همایش ملی عرفان شرق و ترویج از بایزید و خرقانی و مولوی و امثال این ها ترویج از کفر، بدعت، تحریف، فساد، بی بند و باری، بی دینی و بی غیرتی است.
بسم الله الرحمن الرحیم
خبر ناگوار و تأسف بار برگزاری همایش ملی عرفان شرق برای معرفی بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی دل ما و هر مسلمان پیرو قرآن و عترت را جریحه دار کرد و همه را در غم و اندوهی عمیق فرو برد.
از گردانندگان معلوم الحال این همایش و امثال آن و حرکت های مرموز آنان در مقابل معارف قرآن و عترت و اساطین شیعه که موجبات وجد و نشاط و رقص و پایکوبی استعمار پیر انگلیس را فراهم می کنند و برای نابود کردن فرهنگ و اندیشه ی پرفروغ اسلام و تفکر دینی در این مرز و بوم تلاش می نمایند تعجبی نیست، از طبایع دون و ذوات نامیمون و صاحبان خبث سریره جز خباثت و شقاوت، و از ابلیسان جز هجوم بی رحمانه به خانه ی وحی انتظاری نیست، کما این که همزادان اینان در زمان امام صادق(علیه السلام) برای دشمن قسم خورده ی اهل بیت(علیهم السلام) یعنی سفیان ثوری همایش می گرفتند و از او تبلیغ و ترویج می کردند و امام بحق ناطق را خانه نشین کردند و سخن گفتن از آن حجت الله الکبری را سخن از (نستجیربالله) قشریون و اهل ظاهر به حساب می آوردند و سفیان ثوری را که دیوانه ی دنیا بود و سر به حکومت جائر سپرده بود امام عالَم! تاج دین و دیانت!، شمع زهد و هدایت!، علما را شیخ و پادشاه!، قدما را حاجب درگاه! دانسته که در علم ظاهر و باطن نظیر نداشت! و در ورع و تقوی به نهایت رسیده بود!!!(۱)
و امروز نیز خلف نا صالح همان حق ستیزان روباه صفت در یک نقشه ی حساب شده که از آن سوی مرزهای این مرز و بوم هدایت می شوند با برنده ترین سلاح ها یعنی سلاح سحر آمیز فلسفه و عرفان التقاطی به جان عقاید شیعه و رهبران دینی ما افتاده اند و در صددند تا همان راه جهنمی نیاکان کافر و ظالم خود را ادامه داده، به با یزیدها و خرقانی ها که در مقابل قرآن و عترت پرچم ننگین برافراشته اند جلوه و جلال بخشند و اساطین و فقهای بزرگ و شخصیت های برجسته شیعه را که جانشینان برحق امام صادق(علیه السلام) هستند و ائمه هدی(علیهم السلام) مردم را فقط به آنها سپرده اند و لاغیر کوچک و سبک شمرده آنها را اهل ظاهر و قشری و جاهل و مخالف عقل و خرد معرفی کنند.
آری از تلاش های نامشروع و ضددین گردانندگان اینگونه همایش ها تعجبی نیست بلکه تعجب و تحیّر و تأسف عظیم از بعضی از کارگزاران نظام جمهوری اسلامی است که ادعا دارند اساس و شالوده ی این نظام بر قرآن و عترت ریخته شده و بر طبق آن عمل می نمایند و در صدد پیاده کردن احکام و قوانین اسلام هستند و با بیگانگان و فرهنگ بیگانه و بیگانه پرستی به شدت مخالف اند، اما در عمل می بینیم که برای امثال بایزیدها و خرقانی ها که نماد کفر و زندقه و خرافات اند همایش می گیرند و از این ملحدان تجلیل و تعظیم و تکریم می شود و مردم را به سوی دشمنان قرآن و عترت سوق می دهند و علمای راستین و معارف حقه ی جعفری را به طور کلی از جامعه ی مسلمین دور و منزوی می نمایند و تأسف بارتر این که مسؤلین ذی ربط علی رغم اخطارها و اعتراض ها و بیانیه های شدید علما و مراجع تقلید، یا از یاران و گردانندگان این مفسده ها هستند و این گونه جریان ها را عن علم یا عن غیر علم حمایت می کنند و یا حداقل در مقابل این مفاسد سکوت اختیار می کنند.
اینجانب به عنوان یک شهروند شیعه و یک طلبه ی پیرو مکتب امام صادق(علیه السلام) و لا غیر ضمن ابراز انزجار از اینگونه تحرکات شوم و مرموز و دین برانداز اعلام می نمایم که اگر این روش و مرام در این مملکت ادامه یابد در آینده ای نه چندان دور کار به جایی خواهد رسید که مشروعیت این نظام زیر سؤال خواهد رفت و انقلاب اسلامی ما را به انقلاب بایزیدی و انقلاب خرقانی تبدیل می کنند کما اینکه صدرویان این زمزمه ها را به راه انداخته اند که انقلاب ما صدرایی است!!
ای واسفا بر آنان که ادعای مسلمانی دارند و علی الدوام دم از دین و اسلام می زنند و از این گونه مزخرفات و یاوه ها حمایت می کنند و عملاً این مملکت عزیز مــا را در کــام جـهان خــوران اعتـقادی قــرار می دهند.
بایزیدی که ۳۳ سال بعد از شهادت امام صادق(علیه السلام) به دنیا آمد(۲) و در زمان سه امام معصوم زندگی می کرد اما خدمت هیچ کدام نرسید جز این که در مقابل جعفر کذاب زانو زد و اگر سقائی کرده باشد، سقای جعفر کذاب بوده است نه امام جعفر صادق(علیه السلام).
بایزید سنی مذهب حلولی که می گوید سبحانی ما أعظم شأنی .(۳)
و می گوید لا اله الا انا .(۴)
و می گوید لواء من از لواء محمد عظیم تر است.(۵)
و می گوید لیس فی جبتی سوی الله .(۶)
و به مردم سمرقند گفت: یا قوم، انا ربكم الاعلی .(۷)
و می گوید: در خواب خدا را به صورت پیر زمین گیری دیدم.(۸)
و می گوید: خدا را در خواب دیدم، به من گفت من تو هستم همان طور که تو من هستی.(۹)
و می گوید: عرش منم، لوح منم، قلم منم، عزرائیل منم، اسرافیل منم، میکائیل منم، جبرائیل، عیسی، موسی، ابراهیم، محمد من هستم.(۱۰)
و می گوید: در دل من هیچ بغضی نیست حتی بغض شیطان.(۱۱)
و معتقد است: کسی که علی(علیه السلام) را از عمر و ابوبکر و دیگران به خلافت شایسته تر بداند هیچ عمل صالحی از او سر نمی زند.(۱۲)
آیا یک ذی شعور و صاحب عقل و خرد و اندیشه ای هست که به خود اجازه دهد از این گونه خرافات و مزخرفات ترویج کند؟
اما متأسفانه امروز دیده می شود که بعضی در زیر سایه ی نظام جمهوری اسلامی به نام اسلام و عرفان بدون هیچگونه مانع و رادعی از این گونه کفریات به شدت حمایت می کنند و مخالفین را هر چند علامه ی دهر باشند، بی سواد، جاهل و قشری معرفی می نمایند و چون از تمامی امکانات برخوردار هستند به راحتی حق را وارونه جلوه می دهند و در صدد اطفاء نور خدا می باشند غافل از آن که ((يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ))(۱۳) و بدتر از بایزید، ابوالحسن خرقانی سنی متعصب صوفی است که:
می گوید: من مصطفای زمانه هستم، من خدای وقتم.(۱۴)
و می گوید من تنها دو سال از خدا جوان تر هستم و خداوند ملازم من است.(۱۵)
و می گوید: عرش خدا بر کتف من استوار گشته است و بهشت و جهنم در نزد من هیچ ارزشی ندارند.(۱۶)
و می گوید: خداوند مرا از حالت آفریده و مخلوق بودن خارج ساخت و سِمَت خود به من داد که مقام من در حد هیچ مخلوقی نبُوَد. (۱۷)
و مي گويد با خدا چند مرتبه کشتي گرفتم و در مرحله آخر خدا بر من غالب شد.(۱۸)
سلطان محمود غزنوی که به سنی متعصب و شیعه کش معروف بود از مریدان سر سخت خرقانی بود که مدام به دیدارش می رفت و از او راهنمایی می گرفت.(۱۹)
این جا مملکت ولایت است، این مردم اصول و معارف دینی شان را از صاحبان ولایت اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) گرفته اند و لاغیر چرا باید به یک عده لامذهب منافق اجازه داده شود که به نام عرفان و معارف توحیدی با مقدسات این ملت مظلوم بازی کنند و پای بیگانگان را به این مرز و بوم باز کنند و موجبات فساد اعتقادی و بی بند و باری و لاابالی گری در دین را فراهم سازند.
همایش ملی عرفان شرق و ترویج از بایزید و خرقانی و مولوی و امثال این ها ترویج از کفر، بدعت، تحریف، فساد، بی بند و باری، بی دینی و بی غیرتی است.
بزرگ نشان دادن این گونه اشخاص و تبلیغ از مرام و مسلک آنها که در سرتاسر تاریخ اسلام از طرف حتی یک فقیه دین دار تأیید نشده اند به معنای کنار زدن اهل بیت عصمت و طهارت و به خصوص حضرت بقیة الله الأعظم ارواحنا فداه است که بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء و به معنای خروج از دین است.
و نیز به زاویه کشاندن فقها و اساطین فقه و حدیث و کلام است.
ای وجدان های بیدار و ای پیروان راستین قرآن و عترت و ای بازماندگان سلف که شجاعت و غیرت دینی آنها اسلام را به این جا رساند و پاسداری کرد، برخیزید و این مملکت را از لوث وجود صوفیان و صدرائیان متعصب و بی منطق و عرفان های کاذب که خطر آنها از خطر یهود و نصارا بیشتر است، نجات دهید در مقابل بدعت ها و خرافات و تحریفاتی که این گروه ضال و مضل مأموریت پیدا کرده اند در دین راه بیندازند بایستید و جهاد کنید
((وَ مَنْ أَنْكَرَهُمْ وَ ردّ عَلیهِم فَكَأَنَّمَا جَاهَدَ الْكُفَّارَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله و سلم).))
و بدانید که این یک جهاد است و کشته شدن در راه دفاع از مکتب مقدس امام صادق(علیه السلام) و در راه دفاع از معارف قرآن و عترت اجر عظیمی دارد که تنها یکی از آن ((احیاء عند ربهم یرزقون)) و مقام عندیت است.
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا وَ شِدَّةَ الفتن بنا و تظاهر الزَّمَان ِ عَلَینا
۸ شوال ۱۴۳۳
اصفهان ـ مدرسه ی صدر بازار
علی صافی اصفهانی
———————————–
پی نوشت ها:
۱ـ تذکرة الأولیاء ـ سفیان ثوری
۲ـ شهادت امام صادق (علیه السلام) سال ۱۴۸ بود و تولد بایزید سال ۱۸۱٫
۳ـ تذکرة الاولیاء ۱۴۰/۱
۴ـ شرح گلشن راز شیخ محمد لاهیجی / ۵۶۱، گلشن راز /۵۰
۵ـ تذکرة الاولیاء / ۱۷۶
۶ـ مثنوی، دفتر چهارم /۷۳۰ بیت ۲۱۲۵
۷ـ شرح شطحیات روزبهان بقلی شیرازی /۹۹
۸ـ حدیقة الشیعه/ ۵۶۱
۹ـ تحفة الأخیار/۲۲۳
۱۰ـ تحفة الأخیار/۲۲۳
۱۱ـ تحفة الأخیار/۱۴۵
۱۲ـ روضات الجنات ۱۷۹/۴به نقل از صواعق ابن حجر
۱۳ـ صف:۶۱
۱۴ـ تذکرة الاولیاء / ۳۸۵
۱۵ـ عرفان ایرانی / ۲۴۱
۱۶ـ تحفة الأخیار / ۱۵۱
۱۷ـ تذکرة الأولیاء / ۳۸۳
۱۸ـ به نقل از آیت الله العظمی صافی گلپایگانی
۱۹ـ تحفة الاخیار /۲۱۴