتقد به وحدت شخصی وجود هستید و بر اساس این اعتقاد گفته اید انسان چیزی جز وجود مجازی نیست مثل اسناد جریان آب به ناودان (جری المیزاب)! و در شأن ملاصدرا به خاطر این عقیده گفته اید جا دارد که ملاصدرا بگوید الیوم اکملت لکم عقلکم و اتممت علیکم نعمتی!!!! و او را در مقابل خاتم الانبیاء عقل کل قلمداد کرده اید!!!
اگر حضرت امروز می خواستند خطبه بخوانند شما را بابت این عقاید مورد لعن و نفرین قرار می دادند، اگر کسی درباره ی شما چنین ادعائی کند، چه می کنید؟
اگر بنا باشد آدم از روی دل خودش حرف بزند و غیبگوئی کند، خب آن طرفش هم هست او هم می گوید اگر حضرت زهرا الان بود شما را توبیخ می کردند و شما نباید از این شخص گلایه داشته باشید، چون اگر جرم است شما هم مرتکب شده اید و اگر جرم نیست پس بگذارید او هم بگوید.
بنابراین ما نباید شعری بگوییم که بعداً در قافیه اش گیر کنیم.
فرموده اند: اگر حضرت زهرا علیها السلام امروز خطبه می خواندند جای گلایه نبود.
به نظر بنده این حرف بسیار باطلی است.
یعنی شما می خواهید بگویید که فعلاً ما در مدینه ی فاضله ی طیبه ای داریم زندگی می کنیم که اثری از آثار جرم و جنایت، مفاسد، منکرات، ظلم ها، نابسامانی های فرهنگی و اجتماعی، فسادهای اعتقادی و … اثری از آثار این ها نیست و حضرت اگر امروز خطبه می خواندند، خطبه ای سراسر شکر و قدردانی بود! چون در این مدینه ی فاضله همه چیز بر وفق مراد حضرت است دیگر!!
آیا اینجور است؟
و اگر قبول دارید که جامعه ی ما تا رسیدن به مدینه ی فاضله فاصله ی زیادی دارد و هنوز مفاسد و نابسامانی های زیادی در آن هست، پس این چه نسبتی است که به حضرت زهرا علیها السلام می دهید که اگر حضرت الان بودند هیچ گلایه ای نداشتند!! و اصلاً شما چه دلیلی بر این ادعا دارید؟
فرموده اند: امروز غدیر حاکم است دیگر نباید کاری غیر از غدیر انجام دهیم تا وقتی غدیر زنده است کسی در مورد سقیفه حرف نمی زند.
عرض ما این است که به نظر می رسد که ایشان متأسفانه اصلاً فرصت نکرده اند نظری به خطبه ی غدیر بیاندازند وگرنه چطور می شود کسی این خطبه را ملاحظه کرده باشد و در مسئله سقیفه بی تفاوت بماند؟
از غدیر سخن گفتن و کار غدیر را انجام دادن ملازم است با اعراض و انکار و ابطال سقیفه.
هم چنین از سقیفه سخن گفتن و تأیید کردن و روی خوش نشان دادن ملازم است با اعراض و انکار و ابطال غدیر.
به غدیر عمل کردن یعنی سقیفه را زیر پا گذاشتن و علی را سر دست گرفتن و حاکم دانستن.
اگر کسی بخواهد به خطبه ی غدیر عمل کند باید از سقیفه بگوید، باید از کسانی که پشت به غدیر کردند و به خاندان رسول خدا ظلم کردند و حق آنها را به تاراج بردند، از این ها بگوید و از آنها برائت بجوید، وگرنه شما چه توجیهی برای خانه نشینی امیرالمؤمنین علیه السلام داشتید، چه توجیهی برای برائت و بیزاری حضرت صدیقه ی طاهره از اصحاب سقیفه داشتید، چه توجیهی برای مخفی کاری مراسم تشییع و کفن و دفن حضرت عصمت کبری علیها السلام داشتید و امثال ذلک.
رسول خدا در اثناء همین خطبه ی غدیر از سقیفه سخن گفت، فرمود:
«معاشر الناس إِنَّهُ سَيَكُونُ مِنْ بَعْدِي أَئِمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ إِنَّ الله تعالی وَ أَنَا بَرِيئَانِ مِنْهُمْ» [اشاره به آیه ی شریفه ی «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُون» قصص:۴۱] إِنَّهُمْ وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَتْبَاعَهُمْ وَ أنْصَارَهُمْ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار».
«ای مردم، بعد از من پیشوایانی می آیند که مردم را به آتش دوزخ دعوت می کنند، آنها در روز قیامت یاری نخواهند شد و خداوند و من از آنها بیزار و متنفریم. آنان و پیروان آنان و یاری دهندگان آنان در درک اسفل از آتش جهنم هستند.»
پس می بینید که پیغمبر در همان روز غدیر و در حین خطبه ی غدیر، از سقیفه و اتباع سقیفه سخن می گفت که این ها در درک اسفل از جهنم اند.
این چه حرفی است که شما می زنید، که امروز غدیر حاکم است و دیگر نباید از سقیفه حرف زد.
مگر پیغمبر خودش حاکم نبود، پیغمبر از سقیفه ای که قرار بود بعداً بوجود بیاید سخن می گفت و به آنها وعده ی عذاب می داد.
مگر خود امیرالمؤمنین در زمان حکومتش از سقیفه حرف نمی زد؟ اصلاً تمام ایام حکومت حضرت صرف مبارزه با سقیفه و اتباع سقیفه و آثار سقیفه طی شد، مگر معاویه غیر از سقیفه بود و امثال ذلک.
آدم باید مواظب حرف زدنش باشد مخصوصاً بزرگان و کسانی که بوق های مملکت دست آنهاست خیلی باید حواسشان جمع زبانشان باشد لِسَانُ الْعَاقِلِ وَ رَاءَ قَلْبِهِ.
فرموده اند: نباید کاری غیر از غدیر انجام دهیم.
عرض می کنیم، چشم، ما هم همین کار را داریم انجام می دهیم، داریم فاطمیه را احیاء می کنیم آیا این کاری غیر از غدیر است؟
من نمی دانم مراد ایشان از غدیر چیست؟!
اما من معتقدم معنایش این است که باید هر کاری که مطابق با هدایت های غدیر است انجام دهیم و به طور کلی به سفارش های پیغمبر در خطبه ی غدیر عمل کنیم.
آیا احیاء فاطمیه، اقامه ی عزا برای شهادت صدیقه ی طاهره، تبیین شخصیت و زندگی پرماجرای عصمت کبری علیها السلام بیان دردها و رنج هایی که بر سر آن بانوی بزرگوار در آمده و برائت و بیزاری از دشمنان و قاتلین حضرت فاطمه ی زهرا علیها السلام ، این ها غیر از محتوای غدیر است؟!
اگر غیر از محتوای غدیر است که پیغمبر در همین خطبه ی غدیر نمی فرمود: إن الله و أنا برئیان منهم، نمی فرمود أنهم فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّار.
آیا محتوای خطبه ی حضرت صدیقه طاهره علیها السلام غیر از محتوای غدیر است؟!!
به نظر من با این حرف ها، وحدت بین شیعه و سنی را که نمی توانید درست کنید هیچ، بلکه وحدت بین خود شیعیان را هم به شدت بر هم می پاشید.
پس، از غدیر گفتن یعنی از سقیفه گفتن و برائت از کسانی که به خاندان پیغمبر و بلکه به خود پیغمبر ظلم کرده اند.
وحدتی که مدنظر شماست با این حرف ها محقق نمی شود اگر کسی یک مقدار درک و انصاف داشته باشد مطلب به این آسانی را می گیرد.
و اما مسئله ی داعشی های لعنتی، این هم بهانه ای شده تا هر کس هر چه دلش می خواهد توی مغز مردم فرو کند و گریزش را هم به داعشی ها بزند.
امروز بگوییم از فاطمیه انصراف بدهید تا بهانه به دست داعشی ها نیافتد.
فردا بگوییم از صادقیه انصراف بدهید، وگرنه بهانه به دست داعش می افتد.
پس فردا بگوئیم از عاشورا باید انصراف بدهیم و … کما این که زمزمه هایش به گوش می رسد.
من به شما نصیحت می کنم اگر شما واقعاً دلتان می خواهد بهانه به دست داعش نیافتد به طور کلی سفره ی تشیع را و سفره ی اهل بیت را و بساط مرجعیت را و حوزه های علمیه و مساجد و حسینیه ها را و تمام آثار و شعائر شیعه را و … همه و همه را برچینید تا شاید داعشی ها بهانه به دستشان نیافتد، راهش همین است.
این حرف را به کی باید گفت که بابا، داعش برای از بین بردن ما یک بهانه بیشتر لازم ندارد و آن هم شیعه بودن این مردم است که این بهانه را هم دارد.
فاطمیه باشد یا نباشد، عاشورا باشد یا نباشد، عزاداری باشد یا نباشد برای داعش فرقی ندارد، فقط شیعه بودن برای آنها ملاک است.
اگر واقعاً می خواهید بهانه به دست داعش ندهید خودتان را راحت کنید، بگوئید مردم از این مذهب خارج شوند!!
این حرف ها از آدم های عاقل و دنیا دیده و با فکر و درایت خیلی بعید است.
پس اگر کسی بخواهد به بهانه ی داعش یا به بهانه ی غدیر سفره ی فاطمیه را برچینید خیلی جای تأمل دارد، این سخن صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی والله العالم.
فرموده اند: الان اگر امام حسن و امام حسین و سایر اهل بیت علیهم السلام می خواستند صحبت کنند مردم را به اتحاد دعوت می کردند.
خب این هم باز یک غیبگوئی دیگری است که جای تأمل دارد.
حالا از شما سؤال می کنیم آیا وحدتی که ائمه طاهرین علیهم السلام، مردم را به آن دعوت می کنند همان وحدت قرآنی است یا غیر از آن است؟
آیا همان وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ لَا تَخْتَلِفُوا است؟
یا همسو شدن با کسانی است که از این حبل الله جدا شده اند؟ کدامیک؟
اگر این اتحاد همان اتحاد قرآن است که بیان شد که بر منکرش لعنت و اهل بیت علیهم السلام، مردم را به همین اتحاد دعوت می کنند، و مطمئن باشید که ما و فقهای شیعه بیش از شما دغدغه ی این وحدت را داریم.
و اما اگر مراد شما از وحدت، غیر از این وحدتی است که قرآن ما را به آن دعوت می کند، که ما همینجا از شما و اتباع شما جدا می شویم و صریحاً اعلام می کنیم که:
لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ وَ لَا أَنتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ … لَكمْ دِينُكُمْ وَلىِ دِينِ.