سر مقاله (فصلنامه شماره ۱۶-۱۷)

سرمقاله

پيام تسليت سرپرست مجله ي نورالصادق (علیه السلام ) به علماء و زعماي حوزه هاي علميه ي شيعه به مناسبت ترويج تصوف و اشاعه ي فساد اعتقادي با بودجه ي بيت المال توسط دفتر تبليغات اصفهان

بسم الله الرحمن الرحيم

يريدون ليطفئوا نورالله بافواههم والله متم نوره ولوكره الكافرون

با کمال تأسف و تأثر خبردار شديم در تاريخ ۱۳۸۹/۱۱/۱۹ پرچم ننگين و چرکين تصوف در مرکز حوزه ي علميه ي اصفهان يعني مدرسه ي صدر بازار با طراحي مديريت جديد و يک سونگر دفتر تبليغات اصفهان و با بودجه ي بيت المال و سهم مبارک امام زمان(علیه السلام) توسط روحاني نمايي بيگانه از مکتب امام صادق(علیه السلام) و شيخکي صوفي مسلک از عوام عمامه به سرمشهد بر اين زمين مقدس به اهتزاز درآمد.

انالله و انااليه راجعون

چه شده است که حوزه ي علميّه ي اصفهان با سابقه ي ۷۰۰ ساله و تلاش گسترده و بي وقفه زعماي غيور و شجاع گذشته آن و سعي بليغ ساير علما و فقهاء بزرگ شيعه از دوران غيبت صغري تا قبل از اين براي ترويج و توسعه ي مکتب نوراني امام صادق(علیه السلام) و مبارزات بي دريغ آنها با انحراف و منحرفين مخصوصاً اهل بدعت و تصوف در هميشه تاريخ موجوديت خود و با هزاران افتخار ديگر در مسير نوراني قرآن و عترت، امروز مي بينيم زعماي آن در برابر ورود يک شيخک صوفي از مشهد به حوزه ي علميّه ي اصفهان به دعوت رسمي اما غير قانوني و غير شرعي دفتر تبليغات اصفهان سکوت اختيار کرده اند و با کمال تأسف همگي به تماشاي برافراشته شدن پرچم صوفي گري در مرکز حوزه ي علميه اصفهان که يکي از مقدس ترين مراکز شيعه است نشستند و دم بر نياوردند.

کو آن رگ هاي جوشان و غيرت ديني فقها و زعماي گذشته ي حوزه ي علميّه ي اصفهان که حدود الهي را جاري مي کردند و منحرفين از قرآن و عترت را با فتواهاي قدرتمند خود خفه مي کردند.

نسبت صوفي گري به ائمه معصومين و به شخصيّت هاي طراز اول شيعه دادن و توهين عظيم به امثال شيخ صدوق و علامه ي مجلسي اول و دوم و علامه ي حلّي و …. هر چند با صرف آن همه بودجه هيچ گونه استقبالي از اين جلسه نشد و در نهايت ضعف و سرافکندگي برگزار شد.

علماي شيعه را از صدر اسلام تا کنون صوفي و صاحب خرقه معرفي کردن که بعضي اجازه ي خرقه به ديگران مي دادند و بعضي مثل علامه ي حلي و علامه مجلسي و … بي سواد، بي تعهد معرفي شده اند که حق سخن گفتن در مبحث تصوف را نداشته اند و نسبت قومي گري (نژادپرستي) به شيخ صدوق دادن که او با همه عداوت و دشمني داشته است. آري چنين نسبت هاي ناروايي به ائمه اطهار(علیهم السلام) و توهين به چنين شخصيّت هايي آن هم در مدرس مقدس مدرسه ي صدر اصفهان جرمي نابخشودني و جنايتي عظيم است.

آيا فرياد رسي هست که به فرياد دين و مذهب و معنويت حوزه هاي علميه ي اين مملکت برسد. آيا مسلماني هست به داد قرآن و عترت برسد. معارف اهل بيت عصمت و طهارت را ناجوانمردانه به انزوا مي کشانند تا ايتام آل محمد را، صوفي، لاابالي، بي تفاوت، بيغيرت و صلح کلّي بار آورند. اليس الصبح بقريب، آيا صبح نزديک نيست، صبح سعادت و معنويت و پايان سلطه ي شيطان و صبح زيبا و آسماني ظهور حضرت بقية الله الاعظم ارواحنا فداه.

اي کاش با وجود چنين مديراني يک مسلمان دلسوز و صاحب نفوذي در اين مملکت پيدا مي شد و کلمه ي اسلامي را از عنوان دفترتبليغات اصفهان حذف مي کرد تا شايد دردِ دين دارانِ اين مملکت بي در و دروازه (که هر کلاش بي آبرويي و هر بي سواد بي سروپايي آزادانه نام استاد به خود مي چسباند و به تحريف دين مشغول مي شود) بتوانند نفسي تازه کنند.

ما ضمن هشدار و اعلام خطر به زعماي حوزه هاي علميّه ي شيعه مخصوصاً، اصفهان اين مصيبت بزرگ را که به اصول و اساس دين و تشيع ضربه زده است به حضرت بقية الله الاعظم اروحنا فداه و تمامي فقها و زعماي شيعه تسليت عرض مي نماييم و يادآور مي شويم که اگر از خواب بيدار نشويم و اين سکوت شکسته نشود و با انحراف و منحرفين مبارزه نشود اين خواب به مرگ مبدل مي شود و ايران به آندلسي ديگر. و ما علي الرسول الا البلاغ

اصفهان ـ مدرسه ي صدر بازار

علي صافي اصفهاني

اول ربع الثاني ۱۴۳۲

تذکر: فايل صوتي جلسه موجود است.